در حاشيه رويدادها
فوتبال و جمهوري اسلامي
در ايران فوتبال هم مثل همه چيزهاي ديگر سياسي است. و چرا که نباشد؟ اگر عروسي و لباس و غذا و عشق و لذت و همه چيز موضوع سياست است و عرصه جدال جوانان و مردم با حکومت اسلاميست، چرا فوتبال نباشد؟ حکومتي که نماينده تحجر و عقب ماندگي تمام عيار است و در همه چيز و همه جنبه هاي زندگي مردم دخالت ميکند عاقبتش همين است. ميتوان با آواز و رقص، با غذا و روزه خواري، با شادي با ورزش با نوروز و چهارشنبه سوري و فوتبال و همه چيز به جنگش رفت. اين مشکل جدي امروز حکومت اسلاميست. اين روزها حال و روز ماموران و مزدوران اين حکومت را در درياي نفرت مردمي که هيچ چيز اين حکومت را تحمل نميکنند ميتوان بخوبي احساس کرد.
پس از مسابقه تيم هاي ايران و ژاپن، همانگونه که انتظار ميرفت در شهرهاي تهران و اصفهان و شيراز و تبريز و بسياري شهرهاي ديگر جوانان بيرون ريختند و عليه حکومت شعار دادند. گزارشهاي رسمي گوياي اينست که در اين تظاهرات و تجمعات و درگيريها شعارهاي زنده باد آزادي، مرگ بر طالبان و شعارهايي ازين قبيل به وفور داده ميشد. روزنامه هرالد تريبون بعلاوه از شعار "مرگ بر آپارتايد جنسي" در شيراز گزارش ميدهد. و گزارشهاي متعدد ديگري نيز از درگيري گسترده جوانان و نيروهاي رژيم در شهرهاي مختلف خبر ميدهند.
در مسابقات فوتبال هفته گذشته تيم ايران دو برد در برابر ژاپن و کره جنوبي داشت اما براي جمهوري اسلامي برد و باخت تيم ايران فرقي نميکند. در هر دو صورت جمهوري اسلامي بازنده است. زيرا هم برد و هم باخت امکان تجمع جوانان و مردم را فراهم ميکند و هر جا که مردم جمع شوند جمهوري اسلامي از شعارهاي جانانه اي عليه حکومت و سرانش بي نصيب نميماند. اين روندي است که تا زماني که اين حکومت سرپاست ادامه خواهد يافت و هر بار از بار قبل گسترده تر و "خطرناک" تر خواهد بود.
يک رويداد تاسف بار پس از مسابقه تيم ايران و ژاپن اين بود که شش نفر از جوانان کشته شدند. مقامات ايران ميگويند اين شش نفر بر اثر ازدحام جمعيت در زير دست و پا مانده بودند. اما اولا خود ازدحام بنا به گزارشها با بستن يک سري درهاي خروجي توسط نيروهاي انتظامي، ايجاد شده بود، بعلاوه گزارشها و گفته هاي برخي شاهدان عيني و از جمله پدر يکي از قربانيان حاکي از اينست که برخي از اين قربانيان با ضربات باتوم و سلاح نيروهاي حکومتي به قتل رسيده اند. اين جنايت نيز بر کارنامه جنايات اين حکومت افزوده شد. بايد به خانواده قربانيان سرزد، از آنان دلجويي کرد و براي محاکمه مسببين اين جنايت به هرشکل ممکن تلاش کرد.
پزشک زهرا کاظمي شهادت ميدهد
پزشکي که زهرا کاظمي را در بيمارستان "بقيه الله" در آخرين لحظات حياتش معاينه کرده اکنون به عنوان پناهنده سياسي به کشور کانادا پناهنده شده و در مصاحبه اي با روزنامه "دي زايت" جزئياتي را از وضعيت بدن شکنجه شده زهرا کاظمي خبرنگاري که دوسال پيش توسط مقامات حکومت به قتل رسيد افشا کرده است. او که "شهرام آسام" نام دارد، با خانواده خود از ايران خارج شده است. در قسمتي از گزارش اين روزنامه چنين آمده است: "در سحرگاه روز ششم تيرماه ١٣٨٢ اين عکاس و خبرنگار را در حاليکه بيهوش و شديدا مجروح بود به بيمارستان "بقيه الله" در تهران منتقل کردند. وي (شهرام آسام) که شخصا زهرا کاظمي را معاينه کرده بود گفت آثار برجاي مانده در سراسر بدن وي نشان از شکنجه داشت. اين پزشک همچنين در معاينات خود تشخيص داد که زهرا کاظمي مورد تجاوز جنسي قرار گرفته بود. او گفت به اين دليل از ايران خارج شده که حقايق را در مورد زهرا کاظمي به جهانيان بگويد"
زهرا کاظمي روز دوم تيرماه ١٣٨٢ به عنوان خبرنگار و عکاس به طور قانوني به ايران سفر کرد تا از جريان تظاهرات دهها هزار نفره دانشجويان گزارش تهيه کند. او را هنگامي که از تحصن خانواده هاي دانشجويان دستگير شده دربرابر زندان اوين عکس ميگرفت دستگير کردند و پس از سه چهار روز بدن لت و پار شده او را به بيمارستان بردند و بنا به گزارشها روز ٢٠ تيرماه زهرا کاظمي از شدت شکنجه ها درگذشت.
قتل زهرا کاظمي يک بار ديگر ظرفيت عظيم جنايت و وحشي گري حکومت اسلامي را پيش چشم جهانيان گذاشت. او يک تبعه کانادا و ايران بود. خبرنگار بود. سابقه فعاليت عليه حکومت اسلامي نداشت. به طور قانوني بارها براي ديدن خانواده خود به ايران سفر کرده بود. با وجود اين جلادان توحش اسلامي در عرض سه روز او را با شکنجه و تجاوز لت و پار کردند و جهان با شنيدن خبر اين وحشي گري شوکه شد. هرکس که ذره اي ترديد در درنده خويي بي پايان و بي نظير اين حکومت داشت پي برد که اين دستگاه جنايت در عرض بيست و پنج سال چه بلايي به سر مردم آورده است.
جمهوري اسلامي ماشين جنايت و توحش است و سران و کارگزارانش بايد در دادگاههاي مردمي محاکمه شوند. در اين دادگاهها پرونده جنايات حکومت را خواهيم گشود. شاهدان بسياري عليه حکومت شهادت خواهند داد. و جهان به ابعاد ديگري از درنده خويي باورنکردني اين ديکتاتوري اسلامي سرمايه داران پي خواهد برد. آن روز دور نيست. ٭