بيانيه حزب کمونيست کارگري ايران پيرامون خيزش در شهرهاي خوزستان
اعتراضات اخير مردم در شهرهاي اهواز، ماهشهر و آبادان بخشي از جنبش عمومي مردم به ستوه آمده براي سرنگوني رژيم اسلامي است. قطع برق و آلودگي آب آشاميدني انگيزه و عامل شروع اين اعتراضات بود و نامه ابطحي مبني بر توصيه سياست فاشيستي پاکسازي و جابجايي قومي در اهواز و خوزستان ابعاد وسيعتري به اعتراضات داد. اعتراض مردم در شهرهاي خوزستان اعتراضي است عليه فقر و فلاکت گسترده و همه جانبه، عليه بي حقوقي سياسي و اختناق و سرکوب روزمره و عليه تحقير و تبعيض و نابرابري. اين شورشي عليه حکومت جانيان اسلامي و حلقه اي ديگر از جنبش سرنگوني طلبي توده هاي مردم است.
رژيم اسلامي با مشاهده اولين جلوه هاي اين دور از اعتراضات مردم دست به اسلحه برد. اما عليرغم توحش کامل قادر به سرکوب فوري اين اعتراضات نشد. اعتراض به ساير شهرها کشيده شد. مردم قادر شدند کنترل مناطقي از شهر را در اهواز و ماهشهر براي مدتي از دست رژيم اسلامي خارج کنند. رژيم اسلامي تنها با بسيج و گردآوري نيروهاي سرکوبگر خود از ساير استانهاي مجاور قادر به سرکوب اين اعتراضات شد. بنا به گزارشات دريافت شده چند ده نفر کشته و صدها نفر زخمي و دستگير شده اند. اکثر دستگير شدگان را دانش آموزان و جوانان تشکيل ميدهند. اقدام رژيم اسلامي يک جنايت ديگر عليه مردم است و آمرين و عاملين آن بايد به جرم جنايت عليه مردم به پاي ميز محاکمه قرار داده شوند.
در اين ميان جريانات متعدد ناسيوناليست و قومگرا، اعم از نيروهاي ناسيوناليست عظمت طلب ايراني و يا نيروهاي قومگراي عرب و کرد و آذري و بلوچ، عليرغم تعلقشان به اردوهاي مختلف ناسيوناليستي، جملگي تلاش کردند تا تبييني قومي و ملي از علل و انگيزه هاي شکل گيري اين اعتراض مردم بدست دهند. اين جريانات در پس اين اعتراضات به تبليغات عقب مانده، مخرب و ضد انساني خود در تشويق و دامن زدن به هويت ملي، عرق ملي و تعصب و نفرت قومي و ناسيوناليستي شدت بخشيدند. در يک سوي اين اردوگاه ارتجاعي دستجات ناسيوناليست عظمت طلب ايراني با تبليغات مشمئز کننده خود مبتني بر هويت آريايي قرار دارند که با پرچم "حفظ تماميت ارضي" و "مقابله با تجزيه طلبي" در مقابله با جريانات ناسيوناليست رقيب به ميدان آمده اند. "عظمت طلبي" و "تماميت خواهي" اين جريانات نشانگر ماهيت سرکوبگر اين جريانات است. و در طرف ديگر جريانات حاشيه اي قومگراي عرب و کرد و آذري و بلوچ قرار دارند که دامن زدن به نفرت و کينه توزي قومي و ملي جوهر فعاليتشان را تشکيل ميدهد. سياست اين جريانات نيز به اندازه جريانات ناسيوناليست عظمت طلب ايراني ضد انساني و مخرب و مغاير با اميال آزاديخواهانه و برابري طلبانه مردم است. يک نتيجه سياسي و بلافصل دامن زدن به کينه قومي و هويت قومي تراشيدن براي اين اعتراضات، منحرف کردن اعتراض مردم عليه رژيم اسلامي و نظام سرمايه داري است. ايجاد شکاف و تفرقه و کينه توزي در صفوف مردم و طبقه کارگر، دامن زدن به تمايلات و تعلقات عقب مانده و ارتجاعي و مغاير با انسانيت و آرمانهاي انساني، نتيجه ديگر اين تبليغات ناسيوناليستي در سطح جامعه است. شعار فدراليسم که امروز مجددا با تاکيد بيشتري از جانب دستجات و احزاب ناسيوناليست مطرح ميشود، شعاري بغايت ارتجاعي و عقب مانده است. حزب کمونيست کارگري يکبار ديگر اعلام ميدارد که فدراليسم و تقسيم قومي ساکنين کشور به "اقوام و ملل" و تراشيدن هويت هاي ملي و قومي براي ميليونها مردمي که در ايران کار و زندگي ميکنند، اقدامي ضد انساني است که عملا ميتواند زمينه ساز يک کشمکش خونين و طولاني در سطح کل کشور و موجد فجايعي بمراتب خونبارتر از کشتارهاي قومي يوگسلاوي و لبنان باشد.
حزب کمونيست کارگري با اين تبليغات و طرحهاي فوق ارتجاعي ناسيوناليستي و با هر نوع تلاش براي تقسيم بندي ساکنين کشور بر حسب قوميت و مليت قاطعانه مبارزه ميکند و خواهان رفع هر نوع ستم ملي و هر نوع تبعيض بر حسب مليت در قوانين کشور و جامعه است. آزادي و رفاه و برابري انسانها تنها با جدائي کامل دستگاه دولت و نظام اداري از مذهب و قوميت و مليت و نژاد و با برسميت شناسي حقوق متساوي همه شهروندان مستقل از مليت و تعلق قومي امکان پذير است. و در ايران، و کلا در دنياي ملي-قومي-مذهبي بورژوازي جهاني در دوران ما، تنها با مبارزه براي سوسياليسم و برقراري جمهوري سوسياليستي ميتوان به چنين جامعه آزاد و برابر انساني دست يافت. مبارزه براي حقوق انساني و برابر همه شهروندان جامعه بخشي از مبارزه عمومي ما براي برقراري سوسياليسم و جمهوري سوسياليستي در ايران است.
حزب کمونيست کارگري، کارگران و مردم آزاديخواه در خوزستان و سراسر کشور را به اتحاد حول خواستهاي آزاديخواهانه و رفاهي خود، به اتحاد حول پرچم آزادي و برابري و به مبارزه متحد براي سرنگوني حکومت منحوس و جنايتکار اسلامي فراميخواند. حزب کارگران و مردم آزاديخواه در سراسر کشور را به هوشياري در مقابل جمهوري اسلامي و تمامي جريانات اپوزيسيوني که تخم کينه قومي ميکارند و براي مردم هويت قومي و مذهبي ميتراشند فراميخواند.
حزب کمونيست کارگري ايران
٢٥ آوريل ٢٠٠٥، ٥ارديبهشت ١٣٨٤