اعتراض قدرتمند حزب عليه جمهوري اسلامي

گفتگو با کاظم نيکخواه دبير تشکيلات خارج کشور و شيوا محبوبي دبير تشکيلات انگلستان حزب

در باره تظاهرات موفق حزب در اعتراض به حضور عطا الله مهاجراني در انگلستان

انترناسيونال: بعد از کنفرانس برلين، معمولا مسئولين حکومت اسلامي مخفيانه به خارج مي آِيند و سعي ميکنند جلساتشان حد الامکان علني نشود. که البته هر بار حزب کمونيست کارگري مطلع ميشود و به اعتراض دست ميزند. اينبار چگونه از حضور مهاجراني در انگلستان مطلع شديد؟

کاظم نيکخواه: براي اين سخنراني هم تبليغ وسيعي نشده بود و اطلاعيه اش در يک سايت گمنام آمده بود. چهار روز قبل از سخنراني يعني پنجشنبه ١٠ مارس رفيقمان نادر شريفي که مسئول سايت حزب است يک اي ميل از يکي از ايرانيان در اين مورد دريافت کرد و آنرا براي من ارسال کرد. من هم فورا يادداشتي به شيوا محبوبي دبير تشکيلات بريتانيا و بعضي از کادرهاي تشکيلات انگلستان فرستادم و آنها هم فورا دست به کار شدند.

انترناسيونال: شيوا محبوبي، با توجه به اين که فرصت بسيار کوتاهي داشتيد. لطفا از چگونگي سازماندهي اين اعتراض در چنين فاصله کوتاهي صحبت کنيد. و اينکه در تظاهرات چه اتفاقاتي افتاد؟

شيوا محبوبي: ما در کميته انگليس حزب به محض با خبر شدن از جلسه مهاجراني دست به کار سازماندهي اين تظاهرات شديم و طي اطلاعيه هاي فارسي و انگليسي به همه آزاديخواهان فراخوان شرکت در تظاهرات را داديم. اين اطلاعيه ها را در سطح وسيعي از جمله در اماکن رفت و آمد ايرانيان در لندن پخش کرديم و آن را براي رسانه هاي فارسي و انگليس فرستاديم. همينطور اين اطلاعيه ها را براي تعدادي از دانشجويان ايراني در دانشگاه کينگز کالج لندن (محل برگزاري جلسه مهاجراني) و از جمله برگزار کنندگان اين جلسه يعني "جامعه دانشجويان ايراني" در کينگز کالج ارسال داشتيم. ما همچنين طي نامه اي از "جامعه دانشجويان ايراني" خواستيم که برگزاري اين جلسه را ملغي نمايند.

حوالي ساعت شش عصر تظاهرات با پخش اطلاعيه، صحبت با عابرين از جمله دانشجويان که با اشتياق به صحبتهايمان گوش ميداند و سپس شعار دادن و سخنراني کادرهاي حزب شروع شد. وقتي با دانشجويان در اين رابطه صحبت ميکرديم, ميگفتند اگر ما مطلع ميشديم حتما از دانشگاه ميخواستيم که جلو برگزاري اين جلسه را بگيرد. پس از مدت کوتاهي چند نفر از ما سعي کرديم به اتاق جلسه سخنراني مهاجراني برويم و آنجا صحبت کنيم اما اعضاي همين "جامعه دانشجويان ايراني" به نگهبانان دانشگاه گفتند که به ما اجازه ورود ندهند. وقتي نگهبانان دانشگاه با اصرار ما روبرو شدند عاجز از بيرون راندن چند نفري که به داخل سالن ورودي رفته بوديم آژير خطر را کشيدند که همه را مجبور به خروج از ساختمان بکنند. اين اتفاق به نفع ما تمام شد چرا که همه کساني که در دانشگاه بودند بيرون آمدند و با اشتياق کامل اطلاعيه هاي ما را خوانده و به سخنرانيها گوش ميدادند. از کادرهاي حزب در اين زمينه سئوال ميکردند و از اقداممان دفاع ميکردند. در عين حال در سمت ديگر خيابان، مردم و دانشجويان ساختمان مقابل بيرون آمده بودند و به سخنرانيهاي پرشور کادرهاي حزب و شعارها گوش ميدادند و اين برگزارکنندگان جلسه را بشدت عصباني کرده بود و برگزاري جلسه را کاملا مختل کرده بود. تظاهرات حدود دو ساعت و نيم به طول انجاميد.

انترناسيونال: مهاجراني در مصاحبه با بي بي سي گفته است که معترضين هويتي ندارند و حزب کمونيست کارگري چون حرفي براي گفتن ندارد به برهم زدن جلسات امثال ما که يک کار فرهنگي و معنوي انجام ميدهيم دست ميزند. و کمونيسم کهنه شده و به موزه تاريخ تعلق دارد. لطفا در اين مورد توضيح دهيد.

کاظم نيکخواه: همين مانده بود که مهاجراني اين را به ما بگويد! کسي که امروز يعني در قرن بيست و يکم از وحشيانه ترين و پوسيده ترين قوانين و سنتهاي کهنه عهد عتيقي که حتي در دوره خودش يعني ١٥٠٠ سال پيش هم جزو انديشه ها و سنتهاي عقب مانده بحساب مي آمده، دفاع ميکند، کسي که تمام آزاديخواهي و اصلاح طلبي اش اين بوده که بگويد "اعدام و دار و سنگسار بايد بجاي اينکه در ملاء عام انجام شود در پشت ديوارها و در خفا انجام شود"، به ما که از آزادي بي قيد شرط سياسي و برابري و سوسياليسم و جامعه سکولار و ريشه کردن استثمار سرمايه داري دفاع ميکنيم ميگويد اينها کهنه شده است و به موزه تعلق دارد! راستش همه چيز اين را تاييد ميکند که اينها امروز هم همان "ياران مورد اعتماد" خميني هستند و تنها اتفاقي که امروز برايشان افتاده اينست که دارند هزيمت کل حکومت و سيستم نظري و اجتماعي و ايدئولوژيک خود را به عينه مي بينند و به جاي اينکه بيدار شوند و خودرا از لجنزار تحجر و توحش نجات دهند، به نوحه خواني صوفيانه و خلسه عرفان اسلامي پناه برده اند. اين به خودشان مربوط است اما کسيکه کارش بستن روزنامه ها و سياستگزاري براي دستگاه کثيف "صدا و سيما" با آن شوهاي انزجار آور ضد مردم و ضد روشنفکران و ضد نويسندگان و دانشجويان بوده و بيست و پنج سال صادقانه به يک ماشين خرافه و جهل و توحش و سنگسار و ترور در پستهاي کليدي خدمات داده، قطعا آدم صالحي براي قضاوت در مورد اينکه چه ايده هايي به موزه تعلق دارد و ندارد نيست.

انترناسيونال: در مورد هدف سياسي مشخصتان از اين تظاهرات صحبت کنيد و آيا به آن رسيديد؟

شيوا محبوبي: هدف سياسي اين تظاهرات در ادامه سياست حزب کمونيست کارگري مبني بر محاکمه سران رژيم جمهوري اسلامي و تنگ کردن عرصه بر جمهوري اسلامي در خارج کشور بود. ما هميشه گفته ايم که مقامات و سران جمهوري اسلامي بايد محاکمه شوند. اينها بايد در دادگاههاي علني و مردمي جوابگوي جنايتهايي که کرده اند باشند. مهاجراني يکي از مهره هاي اصلي رژيم بوده است. اينکه حالا به دليل اختلافات جناحيش در دستگاه رژيم نيست و به قول خودش ديگر به سياست کاري ندارد و دارد زندگي شخصيش را ميکند تفاوتي در اصل قضيه بوجود نمي آورد. مهاجراني بنا به اسناد رسمي يکي از ياران مورد اعتماد خميني و خامنه اي و خاتمي بوده است. او در راس "کميته حمايت از انقلاب اسلامي در فلسطين" که نام ديگري براي سازمان دادن تروريستهاي حزب الله و جهاد و حماس است قرار داشت. او بيست و چهار سال در پست هاي کليدي و ساستگزاري حکومت بوده است. در زماني که مهاجراني سر کار و تصميم گيرنده بود، صدها هزار زن و مرد و کارگر و دانشجو و نويسنده دستگير و شکنجه شدند و حتي اعدام شدند، زنان و مردان را در گودالها تا سينه دفن کردند و سنگسارشان کردند. ايشان تازه وقتي که "اصلاح طلب" شده بود ميگفت اين اعدام ها را نبايد در جلوي چشم مردم انجام داد. صدها دختر را به دليل رعايت نکردن حجاب اسلامي دستگير کردند و بعضا ربودند. کم نيستند تعداد خانواده هايي که هنوز هم از سرنوشت فرزندانشان بيخبرند و از فرط نااميدي با دلهره و هراس گورهاي "خاوران"ها را ميگردند تا شايد اثري از عزيزانشان بيابند. اين تنها چند قلم از جناياتي است که ايشان در آن سهيم بوده است. مهاجراني نقش کليدي در تثبيت پايه هاي رژيم اسلامي ايران و شرايطي که همين حالا مردم با آن دست به گريبان هستند داشته است. اگر اين منطق درست باشد که او ديگر در مسند قدرت نيست و اين جنايتها مربوط به گذشته است پس در اينصورت بازماندگان کشته شدگان در شيلي نبايد خواستار محاکمه پينوشه ميبودند و يا کساني را که در زمان هيتلر در جنايات نقش داشتند و اکنون هنوز زنده هستند را نبايد به خاطر جناياتشان محاکمه کرد. مگر ارتکاب جنايت تاريخ مصرف دارد که بعد از مدتي باطل شود؟ بيست و شش سال است که در ايران زن بودن جرم است, عاشق شدن و شادي کردن با شلاق و حبس و سنگسار روبرو است و جوانان را به جرم جواني دستگير و شکنجه ميکنند. مهاجراني نقش بزرگي در اين جنايات داشته است. مهاجراني حتي اگر ٥٠ سال قبل هم در جنايت عليه بشريت شرکت ميداشت بايد بالاخره محاکمه ميشد.

مسئله ديگر اينست که مهاجراني در هيچ جا به اين جنايات اعتراف نکرده و از مردم پوزش نخواسته است. اين به اين معني است که او هنوز اين جنايات را قبول دارد و اگر برايش امکان پذير بود همين حالا هم در قدرت ميماند و به اين جنايات ادامه ميداد. مهاجراني و امثال مهاجراني ميخواهند با پنهان کردن دستهايشان که آغشته به خون مردم ايران است اداي فيلسوف و اديب را در بياورند و به عنوان يک شخصيت ادبي ظاهر شوند. سران جمهوري اسلامي در هر شکل و پست و منصبي هنوز جنايتکارند و بايد جوابگو باشند.

ما در اين تظاهرات در سطح وسيعي در افکار عمومي دنيا، يکبار ديگر اهميت محاکمه سران رژيم اسلامي ايران را تاکيد کرديم و براي آن نيرو بسيج کرديم. همچنين به مهاجراني و امثال مهاجراني نشان داديم که مردم جنايتهايشان را فراموش نکرده اند. طبعا اين اعتراضات به همين جا ختم نميشود و در اشکال مختلف ادامه پيدا خواهد کرد.

انترناسيونال: بي بي سي در همان گزارش با نفرت عجيبي از کنفرانس برلين ياد کرده است. شما اين نقش بي بي سي را چگونه توضيح ميدهيد؟

کاظم نيکخواه: کم نيستند جريانات، نيروها، دولتها و افرادي که با شکست پروژه دوم خرداد آرزوهايشان را برباد رفته مي بينند و به هرکس که عليه اين پروژه يعني پروژه اصلاح و نجات جمهوري اسلامي عمل کرده نفرين ميفرستند. اين نفرين بيش از همه نثار حزب کمونيست کارگري ميشود چرا که بهمراه عقب رانده شدن و شکست پروژه "اصلاح" رژيم اسلامي، ايده انقلاب و سرنگوني اين حکومت هر روز بيشتر جلوي صحنه آمده است. و اين حزب سمبل اين انقلاب و آن شکست است. نام اين حزب داغشان را تازه ميکند. اين حزب و تنها اين حزب از همان ابتدا شکست پروژه اصلاحات و دوم خرداد را محتوم دانست. اين حزب و تنها اين حزب توهم پراکني در مورد خاتمي و دوم خرداد را از همان ابتدا پوچ و فريبکارانه و دروغين ناميد. اين حزب عليه اين توهم پراکني ايستاد و بر ضرورت سرنگوني و انقلاب عليه حکومت اسلامي تاکيد نهاد. اگر خطر انقلاب مردم و آن هم يک انقلاب چپگرايانه وجود نداشت سناريو تماما طور ديگري ميشد. اصلا پروژه دوم خرداد مطرح نميشد، همه اين سينه چاکان اصلاحات و دوم خرداد به احتمال زياد براحتي ميتوانستند با جمهوري اسلامي کنار بيايند. جمهوري اسلامي هم ميتوانست با آنها کنار بيايد. بي بي سي به دلايلي که فرصت بحثش اينجا نيست جزو اين طيف دلسوختگان شکست دوم خرداد است و مدام جلويشان تريبون گذاشته است و هنوز هم ميگذارد. دوم خرداد در عمل از دوسو زير ضرب قرار گرفت يکي از سوي چپ، مردم معترض و موضع سرنگوني طلبي، يکي هم از سوي جناح راست حکومت. اين جماعت و جريانات و رسانه هاي مدافع دوم خرداد را اساسا پيشروي چپ است که نگران ميکند نه به قدرت رسيدن راست. حتي ترجيح ميدهند تقصير زنداني شدن گنجي و اشکوري و امثالهم را هم به گردن حزب کمونيست کارگري بيندازند! حتي يک کلمه از اينکه قبل از کنفرانس برلين هزيمت دوم خرداد با فتواي خامنه اي و بستن روزنامه ها و تهاجمات راست و عقب نشيني هاي دوم خرداديهاي درون رژيم شروع شده بود، ذکري به ميان نمي آورند. اين پيشروي چپ است که برايشان مساله است. تظاهرات عليه کنفرانس برلين سمبل عروج اين نيروي چپ است و بايد تخطئه اش کرد، وارونه جلوه اش داد، و عليه حزب کمونيست کارگري که سازمان دهنده اين حرکت بود، دست به سمپاشي زد. از اين حرفها اين چند سال زياد زدند و هرچه بيشتر گفتند مردم بيشتر متوجه حزبي شدند که جنبش سرنگوني طلبي و انقلابي مردم عليه جمهوري اسلامي را از همان آغاز بدون هيچ ترديد و تزلزلي نمايندگي و هدايت کرده است.

انترناسيونال: اين اعتراض توسط چه رسانه هايي و چگونه منعکس شد؟

شيوا محبوبي: ما سعي کرديم خبر اين تظاهرات و متعاقبا گزارش برگزاري آن را به تعداد زيادي از رسانه ها اطلاع دهيم. گزارش اين تظاهرات توسط برخي از سايتهاي اينترنتي داخل ايران درج شد. همچنين ما با راديو فردا هم تماس گرفتيم که اين تظاهرات را اعلام کند اما آنها با اين توجيه که مهاجراني ديگر سرکار نيست از اعلام تظاهرات و تهيه گزارش خودداري کردند. اما بعد در خلال تظاهرات و بعد از مطلع شدن از چگونگي برگزاري آن با کاظم نيکخواه، دبير تشکيلات خارج کشور حزب, در اين رابطه مصاحبه کرده و گزارش تظاهرات را منعکس کردند. راديو بي بي سي هم گزارش تظاهرات را البته با موضع عليه حزب و طرفداري از مهاجراني همراه با مصاحبه اي با مهاجراني منعکس نمود. سايتهاي اينترنتي مثل "بازتاب" هم آنرا منعکس کردند. بعضي گروههاي سياسي حاشيه اي و سايتهايشان هم کودکانه سرشان را زير برف کردند و بدون اينکه از حزب کمونيست کارگري نام ببرند از تظاهرات صدها نفر از "ايرانيان در لندن" گزارش دادند!

طبعا در اين ميان تلويزيون و راديو انترناسيونال نقش بسزايي در بسيج نيرو براي اين تظاهرات و انعکاس گزارش آن داشتند که همينجا لازم ميدانم از تک تک دست انداکاران اين دو رسانه تشکر کنم.

انترناسيونال: سران رژيم اسلامي در خارج هميشه با اعتراض سازمانيافته و قدرتمند تشکيلات خارج حزب مواجه ميشوند. اگر ممکن است تعدادي از مهمترين اعتراضات سالهاي اخير را با خوانندگان انترناسيونال در ميان بگذاريد.

کاظم نيکخواه: تشکيلات خارج کشور حزب هميشه اعلام کرده است که عليه عرض اندام سران و وابستگان جمهوري اسلامي مي ايستد، اعتراض ميکند و مردم را عليه شان به خيابان ميکشاند. ما افتخار ميکنيم که نگذاشتيم کاربدستان قديم و فعلي جمهوري اسلامي بتوانند پايشان را از لانه هايشان بيرون بگذارند و فضا را در خارج کشور هم بر مخالفين حکومت و مردم گريخته از جهنم اسلامي تنگ کنند. نمونه ها زيادند. توالي تاريخي را بياد نمي آورم اما ميتوان در اين رابطه به تظاهرات وسيعي عليه حضور خاتمي در آلمان اشاره کرد که مجبور شدند اورا با هليکوپتر اين ور و آن ور ببرند. تظاهرات عليه سخنراني خرازي در لندن دو سه سال پيش که رسانه هاي پرتيراژ خارج و داخل ايران از آن گزارشهاي مفصل پخش کردند. اعتراض عليه سخنراني سروش که يکي از سياستگزاران انقلاب خونين فرهنگي در دانشگاههاي ايران بود و در نتيجه اين اعتراض جلسه سخنراني بهم خورد. اعتراض به حضور و سخنراني همين آقاي مهاجراني در "کانون توحيد" لندن زماني که ايشان وزير ارشاد اسلامي بود و صداي شعار دادن صدها نفر در بيرون سالن، سخنراني اسلامي ايشان را با اختلال مواجه کرده بود و اين تظاهرات هم توسط رسانه هاي متعددي گزارش شد. اعتراض و تظاهرات عليه حضور فائزه رفسنجاني در هلند که اين تظاهرات نيز انعکاس بين المللي وسيعي پيدا کرد. و نمونه هاي بسيار زياد ديگري از تظاهرات و اعتراضات ديگر. نکته قابل ذکر اينست که همه اينها در طيف دوم خرداد قرار ميگيرند. زيرا در خارج کشور اين چند ساله فقط به مقامات اين طيف تريبون داده اند. معلوم است اگر امثال خامنه اي و رفسنجاني و سردار صفوي و طلائي و امثال اين جانواران جرات ميکردند پايشان را بيرون بگذارند چه بلايي سرشان مي آورديم!

انترناسيونال: بي بي سي در همان گزارش با اين توجيه که چون الان مهاجراني ديگر وزير ارشاد نيست نقش وکيل مدافع مهاجراني را بازي کرده است. و به نحوي با اين توجيه به تبليغ عليه اعتراض حزب دست زده است. لطفا در اين مورد توضيح دهيد.

شيوا محبوبي: کار بي بي سي توجيه کردن جنايات کساني مثل مهاجرانيست و انتظار بيشتري هم نيست. بي بي سي قرار نيست که مدافع کمونيستها باشد. اين وکيل مدافع بودن در شرايط کنوني که چپ بشدت در ايران قوي است براي بي بي سي به عنوان يک رسانه بورژوازي حياتي است. چند بار بي بي سي گزارش واقعي از وضعيت ايران، جنايات رژيم, اعتصابات و اعتراضات کارگري و ساير اقشار جامعه، تظاهراتهاي ١٦ آذر و ٨ مارس و شعارهايش را درج کرده است که حالا گزارش تظاهرات حزب کمونيست کارگري بر عليه حضور مهاجراني را بدون هيچ غل و غشي منعکس کند؟ ما انتظاري از بي بي سي نداريم که به نفع ما گزارش دهد. الان هم اينها ناچار شده اند توطئه سکوت عليه حزب را بشکنند و طبعا با چاشني تخطئه. بهرحال ما سياستمان را در قبال سران حکومت اعلام کرده ايم و در همين اعلاميه هاي مربوط به اين تظاهرات هم تاکيد کرده ايم که اينها "تا زماني که از مردم معذرت نخواسته اند، تا زمانيکه پرونده جناياتشان را در برابر مردم نگشوده اند، تا زماني که تکليف جناياتشان روشن نشده از نظر حزب کمونيست کارگري و مردم بجان آمده تحت تعقيبند و خود را در مقابل ما خواهند ديد".

انترناسيونال: اعتراضات حزب عليه حضور سران رژيم اسلامي در خارج از ايران چه ربطي به جنبش اعتراضي مردم در ايران دارد؟

کاظم نيکخواه: دنيا در عصر اينترنت آنقدر پيوسته و کوچک شده است که انسان احساس ميکند اين کلمات "داخل" و "خارج" به دوره تاريخي ديگري تعلق دارد. بويژه وقتي که از تشکيلات خارج کشور حزبي حرف ميزنيم که موجوديت بارز داخل کشوريش برجسته تر از خارج کشور است ديگر انسان اصلا احساس نميکند که مرزي بين مبارزات کارگران، دانشجويان، زنان، جوانان در داخل با تظاهرات عليه سران رژيم در لندن و برلين و استکهلم و تورونتو وجود دارد. مطمئن باشيد اگر جمهوري اسلامي امکان پيدا ميکرد در خارج کشور فضا را دست خودش بگيرد، اگر دولتها و جريانات راست امکان پيدا ميکردند به اينها در خارج کشور تريبون بدهند، وضعيت رژيم در ايران اساسا به گونه ديگري بود. در آن صورت معلوم نبود اينها چه بلايي به سر جنبش اعتراضي مردم در ايران مي آوردند. تازه ما اينجا داريم فقط از فعاليتهاي گسترده عليه حضور سران رژيم صحبت ميکنيم. ميدانيد که حزب کمونيست کارگري کمپين هاي گسترده ديگري نيز عليه جمهوري اسلامي در خارج کشور داشته است که بعضا همزمان در داخل و خارج بطور پيوسته پيش رفته است. مثل کمپين برجسته و موفق دفاع از کارگران اعتصابي نفت در سال ٩٧ و همين کمپينهاي يکي دو سال گذشته تا کنون مثل کمپين آزادي فعال کارگري در سقز محمود صالحي و کمپين گسترده دفاع از فعالين اول مه سقز و دفاع از کارگران نساجي کردستان که همه اينها به طور مشخص به عقب نشيني جمهوري اسلامي در برابر خواستهاي کارگران و آزادي دستگير شدگان انجاميد و نقطه عطفي بود در جنبش کارگري و اعتراضي در ايران. اين مبارزات جزئي از کل مبارزه مردم ايران عليه جمهوري اسلامي است و يکي بدون ديگري قابل تصور نيست. ما افتخار ميکنيم که صداي حق طلبي و آزاديخواهي و سرنگوني طلبي کارگران و مردم ايران را به گوش جهانيان ميرسانيم و جبهه گسترده اي را عليه اين حکومت در همه جاي جهان گشوده ايم و نگذاشته ايم رسانه هاي دولتي و بلندگوهاي دست راستي، اين رژيم را حاصل عقب ماندگي فرهنگي مردم ايران معرفي کنند و با دست باز از آن حمايت کنند.

انترناسيونال: پيامتان به پناهندگان و مهاجرين ايراني در خارج از کشور چيست؟

کاظم نيکخواه: پيام من به ميليونها نفر از مردمي که از جهنم اسلامي فرار کرده اند و به کشورهاي ديگر پناه برده اند، در يک جمله اينست که شما نقش مهمي در خلاصي جامعه ايران از شر بختک اسلامي سرمايه داران ميتوانيد داشته باشيد. اين مبارزه به دخالت فعال تک تک شما نياز دارد و در شرايطي که اين امکان بوجود آمده است که بتوان جامعه اي انساني و آزاد و مرفه را پايه گذاري کرد، بياييد و به هر شکل که ميتوانيد صف آزادي و برابري را فعالانه تقويت کنيد.

شيوا محبوبي: پيام من به اين دوستان اينست که مسئله حضور سران رژيم درخارج کشور را بايد خيلي جدي گرفت. صرف حضور اين اشخاص در خارج کشور شرايط زندگي همه ما را که از دست اين رژيم و سرانش ايران را ترک کرده ايم ناامن ميکند. نبايد يادمان برود که اينها هنوز نيروهاي بالقوه رژيم اسلامي هستند. از طرفي واقعيت اينست که اکثريت قريب به اتفاق اين دوستان از دست رژيم جمهوري اسلامي و از دست جهنمي که اين رژيم و سرانش از جمله مهاجراني برايشان بوجود آورده بود به اين کشورها پناه آورده اند. حتي کساني که شخصا مورد شکنجه قرار نگرفته اند و زنداني نشده اند به خاطر سر کار بودن اين رژيم سالها خود و فرزندانشان آوارگي و تحقير و محروميت کشيده اند. سران جمهوري اسلامي مسئول همه اين بدبختيها هستند به همين دليل بايد هرچه پرقدرتتر در اين اعتراضات شرکت کرده و به کمپينهاي حزب کمونيست کارگري ايران بپيوندند و براي به محاکمه کشاندن سران جمهوري اسلامي تلاش کنند. بايد نشان داد که حتي در خارج کشور هم آنها از محاکمه و جوابگويي به مردم مصون نيستند و نخواهند بود. بايد اين مبارزه را فعالانه تقويت کرد و از اين طريق هم به مبارزه مردم ايران براي سرنگوني جمهوري اسلامي ياري رساند. ٭