سوسياليسم، راه رهائي ماست!

حميد تقوايي

"سوسياليسم امر ماست، راه رهائي ماست". اين شعاري است که در چهارشنبه سوري امسال در خيابانهاي سنندج داده شد. اين دومين باريست که در چند ماه اخير در تظاهرات و تجمعات مردم شعارهاي صريحا سوسياليستي مطرح ميشود. حدود سه ماه قبل نيز "سوسياليسم بپا خيز براي رفع تبعيض" و "سوسياليسم دواي درد مردم" در خيابانهاي تهران فرياد زده شد.

اين شعارها هنوز همگاني نشده است، و هنوز همه در و ديوارها را پر نکرده است، اما بزودي آن روز فراخواهد رسيد. اين آغاز راه است. اين طليعه افق و آرمان و آينده ايست که از دل تظاهرات و اعتراضات مردم، از جانب چپ ترين و راديکال ترين فعالين جنبش انقلابي مردم به نمايندگي از ٧٠ ميليون انسان دربند جمهوري اسلامي سرمايه، فرياد زده ميشود. و راه پيشروي را به همه نشان ميدهد.

سوسياليسم پرچم انقلابي است که بزودي از راه ميرسد. سوسياليسم راه رهائي ما از حکومت مذهبي، از آپارتايد جنسي، از حجاب و قصاص و سنگسار و اعدام اسلامي و از فقر و فحشا و اعتياد و از تبعيض و نابرابري است. "سوسياليسم دواي درد مردم" است.

بورژوازي ايران بدون اختناق و ديکتاتوري امرش نميگذرد، اگر ميگذشت کارنامه صد ساله اش اختناق شاهنشاهي و اسلامي نبود. حمله پيشگيرانه و رژيم چنج و انقلاب مخملي دست پخت آمريکا نيز راه حل نيست. اگر بود عراق و افغانستان به اين حال و روز نمي افتادند. حکومت ضد انساني اسلامي تمام آن چيزي است که بورژوازي بومي و جهاني ميتوانستند به مردم ايران عرضه کنند. حکومتي که براي بشکست کشاندن انقلاب ٥٧ روي کار آوردند و مستقيم و غير مستقيم در مقابل اعتراضات و مبارزات مردم پاسداريش کردند. و امروز نيز بديل بهتري ندارند.

جمهوري اسلامي ارتجاعي ترين و عقب مانده ترين حکومت عصر ماست، اما توحش و ارتجاع سرمايه داري مختص به ايران نيست، جهاني است. جهان به قهقرا کشيده شده اي که در آن انسانيت و سکولاريسم و مدرنيسم و مدنيت و آرمانهاي آزاديخواهانه و برابري طلبانه جائي ندارد. حتي سکولاريسم و مدنيت از سياست و فرهنگ و فلسفه اجتماعي رسمي بورژوازي خط خورده است و جاي خود را به ناسيوناليسم و مذهب و قوم پرستي و راسيسم و قبيله گرائي و عشيره پرستي داده است. ضرورت از گور برخاستن اين گرايشات قرون وسطائي سود آوري سرمايه داري عصر ماست، از ملزومات "نظم نوين جهاني" سرمايه داري بازار آزاد در دوره بعد از جنگ سرد است، و همين واقعيت پرچم پاسداري از انسانيت و مدنيت را در دست چپ، در دست پرچمداران سوسياليسم وانقلاب سوسياليستي قرار ميدهد.

در دنياي به قهقرا کشيده امروز هر انسان شريف، سکولار، متمدن، آزاديخواه و برابري طلبي بايد سوسياليست باشد. سوسياليسم دواي درد دنيائي است که در چنگال تروريسم دولتي آمريکا و تروريسم اسلامي بخود مي پيچد و راهي براي رهائي ميجويد. بشريت متمدن تنها ميتواند با پرچم سوسياليسم قد راست کند و در برابر هر دوقطب تروريسم جهاني بايستد. و ايران جمهوري اسلامي ميرود که به اولين نبردگاه اين مصاف جهاني بدل شود. انقلاب ايران انقلاب مدنيت و مدرنيسم و شادي و برابري و رهائي، انقلاب کنفرانس برليني ها و کانال جديديها، انقلاب کمونيسم کارگري، عليه توحش و ارتجاع و درد و تبعيض و اسارت سرمايه داري افسار گسيخته جهان ما خواهد بود. شعارهاي سوسياليستي که امروز در ايران جوانه زده است و در انقلاب فردا شکوفا خواهد شد، نويد بخش رهائي جهان ما از چنگال نظم نوين سرمايه داري جهاني است. زنده بايد سوسياليسم!