خطري در کمين هر دو طرف!
غرب و بحران هسته اي جمهوري اسلامي
محمد شکوهي
طي هفته هاي اخير رفت و آمدهاي ديپلماتيک و گفتگوهاي سران و نمايندگان کشورهاي بزرگ اروپايي براي متقاعد کردن جمهوري اسلامي مبني بر دست برداشتن از پروژه غني سازي اورانيوم با حدت و شدت بيشتري ادامه داشته است. در اين ميان دور آخر گفتگوهاي ايران با مقامات سه کشور اروپايي اواخر هفته گذشته بدون نتيجه به پايان رسيد. همزمان فشارهاي آمريکا و متحدينش به کشورهاي اروپايي مبني هم جهت و همسو کردن کل سياست غرب در مقابل جمهوري اسلامي ادامه داشته و مقامات آمريکايي ديپلماسي "فشار و تهديد" را در برخورد به ايران در پيش گرفته اند. در تحول ديگري مقامات سه کشور اروپايي در بروکسل رسما از ايران خواسته اند که موجوديت اسرائيل را به رسميت شناخته و دست از حمايت از گروههاي تروريستي چون حزب الله لبنان بردارد.
براي اولين بار اين موضوع يعني به رسميت شناختن اسرائيل توسط حکومت اسلامي را جک استرا وزير خارجه انگليس چند هفته پيش اعلام کرد. مقامات اتحاديه اروپا در آخرين موضعگيري که در خصوص روند مذاکرات تاکنوني کرده اند، اعلام داشته اند که به مذاکراتشان با نمايندگان جمهوري ادامه داده و تلاش دارند که تا ١٨ مارس که قرار است کميته سازمان انرژي جهاني به موضوع ايران رسيدگي کرده و تصميم هاي لازمه را اتخاذ نمايد، به نتايجي دست يابند. علاوه بر اين سه کشور فرانسه، آلمان و انگلستان در دور اخير گفتگوهايشان با نمايندگان رزيم پيشنهاد دريافت مزاياي اقتصادي و بازرگاني و کمک به راه اندازي يک راکتور آب سنگين براي توليد انرژي هسته اي کرده اند تا بدين ترتيب ايران را به دست برداشتن از پروژه هاي اتمي اش ترغيب نموده و به گفته مقامات اروپايي خطر مداخله نظامي را رفع نمايند. در اقدامي ديگر سه کشور نامبرده مدتهاست که اعلام کرده اند که از عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني در صورتيکه رژيم ايران شفافيت بيشتري به برنامه هاي هسته اي اش بدهد، حمايت خواهند کرد. اين تصميم کشورهاي نامبرده مورد مخالفت آمريکا قرار گرفته و در ٢٢ نشست سازمان تجارت جهاني، آمريکا و متحدينش از پذيرفته شدن جمهوري اسلامي در سازمان تجارت جهاني جلوگيري کردند.
حساسيت طرح موضوع به رسميت شناختن اسرائيل توسط جمهوري اسلامي از طرف کشورهاي اروپايي و آمريکا يکي از نقاط بسيار حياتي و گرهي در دور اخير مذاکرات طرفين مي باشد. براي جمهوري اسلامي طرح اين مسئله، يعني به رسميت شناختن اسرائيل به گفته سخنگوي وزارت خارجه رژيم يک شوک بوده و انتظار اين را نداشتند که طرفهاي اروپايي اين موضوع را طرح نمايند. وزارت خارجه رژيم در واکنش به اين خواسته اعلام کرده است که اين درخواست را به جا نخواهد آورد. در همين رابطه کمال خرازي وزير خارجه رژيم روز چهارشنبه ٢٨ بهمن ماه وارد برلين شد تا با طرف هاي آلماني به مذاکراتشان ادامه بدهند. سخنگوي وزارت خارجه آلمان اعلام داشته است که قضيه به رسميت شناختن اسرائيل و طرح اين مسئله به مذاکرات دور اخير حساسيت بيشتري داده است و طرفين تلاش مي کنند که راه حل هايي براي مديريت بحران بوجود آمده پيدا نمايند. در ايران در ميانسران رژيم، رفسنجاني و ولايتي و برخي از مقامات ديگر رژيم طي روزهاي اخير سر قضيه سلاح هاي اتمي و چگونگي برخورد به اين مسئله بحث و جدل هاي در گرفته است. بعد از مصاحبه رفسنجاني با روزنامه آمريکايي يو اس اي تودي که خواهان مذاکره و پيدا کردن راه حلي براي بحران اتمي شده، مقامات ديگر رژيم نيز تمايل زيادي به اين امر از خود نشان داده بودند که با طرح موضوع به رسميت شناختن اسرائيل از طرف جمهوري اسلامي و دست برداشتن از حمايت از حزب الله البنان، دوباره قضيه را حساس تر و بخشا بغرنج تر کرده است.
واقعيت اين است که طرح سياست به رسميت شناختن اسرائيل کل موضوع و تغيير و تحولات منطقه را وارد مسير ديگري خواهد کرد. در اين ميان حساسيت جمهوري اسلامي نسبت به اين مسئله مطرح است چون يکي از محورهاي اصلي سياست خارجي رژيم حمايت از تروريسم اسلامي و دار و دسته هاي تروريستي اسلامي که بر عليه اسرائيل مي جنگند بوده و فراتر از آن به معني يک عقب نشيني بزرگ اسلام سياسي و تروريسم اسلامي و پشت پا زدن به يکي از داعيه ها و آرمانهاي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي قلمداد مي شود. با طرح اين موضوع کل جمهوري اسلامي و به اعتباري غرب وارد عرصه ديگري از رويارويي و کشمکش با جمهوري اسلامي مي شود. اينکه تا چه اندازه رژيم وادار به عقب نشيني به خصوص سر موضوع حساسي چون به رسميت شناختن اسرائيل خواهد شد، بستگي به فاکتورهاي ديگري دارد. در شرايط پابرجا بودن خطر تهديد نظامي آمريکا، يکدست شدن موضع کشورهاي اتحاديه اروپا در برابر جمهوري اسلامي و سياستهاي خاوميانه اي آمريکا و غرب، اعمال احتمالي تحريمهاي اقتصادي، وارد آوردن فشارهاي بيشتر به رژيم و احتمال بمباران تاسيسات هسته اي رژيم، و مهمتر از همه اينها وضعيت بشدت در هم ريخته صفوف نيروهاي حکومتي در داخل، و وجود يک جنبش عظيم سرنگوني خواهي بر عليه جمهوري اسلامي، همه و همه فاکتورهاي مهمي هستند که معادلات سياسي را به ضرر رژيم تغيير داده اند. صرف نظر از اينکه اين تهديدات چقدر جدي بوده و روند احتمالي اوضاع سياسي ايران و منطقه و سياستهاي آمريکا و غرب چه مسيري را به خود خواهد گرفت و جمهوري اسلامي براي نجات کليت رژيم چه سياستهايي را در پيش خواهد گرفت، يک امر روشن است و آن اينکه اوضاع به هر طرفي که بچرخد، احتمال دست بالا پيدا کردن چپ و مردم براي دخالت در اوضاع سياسي و حتي تعرضشان به کل حکومت يک تهديد واقعي و جدي و آن "خطري" مي باشد که آمريکا و غرب را در برخورد به جمهوري اسلامي محتاط تر کرده است. با وارد کردن اين فاکتورها اوضاع و احوال سياسي و روندهاي آتي در مسير ديگري رقم خواهد خورد. مسيري که هم جمهوري اسلامي و هم خود آمريکا و غرب الزاما در آن دست بالا را پيدا نخواهند کرد و ممکن است احتمال چرخيدن اوضاع ايران به نفع مردم و در نهايت به زير کشيده شدن حکومت اسلامي توسط انقلاب مردم را به دنبال خود داشته باشد. اين آن خطر و تهديد جدي است که در کمين هر دو طرف نشسته است.