کارگران عليه سرمايه، و در پيشاپيش جنبش سرنگوني
نگاهي به اول مه سوسياليستي در ايران
حميد تقوايي
اول مه امسال نقطه عطفي در جنبش کارگري و در جنبش انقلابي مردم عليه جمهوري اسلامي بود. تحرک و عرض اندام کارگران در اين روز هم از نظر وسعت و شکل و شيوه هاي اعتراضي و هم مضمون راديکال و طبقاتي اين اعتراضات در جنبش کارگري ايران بيسابقه بود و بايد بعنوان آغاز پر قدرت حضور کارگران در صحنه سياسي ايران به ثبت برسد. کارگران با پرچم شعارها و اهداف و مطالبات طبقاتي خود بميدان آمدند، مراسم دولتي را بر سر خانه کارگر و رفسنجاني و کل حکومت اسلامي خراب کردند، در تجمعات مستقل خود سرود انترناسيونال پخش کردند، عليه سرمايه و استثمار سخنراني کردند و نظام سرمايه داري را بعنوان منشا مصائب کارگران و مردم زحمتکش محکوم نمودند. در گردهمائي ها و راهپيمائي هاي کارگران همه جا پلاکاردها و بنرها و پارچه نويسيهاي متعددي عليه قانون کار اسلامي و شورايعالي کار و عليه استثمار و سرمايه به اهتزاز در آمد و در بيانيه ها و قطعنامه هاي متعدد کارگري نظام سرمايه داري محکوم شد و مطالبات پايه اي و سراسري کارگران مطرح گرديد.
تحرک و عرض اندام کارگران در اين روز هم از نظر مضمون راديکال و طبقاتي شعارها و مطالبات کارگران و هم از نظر وسعت و شکل و شيوه هاي اعتراضي بروشني نشاندهنده وزن و جايگاه تعيين کننده جنبش کارگري در تحولات سياسي جاري است.
در عرصه مبارزه براي مطالبات رفاهي يکي از خواستهاي سراسري مهم کارگران در تجمعات اول مه افزايش حداقل دستمزدها تا سطح ٤٥٠ هزار تومان بود. حول اين خواست از چندين هفته قبل از اول مه تحرکات وسيعي در جنبش کارگري آغاز شده بود. امضا طومار چند هزار نفري کارگران کاشان، اعتصاب کارگران يخچال سازي فيلور و اعلام حمايت ١٥٠٠ کارگر کشتي سازي بهشهر از خواست ٤٥٠ هزار تومان يک روز قبل از اول مه از جمله اين تحرکات و پيشرويها بود. در اول مه جنبش اصافه دستمزدها با طرح ٤٥٠ هزار تومان حداقل دستمزد در اطلاعيه ها و بيانيه ها و قطعنامه هاي کارگري در تبريز و تهران و اهواز و آبادان و کرمانشاه گام بلند ديگري بجلو برداشت. مطالبه ٤٥٠ هزار تومان يک خواست صريح و روشن پايه اي جنبش کارگري عليه فقر است که در اول مه در يک سطح وسيع و سراسري از جانب بخشهاي مختلف کارگري مطرح شد. اين شعاريست که ميتواند وحدت بخش کل طبقه کارگر و زمينه ساز اعتراض و اعتصاب سراسري کارگران عليه جمهوري اسلامي باشد. اين شعار به خواست و نياز حياتي و مبرم کارگران براي ارتقاي شرايط رفاهي و معيشتي خويش يک مضمون و محتواي تعرضي، روشن و مشخص و غير قابل تفسير و تحريف از جانب دولت و کارفرما، و قابل مطالبه براي همه کارگران در سراسر ايران ميبخشد و اول مه نشاندهنده خصلت وحدت بخش و سراسري اين شعار بود.
جايگاه و اهميت شعار ٤٥٠ هزار تومان حداقل دستمزد از سطح مبارزات رفاهي اين طبقه بسيار فراتر ميرود. خواست ٤٥٠ هزار تومان حداقل دستمزد پرچمي است که طبقه کارگر به نمايندگي از از اکثريت وسيع مردم ايران، مردم شريف و محروميت کشيده اي که به زندگي زير خط فقر در جمهوري اسلامي سرمايه محکوم شده اند، بلند کرده است. اين جبهه تعيين کننده اي از مبارزه عمومي مردم ايران براي رفاه و برابري و يک عرصه کارساز در جنبش سرنگوني و انقلابي مردم عليه جمهوري اسلامي است. کمپين ٤٥٠ هزارتومان يکي از آن مصافها و جبهه هاي اصلي نبرد طبقاتي است که بالقوه ميتواند اکثريت عظيمي از جامعه را بدنبال و در حمايت از کارگران بسيج کند و طبقه کارگر را در پيشاپيش صفوف انقلاب عليه جمهوري اسلامي قرار بدهد. اين امکان بالقوه بايد بالفعل و عملي شود و اول مه امسال يک گام بلند در اين جهت بود.
يک جبهه ديگر نبرد کارگران مقابله با خانه کارگر و مراسم هاي دولتي بود. در مراسم تبريز که چهار روز قبل از اول مه از طرف خانه کارگر برپا شد کارگران قطعنامه پيشنهادي خانه کارگر را نپذيرفتند و در مقابل آن قطعنامه مستقل خود با خواست تعطيل رسمي اول مه و حق تشکل و اعتصاب و حداقل ٤٥٠ هزار تومان را مطرح و اعلام کردند. در مراسم ورزشگاه آزادي تهران اين مقابله کارگران و ايادي حکومت مسنقيما شکلي تعرضي و سياسي بخود گرفت. خانه کارگر و ديگر ايادي رژيم قصد داشتند گردهمائي کارگران در ورزشگاه آزادي را به سکوي تبليغات انتخاباتي رفسنجاني تبديل کنند. کارگران اين مراسم را به يک افتصاح سياسي براي رفسنجاني و کل حکومت اسلامي تبديل کردند. مخالفت و اعتراضات و شعارهاي کارگران عليه خانه کارگر و رفسنجاني و حکومت چنان گسترده و کوبنده بود که رفسنجاني جرات نکرد حتي در ورزشگاه حاضر شود، از نيمه راه بازگشت و اعلام کرد"مصلحت نظام" را در آن ديده است که در ميان کساني که به "قوانين و مقدسات و مقامات حکومت توهين" ميکنند حاضر نشود! اين تو دهني محکم جنبش کارگري به يکي از درشت ترين حشرات اسلامي حاکم بود. کارگران با اين حرکت موضع و برخورد کل جامعه ايران به مضحکه انتخابات رياست جمهوري و يکي از کانديداهاي اصلي رژيم در اين نمايش را نمايندگي کردند و به حکومت و جامعه نشان دادند که بساط انتخابات رژيم را بر سرش خراب خواهند کرد.
اما به فضاحت کشاندن رفسنجاني و ايادي خانه کارگريش تنها تعرض سياسي جنبش کارگري در اول مه نبود. طبقه کارگر در اول مه امسال عملا پاسخ روشن و کوبنده اي به هياهوهاي ناسيوناليستي و قوم پرستانه اخير حکومت و دار و دسته هاي اپوزيسيون راست داد. کارگران در اهواز و آبادان و ماهشهر در بيانيه اي با امضاي انجمن آزادي و برابري جنوب خوزستان و در تبريز و سنندج و کرمانشاه و تهران، به ميدان آمدند و با اعلام خواست افزايش حداقل دستمزد و برخورداري از بيمه بيکاري و خدمات اجتماعي و ساير خواستهاي رفاهي عمومي در قطعنامه ها و بيانيه هايشان راه حل واقعي و عمومي و سراسري عليه فقر و محروميت را در برابر جامعه قرار دادند. کارگران عملا نشان دادند که همه کارگران و همه مردم در چهارگوشه ايران درد و مساله مشترکي دارند و راه حل واقعي مردم مبارزه متحد و سراسري با خواستهاي روشن و راديکال عليه جمهوري اسلامي است. در اول مه امسال طنين سرود انترناسيونال در تجمعات کارگري به همه اعلام کرد که کارگران نه تنها در برابر تفرقه اندازي هاي ملي و قومي در جامعه ايران ايستاده اند بلکه اصولا تقسيم جهان به ملتها و کشورها را نميپذيرند و خود را با کارگران و مردم زحمتکش در سراسر جهان هم سرنوشت ميدانند.
از نقطه نظر شکل و شيوه هاي اعتراض و مبارزه و نحوه فعاليت فعالين جنبش کارگري نيز اول ماه مه جايگاه ويژه اي داشت و نشاندهنده رشد و پيشروي جنبش کارگري و فعالين و دست اندرکاران اين جنبش در بکار گرفتن شيوه هاي علني و اجتماعي مبارزه بود. نهادها و تشکلهاي کارگري قطعنامه و بيانيه منتشر کردند، مراسم و تجمعات و راهپيمائي هاي متعددي در شهرهاي مختلف سازمان دادند و در اين تجمعات علنا و با اسم و رسم خود عليه سرمايه و سرمايه داري و در دفاع از آزادي و برابري سخنراني کردند. جنبش کارگري در اول مه امسال نشان داد که پوسته سبک کار مخفي و محفلي سنتي را شکسته است و علنا با کميته ها و نهادهاي مستقل و نمايندگان و فعالين شناخته شده خود به مقابله با نظام سرمايه داري و حکومت اسلامي پاسدار آن برخاسته است.
و بالاخره بايد به نقش کارساز حزب در تدارک و زمينه سازي اعتراضات کارگري در اول ماه مه امسال اشاره کنم. حزب ما با تمام امکاناتش، با راديو و تلويزيون انترناسيونال و با بسيج اعضا و فعالينش در جنبش کارگري به استقبال اول مه رفت. راديو و بويژه تلويزيون انترناسيونال در يک مقياس وسيع اجتماعي زمينه را براي برگزاري يک اول مه پرشکوه و راديکال و سوسياليستي فراهم آوردند و فعالين و حوزه هاي حزبي زير اين پوشش سراسري به سازماندهي تجمعات و راهپيمائي هاي اول مه پرداختند. کمپين و فعاليت فشرده حزب بخصوص در گسترش و عموميت دادن به شعار ٤٥٠ هزار تومان حداقل دستمزد در سراسري شدن اين خواست و مطرح شدن آن در بيانيه ها و قطعنامه هاي کارگري در اول مه نقش کارسازي داشت.
در يک مقياس اجتماعي و پايه اي تر اول مه امسال، و روح و مضمون ضد سرمايه داري آن، حاصل و بازتاب مستقيم و غير مستقيم سالها فعاليت و مبارزه پيگير حزب و جنبش کمونيسم کارگري و گسترش سياستها و مطالبات و افق و چشم انداز چپ در جامعه در جنبش سرنگوني بود. اول مه در واقع روز اعلام حضور مستقيم آن جنبش و طبقه و حزبي بود که در برآمدهاي اعتراضي سالهاي اخير با شعار "آزادي و برابري"، "نان و آزادي براي همه"، "سوسياليسم بپا خيز براي رفع تبعيض" و "سوسياليسم راه رهائي ماست" حضور خود را بطور غير مستقيم اعلام داشته بود. براي هر ناظر سياسي تحولات سالهاي اخير جامعه ايران روشن بود که جنبش سرنگوني بيش از پيش به چپ متمايل ميشود و راه و آلترناتيو کارگران براي رهائي جامعه، و حزب بعنوان پرچمدار اين راه آزادي و برابري و سوسياليسم هر روز رشد و نفوذ بيشتري در جامعه و در جنبش سرنگوني پيدا ميکند. در اول مه جنبش کارگري، ستون فقرات و رکن جنبش انقلابي عليه جمهوري اسلامي بميدان آمد و بطور مستقيم و غير قابل انکاري نشان داد که آلترناتيو چپ و چشم انداز انقلاب و سوسياليسم در جامعه و در جنبش سرنگوني پر نفوذ و قدرتمند است. دراول مه امسال طبقه کارگر، طبقه پرچمدار انقلاب و سوسياليسم، اعلام کرد که ميرود تا با پرچم "نه به سرمايه" و "نه به استثمار" جايگاه واقعي و تعيين کننده خود را در جنبش انقلابي مردم عليه جمهوري اسلامي کسب کند. بايد بر نتايج و دستاورهاي اول مه براي پيشرويهاي بيشتر در خود جنبش کارگري و در جنبش انقلابي عليه جمهوري اسلامي متکي شد و گامهاي بلند تري در جهت سرنگوني حکومت اسلامي و تحقق سوسياليسم و جمهوري سوسياليستي بجلو برداشت. حزب ما با تمام توان خود در اين جهت گام برميدارد.٭