قطعنامه در مورد چشم انداز و افق تشکيلات خارج کشور حزب

تشکيلات خارج کشور حزب کمونيست کارگري ايران يک تشکيلات بسيار فعال و دخالتگر در سطح بين المللي است. اما عوامل عيني متعددي بر اين تاکيد ميکنند که اين تشکيلات در صورتيکه به انتظارات و نيازهايي که روبروي آن قرار گرفته همه جانبه تر و به درستي پاسخ گويد سريعا ميتواند به تشکيلاتي به درجات بزرگتر، پرنفوذتر و از نظر سياسي موثر تر تبديل شود. پاسخ به اين انتظارات نه فقط نياز اين دوره از تحولات سياسي ايران و پيشروي سياسي حزب، بلکه يک ضرورت اجتماعي عمومي تر است:

١- مساله جمهوري اسلامي و سرنوشت سياست در ايران مدتي است که به صدر اخبار بين المللي کشيده شده است. دولتهاي غربي عليرغم تلاش براي نجات جمهوري اسلامي از انقلاب مردم ايران، پاسخي به بحران سياسي در ايران ندارند. مساله توليد سلاح اتمي توسط جمهوري اسلامي، نما و سمبل تناقضات پايه اي تري در روابط غرب با جمهوري اسلامي است. اينکه تکليف سياست و حاکميت در ايران را بايد تعيين کرد و جمهوري اسلامي در قامت فعلي نميتواند در برابر انقلاب مردم دوام آورد پيش فرض تمام سياستگزاريها و دخالتگريها در اوضاع ايران است. اين واقعيت و تناقضات مورد اشاره تحولات و مسائل سياسي ايران را به يک موضوع بين المللي تبديل کرده است. توجه افکار عمومي جهان به همين دليل وسيعا به تحولات سياسي در ايران جلب شده است.

٢- حزب کمونيست کارگري بدون ترديد يک پاي قدرت در ايران است و هيچ تحولي بدون در نظر گرفتن اين واقعيت نميتواند راه بجايي ببرد. اين حزب بعنوان نماينده و سخنگوي جنبش چپ و سکولار و کارگري در ايران شناخته ميشود و هر روز بر نفوذ آن افزوده ميشود. جنبش چپ و آزاديخواهانه و سکولار اين شانس را بطور جدي دارد که در راس انقلاب آينده ايران قرار گيرد و سرنوشت جامعه آينده ايران را رقم زند. گسترش جنبش اعتراضي عمومي هر روز بر دامنه و قدرت اين جنبش چپ و راديکال مي افزايد و جنبشهاي دست راستي و ليبرالي و محافظه کارانه و ناسيوناليستي با رشد اين جنبش بيشتر به حاشيه رانده ميشوند.

٣- جمهوري اسلامي تلاش زيادي بخرج ميدهد که با سانسور و ايجاد فضايي بسته و کنترل شده، ارتباط فعالين و پيشروان جنبشهاي اعتراضي در ايران را با اپوزيسيون و بويژه با حزب قطع کند. اما تکنيک امروزي و نقش و جايگاه محوري تلويزيون و اينترنت و ارتباطات مدرن و پايگاه محکمي که اين حزب ميان مردم و کارگران دارد، کل اين سانسور را کم اثر ميسازد و ما هر روز شاهد ارتباط بيشتر و روزمره تري ميان رهبران و فعالين جنبش سرنگوني طلبي و اعتراضي با حزب کمونيست کارگري هستيم. اين روند با سرعت باور نکردني اي در حال گسترش است و امروز حزب کمونيست کارگري دخالتگري روز مره اي در بسياري از جنبشهاي حق طلبانه و آزاديخواهانه دارد. اين روند بي ترديد با سرعت بيشتري ادامه خواهد يافت. اين واقعيت در عين حال باعث ميشود که فعاليتهاي حزب در خارج کشور مستقيما در اوضاع سياسي ايران منعکس شود و تاثير بگذارد.

٤- غالب شدن سياستهاي دست راستي و نظم نويني در حکومت آمريکا و در سياستگزاري کل حکومتهاي بورژوايي غربي و مجموعا در سطح جهان، تاثيرات خود را بصورت تعرضي روزمره به دستاوردهاي تاريخي کارگران و مردم اين کشورها نشان ميدهد. مذهب امروز در اول قرن بيست ويکم يک بار ديگر با قدرت بيشتري در زندگي مردم دست به دخالتگري زده و نهادهاي مذهبي نقش بيشتري در جوامع غربي پيدا ميکنند. دستاوردهاي تاريخي و اجتماعي کارگران و مردم در زمينه حقوق و تامينات اجتماعي هر روز بصورتهاي مختلف و به بهانه هاي مختلف در گوشه و کنار مورد تعرض قرار ميگيرد. اسلام سياسي به عاملي دخالتگر در سطح بين المللي تبديل شده و تلاش ميکند قوانين ارتجاعي و ضد انساني اسلامي و مذهبي را به قوانين رسمي جوامع مختلف تبديل کند و قوانين و سنتهاي سکولار را عقب براند. تروريسم اسلامي بالاي سر تمام مردم جهان قرار گرفته است. تمام اين تحولات بخشهاي هرچه وسيعتري از کارگران و مردم در کشورهاي مختلف را به نارضايتي و اعتراض و روي آوري به مواضع راديکال تر و پيشرو تري براي دفاع از استاندارد زندگي خويش سوق ميدهد. گوش شنوا براي شنيدن حرفهاي راديکال و چپ و آزاديخواهانه و مدرن، امروز از هميشه بيشتر است.

٥- با پايان يافتن دوره جنگ سرد، و در يکي دو سال اخير با بالاگرفتن رکود اقتصادي و افزايش بيکاري، تعرض به حقوق پناهندگان در همه جا شدت يافته است و اتحادهاي بين المللي نظير "اتحاديه اروپا" و "نفتا" يک محور سياست خود را جلوگيري از حق پناهندگي قرار داده اند. کشيدن ديوار به دور اروپا و ايجاد کمپهاي گسترده بازداشت پناهندگان، يکي از ضد بشري ترين اين اقدامات است. سياست ضد پناهندگي در همين چند ساله اخير باعث قرباني شدن تعداد زيادي از انسانهايي شده است که براي فرار از ديکتاتوري و تبعيض و اجحافات در کشور زادگاه خويش، تلاش کرده اند به کشورهاي اروپايي و آمريکا پناهنده شوند و در اين تلاش در غير انساني ترين شرايط قرباني شده اند. اين ميليونها نفر از مردم که حدود ٥ ميليون نفر از آنها ايرانيان فرار کرده از جهنم اسلامي هستند، با تجربه ديکتاتوريهاي قومي و مذهبي و فشار و تضييقات دولتهاي غربي تشنه آشنا شدن با سياستها و حقوق انساني و راديکالند.

همه اين واقعيات توضيح دهنده و نشان دهنده يک نياز عيني و عمومي براي رشد و گسترش جرياني مدرن و ضد سرمايه، راديکال و انسان گرا، ضد مذهب و ضد اسلام سياسي، در سطح بين المللي است. کمونيسم کارگري و حزب کمونيسم کارگري به شهادت تمام فعاليتها و نقش و دخالتگري چندين ساله اش، دقيقا چنين جرياني است. به اين نياز حزب کمونيست کارگري بايد و ميتواند پاسخ گويد. حزب کمونيست کارگري بايد در همه کشورها وسيعا بعنوان نماينده جنبش سرنگوني و انقلاب مردم عليه جمهوري اسلامي، مدافع و نماينده جنبش کارگري در ايران، و مدافع پيشروترين و راديکالترين حقوق و دستاوردهاي بشري شناخته شود. تشکيلات خارج کشور حزب در اين دخالتگري و تاثيرگذاري و نمايندگي کردن جنبش و حزب کمونيسم کارگري در خارج کشور نقش کليدي را دارد. اين تشکيلات بايد نحوه فعاليت، سازمان و سبک کار خود را بطور جدي متحول کند تا بتواند بيش از پيش پاسخگوي اين نياز باشد.

بر اين زمينه متحقق کردن اين اهداف در برنامه کار تشکيلات خارج قرار ميگيرد:

١- تشکيلات خارج کشور و شخصيتهاي حزب در خارج بايد بعنوان مرجع و نماينده جنبش سرنگوني طلبي و آزاديخواهانه و انقلاب مردم عليه جمهوري اسلامي شناخته شوند. حکومت اسلامي و سران و کارگزاران و وابستگانش بايد هر روز بيش از پيش خود را زير فشار اين تشکيلات ببينند و به انزوا و رسوايي بيشتري کشيده شوند. اين تشکيلات بايد مردم را در سطح جهاني وسيعا عليه جمهوري اسلامي و توطئه هايي که عليه مردم ايران در سطح بين المللي تدارک ديده ميشود بسيج کند و به سازمانده و محور اعتراضات و کمپينهاي راديکال و پيشرو عليه جمهوري اسلامي تبديل شود.

٢- مقابله با مذهب و اسلام سياسي به درست يک محور فعاليت حزب کمونيست کارگري و تشکيلات خارج کشور حزب بوده است. اين مبارزه بايد به نحو بسيار فعالتر و همه جانبه تري به پيش برده شود. تشکيلات خارج کشور و کادرهاي اين تشکيلات بايد مباره با اسلام سياسي و مقابله با دخالت مذهب در قوانين و زندگي اجتماعي را مورد مصاف و نقد و افشاگري گسترده قرار دهند. اين تشکيلات و حزب کمونيست کارگري بايد به عنوان يک جريان با سيماي ضد اسلام سياسي، ضد تروريسم اسلامي و مدافع جامعه سکولار و آزاد شناخته شود. کادرهاي حزبي بايد فعالانه در بحثها و مناظره هايي که در اين رابطه برپا ميشود شرکت کنند و خود مبتکر دامن زدن به چنين بحثهايي در رسانه هاي خارجي زبان و در سطوح مختلف باشند. فضا را بايد بر جريانات مدافع اسلام سياسي از هر نظر تنگ کرد. در عين حال اين مبارزه نبايد ذره اي حقوق مدني و فردي افراد مسلمان و مذهبي را زير سوال برد. بايد از حقوق برابر همه افراد در برابر قانون و جامعه دفاع کرد.

٣- تشکيلات خارج کشور بايد بعنوان يک جريان دخيل در جنبش کارگري و نماينده و شکل دهنده راديکاليسم کارگري شناخته شود. ارتباط وسيع حزب در داخل ايران با کارگران و جنبش کارگري بايد فعالانه براي مطلع نگه داشتن منظم سازمانها و اتحاديه ها و مردم در خارج کشور از شرايط و مبارزه کارگران در ايران و جلب همبستگي بين المللي با کارگران در ايران قرار گيرد. اين تشکيلات بايد بعنوان سخنگو و مدافع مطلع و جدي و پيگير کارگران در ايران تبديل شود. کميته همبستگي بين المللي کارگري و نشريه انگليسي زبان "Workers in Iran" يکي از ابزارهايي است که در اين رابطه تازه شروع بکار کرده است. بايد اين ابتکار و ابتکاراتي از اين دست را تقويت کرد. بايد بطور منظم و ادامه کار با سازمانهاي کارگري در تماس بود و آنها را با مسائل و شرايط کارگران در ايران آشنا کرد. حزب کمونيست کارگري اکنون در موقعيتي است که ميتواند پل ارتباطي اي را ميان کارگران در ايران و ساير کشورها ايجاد نمايد. هرکس ميخواهد از کارگران در ايران چيزي بداند بايد به سراغ اين حزب و تشکيلات خارج کشور آن بيايد.

٤- تشکيلات خارج کشور و کادرها و شخصيتهاي حزب در خارج بايد بعنوان مدافع پيگير و جدي حقوق مدني و دستاوردهاي اجتماعي و پيشرو کارگران و مردم در کشورهاي مختلف تبديل شوند. دفاع از حقزق کارگران، زنان، کودکان، پناهندگان، اقليتها، و فرموله کردن و پا فشاري بر پيشروترين و انساني ترين خواستها و قوانين و سنتها و افشاي سياستها و جريانات راست و ضد حقوق مدني مردم بايد يکي از محورهاي کار اين تشکيلات و شخصيتهاي حزبي در خارج کشور باشد.

٥- تشکيلات خارج کشور بايد بسيار بيش از آنچه هم اکنون هست در دسترس همه مردم باشد. ارتباط اين تشکيلات با ايرانيان در خارج کشور بايد با در پيش گرفتن اقداماتي فوري گسترش يابد. اين مردم بايد از فعاليتهاي حزب منظما مطلع نگه داشته شوند و بتوانند با اين حزب بسادگي ارتباط برقرار کنند. ابزارهاي تبليغي مثل تلويزيون و نشريات و راديوها بايد منظما به خدمت گرفته شوند و بخشهاي هرچه وسيعتري از ايرانيان را پوشش دهند. ميزهاي اطلاعاتي حزب بايد با کيفيتي هرروز بهتر، منظما در مراکز پر جمعيت برپا شوند. خانه هاي حزب و ديگر پاتوقهاي تجمع دوستداران و اعضاي حزب بايد بطور منظم برگزار شود و بخش هرچه وسيعتري از ايرانيان از محل و موضوع بحثهاي خانه هاي حزبي مطلع شوند. برنامه ها و فضاي خانه هاي حزب بايد از شکل و مضمون و کيفيتي برخوردار باشد که شور و شوق و تمايل به حضور در آنرا براي تعداد هرچه بيشتري از مردم ايجاد نمايد. اين مهم است که چگونگي ايجاد و گسترش ارتباط با ايرانيان در خارج کشور به يک موضوع بحث روتين جلسات کميته هاي شهري و کشوري تبديل شود.

٦- ساختن تشکيلاتي منسجم و دخالتگر و مارکسيستي بر اساس "پلاتفرم تشکيلات خارج کشور" پيش فرض عملي کردن اقدامات فوق است. کار منظم و روتين کمونيستي و ايجاد حوزه هاي حزبي با کيفيتي که در اين پلاتفرم تاکيد شده ميتواند امکان تحولي را که در اين قطعنامه مورد تاکيد قرار گرفته فراهم سازد. بسيج فعال اعضا و کادرها به کار روتين کمونيستي، متشکل کردن آنها در حوزه هاي حزبي با کيفيت بالا، سياست حساب شده و منظم عضو گيري گسترده و کمک به رشد و ارتقاء اعضا و کادرها بايد بطور جدي در دستور کار کميته خارج کشور حزب قرار گيرد.

مصوب اولين کنفرانس سراسري تشکيلات خارج کشور

١١ و ١٢ ژوئن ٢٠٠٥