اين خيمه شب بازي "انتخابات" را بايد بر سرشان خراب کرد

محمد آسنگران

تقريباً دو هفته به "انتخابات" رژيم اسلامي مانده است. اين يک خيمه شب بازي است، انتخابات نيست. در همين مدت که اسامي کانديداهاي رژيم اسلامي اعلام شده، جامعه با عکس العمل خود، با بهم زدن ميتينگهاي تبليغاتي شان، با پاره کردن عکسهايشان، با برگزاري تظاهراتها و اعلام نفرت از حکومت و اعوان و انصارش، همه اين جانيان کانديد شده را رد کرده و مهر باطل بر پيشاني همه آنها زده است.

فرقي نميکند سران اين حکومت چه کسي را از صندوق بيرون مي آورند. از نظر مردم نتايج اين خيمه شب بازي اعتباري ندارد. مردم با شعار مرگ بر استبداد، مرگ بر جمهوري اسلامي و زنده باد آزادي و برابري به ميدان مي آيند. تا کنون در دانشگاههاي مختلف در شهرها و محلات مختلف مردم نشان داده اند و اعلام کرده اند که اين رژيم را نميخواهند. از همان روز اول مه و مراسم ورزشگاه آزادي رژيم اسلامي ديد که کارگران چگونه پوزه رفسنجاني را به خاک ماليدند. در زنجان کروبي همين سرنوشت را داشت و در سنندج و ايلام قاليباف و خلاصه هر جا سر و کله اين جماعت پيدا شده با اعتراض و انزجار مردم فراري داده شده اند. در دانشگاه اميرکبير روز يکشنبه ١٥٠٠ دانشجو با شعارهاي "نهادهاي نظامي و رهبري بايد از دانشگاه پاکسازي شوند"، "هاشمي اين آخرين پيام است دانشجو آماده قيام است"، " مرگ بر استبداد" و .... اعلام کردند که عليه حکومت فاشيستي از پاي نخواهند نشست و در انتخابات فرمايشي شرکت نميکنند. دانشجويان همين دانشگاه چهار روز متوالي اين تجمع را ادامه داده و امروز چهار شنبه ١١ خرداد بيش از دوهزار نفر از دانشجويان با شعار "مرگ بر ديکتاتور"، "بسيجي حيا کن دانشگاه را رها کن و..." جواب خود را به خيمه شب بازي رژيم اسلامي دادند.

مردم و جوانان از تهران تا زنجان و از کرمانشاه تا سنندج و سردشت و ايلام و.... با پاره کردن پوسترهاي انتخاباتي و شرکت نکردن در سخنراني کانديداهاي رژيم و بهم زدن اين شوهاي اسلامي عملاً سرنوشت انتخابات را از همين حالا معلوم کرده اند. دانشجويان دانشگاه ايلام روز چهار شنبه جلسه تبليغاتي قاليباف را به جلسه هو کردن وي و شعار دادن عليه حکومت و خود او تبديل کردند. دانشجويان، قاليباف را قاتل کوي دانشگاه ناميده و شعار ميدادند: "نداي هر آزاده تحريم انتخابات." در سفر انتخاباتي لاريجاني به کرمان شيشه عقبي اتومبيل سواري يکي از همراهان او که عکس لاريجاني روي آن بود با حمله مردم شکسته شد. خلاصه هر جا اين کانديداها جرئت کرده و حاضر شده اند، با هو کردن و حمله مردم مواجه شده و فرار را بر قرار ترجيح داده اند.

اينها اتفاقات مهمي است و هر روز که به انتخابات نزديک تر ميشويم، بايد اين اعتراضات را گسترده تر کرد. بايد ميتينگهاي خياباني و تظاهرات و تحصنها را در همه جا برپا کنيم. همان کاري که دانشجويان دانشگاههاي تهران، از همين حالا آغاز کرده اند. از امروز تا مقطع "انتخابات" کل جامعه بايد به خيابان بيايد و اعلام کند اين انتخابات نيست، اين يک شو اسلامي است. اين توهين به شعور مردم است. و جمهوري نکبت اسلامي بايد گورش را گم کند.

اينبار برخلاف سالهاي قبل بخشهايي از دوم خرداد هم گفته اند انتخابات اخير را "تحريم" ميکنند. دفتر تحکيم وحدت و بخشي از سران دوم خرداد سياست "تحريم" را با تفسير اسلامي مورد نظرشان اعلام کرده اند. حتي گروهي از زنان دوم خردادي، اعظم طالقاني، مرضيه مرتاضي لنگرودي و شهلا شرکت و شادي صدر و .... هم امروز چهار شنبه در مقابل دفتر رياست جمهوري اسلامي در تهران اعلام کردند در مخالفت به تفسير "رجال" (اين نقد عميق را نگاه کنيد!) تحريم انتخابات را در پيش ميگيرند. اعتراض اينها به رد صلاحيت خودشان و زناني بود که کانديداي رياست جمهوري همين رژيم انسان ستيز بودند، اما از جانب برادران نمک نشناس شوراي نگهبان سيلي خورده و رد صلاحيت شده اند.

بنا بر اين ميبينيم که فشار اعتراض و راديکاليسم جامعه حتي تعدادي از مهره هاي مرتجع طرفدار سيد خندان را هم به اعتراض وادار کرده است. گنجي که در کنفرانس برلين رژيم اسلامي را اصلاح پذير ميدانست، اعلام کرده است که اين رژيم اصلاح پذير نيست و انتخابات را تحريم ميکند. بنابر اين، سياست تقريباً همه جريانات راست "مخالف" حکومت هم عدم شرکت در انتخابات است.

مردم ايران با مبارزاتشان، بعضي از جريانات مدافع رژيم را به آينده نگري وادار کرده اند. جمهورخواهان، سازمان اکثريت، حزب توده، جبهه ملي، و ... که قبلاً در انتخاباتهاي همين رژيم اسلامي فراخوان به شرکت داده بودند، امسال حس بوياييشان حکم کرد که سياست عدم شرکت در انتخابات را در پيش گيرند. همين قوانيني که امروز مبناي استدلال مخالفت بسياري از اينها شده است ٢٦ سال است که اين جنابان زير پرچم آن و سران حکومت بر آمده از اين قوانين سينه زده اند. با همين قوانين ٢٦ سال است که رژيم اسلامي قتل، اعدام، سنگسار، و شکنجه ميکند. اينها مخالفتي با اين مسائل "ريز و جزيي" نداشته اند! اين جريانات هميشه "دمکرات" و "مدافع دمکراسي" در تقويت سران اين حکومت کوتاهي نکرده اند. اکنون هم اعتراضشان به انحصار طلبي و تفسير کلمه "رجال" است. نقد اينها و نق زدن اينها دعواي سهم خواهي افراد و احزاب مختلف يک جنبش است: جنبش ملي اسلامي. اما کله خرهاي جناح راست اينها را نمي پذيرند. در غير اينصورت اين طيف مشکلي با خود جمهوري اسلامي ندارند.

با اين وجود فشار از پايين چنان قوي است که زبان مخالفت اين طيف تا حد شرکت نکردن در انتخابات باز شده است. قدم بعدي همه اينها سرنگوني طلب خواهند شد. بقول حميد تقوايي اينها بايد بدانند که صندليها مدتهاي مديدي است که اشغال شده است. امروز شرط صف عوض کردن و پيوستن به مردم، سرنگوني طلب شدن نيست. اوضاع از اينها پيشتر رفته است. اگر يک دهه قبل اينها حرفهاي امروز را ميزدند شايد رفرميست لقب ميگرفتند. اما امروز هر کس بخواهد به صف مردم بيايد بايد حق انتخاب و حاکميت مردم از طريق شوراهايشان را به رسميت بشناسد و عليه کليت جمهوري اسلامي اعلام موضع کند.

ما خوشحاليم که سمبه جنبش چپ و آزاديحواهي در جامعه چنان پر زور است که حتي اعظم طالقاني، شهلا شرکت، شادي صدر و شرکاي اينها را هم به خيابان کشاند. اينها قبلا راه خيابان را مسدود کرده بودند که عليه دولتشان و حکومتشان، مردم "خشونت" نکنند. امروز خجولانه راهي خيابان شده اند اما هنوز هواي رئيس خندانشان را دارند که مثل نبوي او را اميرکبير دوم ميدانند و از در التماس وارد شده اند. اين طيف ملي اسلامي تا ديروز کنار خميني و خاتمي ايستاده بود و امروز يار غار معين و ديگر مرتجعين سران اين حکومت تشريف دارند و در جلسات متعدد با معين راضي اش ميکنند که بماند و بجنگد.!!! و البته سهم ناچيز اين "زنان فعال جنبش زنان" را فراموش نکند. نقدشان امروز بعد از بيست و شش سال جنايت و سرکوب وحشيانه که زبان از توصيف آن قاصر است، هم به تفسير بهتر و مدرن تر از کلمه "رجال" خلاصه شده است! اين نق زدن و التماس کردن امثال شادي صدر از معين و شخصيتهاي سوخته دوم خرداد براي مهار کردن جنبش انقلابي مردم ايران است.

اما مردم آزاديخواه و جنبش سرنگوني طلب مسير ناهموار اين جنبش را تا حدود زيادي هموار کرده اند. بخش قابل توجهي از طرفداران رژيم را وادار کرده اند که چهره عوض کنند. تا همين حد هم اين نشانه هژموني چپ و قدرت چپ است که اينها را به حرکت لنگان لنگان وادار کرده است. مردم کل اين طيف مرتجع را ميشناسند و نمي خواهند. اينها همان نمازخوانهايي هستند که پشت سر خميني و خاتمي ايستاده بودند. مردم ميدانند که اينها از جنس همان خاتمي و شيرين عبادي هستند. در هر قدم پيشروي بايد اينها را کنار زد و رژيمشان را به مرگ حتمي نزديک کرد. شيشه عمر مفيد همه اين طيف به عمر رژيم اسلامي گره خورده است. اين شيشه را بايد خرد کرد.

مردم ايران حق دارند که از دست جنبش ارتجاعي ملي-اسلامي رها شوند. مردم ايران تصميم دارند همه اين مجيزگويان رژيم اسلامي را کنار بزنند. شکست رژيم اسلامي در اين نمايش مضحک انتخاباتي شکست فرهنگ اسلامي و قوانين کشتار مخالفين است. شکست اين شو اسلامي شکستن در زندانها است. و بالاخره شکست اين نمايش سران رژيم، نسيم آزادي و برابري را به دنبال دارد. اين شکست را بايد به آنها تحميل کنيم. ٭