منصور ترکاشوند
سلام و درود بسيار
٥ ارديبهشت ٨٤
اول ماه مه روز جهاني کساني است که بيشترين سهم را در ساختن جهان داشته اند. اما اين روز، روزي نيست که کارگران لباس شيک بپوشند، به منزل هم قطاران بروند و تازه هاي زندگي يکديگر را ببينند. روزي نيست که لباس فرم بپوشند و به پاس آنچه دارند، آنچه هستند، در خيابانهاي شهر رژه بروند. روزي نيست که فرهنگهاي ملي و مذهبي خويش را به رخ يکديگر بکشند و به آنها افتخار کنند. روزي که به احترام کارگر بودن کادو بگيرند هم نيست، جشن هست، اما جشن کارگري و اين از زندگي کارگري جدا نيست. همان رنگ و بو را دارد. اين روز از بدو تولد روز در خواست يک بخش از مطالبات انساني کساني است که هر چه هست را ساخته اند، اما بهره اش را نبرده اند و طلبکارند. مطالبه طلبي که هر روز بيشتر ميشود و هر سال روشنتر! ما ميخواهيم هر آنچه را که طلب داريم. جشن کارگر وقتي شادتر ميشود که مطالبات بيشتر و عميق تر شود. چهارصد و پنجاه هزار تومان دستمزد، لغو کار قراردادي، بيمه بيکاري، حق اعتصاب، آزادي برابري، در غياب هر صوت موزوني کارگران را به رقص و پايکوبي، به زيباترين شادي ها که کمتر انساني ديده است و شعر و ترانه اش را سروده وا خواهد داشت. کدام کارگر در تحقق بند بند مفاد يک دنياي بهتر ذينفع نيست. کارگران آنچه نميخواهند دنياي وارونه موجود و آنچه ميخواهند يک دنياي بهتر است. جشن کارگران در ايران با طلب يک دنياي بهتر که بهترين نشاني و آرم کمونيست کارگري است، چه با شکوهتر ميشود. ما فقط يک دنياي بهتر ميخواهيم تا شادترين آدمهاي کره ارض از آغاز تا کنون باشيم.
زنده باد اول ماه مه که آخرين و عاليترين مطالبه اش فقط يک دنياي بهتر است.