ديگر هرگز!
در شصتمين سالگرد آزادي آشويتز، بياد قربانيان فاشيسم!
آذر ماجدي
يک روز تاريخي و مهم را پشت سر گذاشتيم. پنجشنبه ٢٧ ژانويه شصتمين سالگرد آزاد شدن آشويتس، اردوگاه مرگ ارتش نازي در لهستان بود. در اين روز در محل آشويتس حدود ٢٠٠٠ نفر از نجات يافتگان اردوگاه مرگ آشويتس به همراه روسا و نمايندگان دولت سي و هشت کشور جهان ياد قربانيان آشويتس، قربانيان ارتش نازي، قربانيان فاشيسم هيتلري را گرامي داشتند. اين شصتمين سالگرد آزادي يکي از کشتارگاه هاي مهم و تاريحي جهان بود. بيش از يک ميليون نفر فقط در آشويتس کشته شدند. بيش از يک ميليون نفر فقط در کوره هاي آدم سوزي و اتاقهاي گاز دسته جمعي کشته شدند، در گورهاي دسته جمعي دفن شدند. ارقام انسانهايي که به دست فاشيسم هيتلري به فجيع ترين شکلي به قتلگاه ها فرستاده شدند بسيار بيش از اين است. صحبت از کشتار چهار ميليون، ٦ ميليون و يا ١٠ ميليون انسان است. ميليون ها نفر کشته شدند. رقم دقيقي در دست نيست. يکي از نسل کشي هاي بزرگ تاريخ است. چند ميليون يهودي فقط در اردوگاههاي مختلف و به دست ارتش فاشيست به قتل رسيدند. کولي ها، هم جنس گرايان، معلولين، کساني که دچار اختلال رواني بودند و کمونيستها. اينها قربانيان فاشيسم، قربانيان نازيسم بودند. در مدتي که هيتلر در قدرت بود و در چهار سالي که جنگ جهاني دوم در جريان بود، يک آدم کشي بزرگ، کشتار دسته جمعي فجيع، نسل کشي بزرگ سازمان يافت. "ديگر هرگز!" صدايي بود که از اعماق وجود انسان هاي مبهوت، بعد از پايان جنگ و کشف ميزان قتل عام و کشتار و جنايتي که اين رژيم انجام داده بود، بر زبانها آمد. ديگر هرگز!
گفته شد ديگر هرگز اجازه نخواهيم داد که چنين کشتارها و قتل عام هاي دسته جمعي انجام بگيرد. ديگر هرگز اجازه نخواهيم داد که انسانها اينچنين اعدام و قتل عام شوند. اما متاسفانه هنوز ما شاهد کشتارها، آدم سوزي ها و نسل کشي ها در جهان هستيم. رواندا را بخاطر داريم! يازده سال از آن تاريخ مي گذرد. يک ميليون نفر را کشتند. از کوچک و بزرگ را قتل عام کردند و دنيا رويش را برگرداند و نگاه هم نکرد و هنوز محاکمه بانيان آن به سرانجام نرسيده است. در يوگسلاوي چه نسل کشي و جنايتي که نکردند. همين دولتهايي که شعار ديگر هرگز را مي دهند در اتفاقاتي که در يوگسلاوي افتاد نقش تعيين کننده داشتند. در ايجاد اين درگيري و اين نسل کشي نقش تعيين کننده داشتند، همين دولت هايي که حالا در مقام نصيحت گر و تنبيه کننده قرار گرفته اند. شيلي! کودتاي خونيني که توسط سازمان سيا و دولت آمريکا سازمان داده شد و هزاران هزار نفر را گرفتند و بردند و کشتند. فقط در يک روز در استاديوم سانتياگو چند هزار نفر را در جا اعدام کردند. شکنجه هايي که دادند و کشتارهايي که کردند در تاريخ بعنوان کشتارهاي خونين به ثبت رسيده است و دولت آمريکا نقش تعيين کننده اي در اين جنايت آفريني داشت. دولتي که پيشاپيش همه پرچم "ديگر هرگز" را بلند کرد.
در اندونزي! در دهه شصت ميلادي يک کودتاي خونين با هدايت سازمان سيا و حمايت دولتهاي غربي انجام گرفت. يک ميليون انسان کشتار شدند. کمونيست ها قتل عام شدند. و کشتارها و جنايتهايي که توسط طالبان صورت گرفته است.
چرا راه دور برويم؟ همين رژيم جنايتکار جمهوري اسلامي که ١٥٠ هزار نفر از زندانيان سياسي، نوجوانان ١٤ و ١٥ ساله را در فاصله چند دقيقه به جرم داشتن نمک و فلفل در جيبشان اعدام کرد. چرا راه دور برويم؟ ٥٠ سنگسار در ايران رسما به ثبت رسيده است. و ما ميدانيم که اين رقم از اين بسيار بالاتر است. چرا راه دور برويم؟ شکنجه هاي خونيني که در جمهوري اسلامي شده است. نسل کشي که توسط جمهوري اسلامي سازمان داده شده است. و فرستادن جوانهاي جامعه به دام تن فروشي، اعتياد، خودکشي و آنهايي که زنده مي مانند اعدام!
"ديگر هرگز" چه شد؟ از سال ١٩٤٥ که جنگ تمام شد و در مدت اين شصت سالي که از آزادي آشويتس مي گذرد و دنيا اعلام کرد که ديگر هرگز اجازه نخواهد داد، چند ميليون انسان کشته شدند، سرکوب شدند، قرباني نسل کشي شدند، کمونيستهايي که کشته شدند، انسانهاي معترضي که کشته شدند و کودکاني که بخاطر نبودن دارو و نبودن يک واکسن ساده هر روز دارند کشته مي شوند. هر روز صدها نوزاد و بچه بخاطر نبودن آب آشاميدني تميز دارند کشته مي شوند. اينها همه فجايعي است که نظام سرمايه داري جهاني توسط تمام اين نمايندگان رنگارنگش از اسلامي تا نظامي مي آفريند. از جمهوري اسلامي بگيريد تا حکومت فاشيستي شيلي تا اندونزي و يوگسلاوي و روآندا. اعلام کرديم که ديگر هرگز! اعلام کردند که ديگر هرگز اجازه نمي دهيم. ديگر هرگز به چه اجازه نمي دهيم؟ به اينکه فاشيسم در اروپا قد علم کند؟ يا اينکه جلوي کشتار و سرکوب را خواهيم گرفت؟
شارون در مراسم آزادي آشويتس بعنوان نماينده يهودياني که کشته شده اند شرکت کرده است. آيا اگر يهودياني که در کوره هاي آدم سوزي کشته شدند مي توانستند نماينده خود را انتخاب کنند، حاضر مي شدند شارون را بعنوان نماينده و سخنگوي خودشان به آشويتس بفرستند؟ اگر آن يهودي هايي که در کوره ها جان باختند اکنون کشتار فلسطيني ها را ميديدند باز اجازه ميدادند که شارون بعنوان نماينده شان در اين مراسم شرکت کند؟ اجازه ميدادند که شارون از کشتار بهوديان براي خودش قبا بدوزد؟ آيا اجازه ميدادند که دولت سرکوبگر اسرائيل نماينده آنها باشد؟ آيا مي شود با تحريف چشم را بر واقعييات تاريخ بست؟ آِيا مي شود منافع ملي و مذهبي را آنچنان بزرگ کرد که بر روي منافع پايه اي بشري و انساندوستانه سايه بيندازد؟ آنچنان که ممکن است الان در مورد اسرائيل اينچنين باشد.
چندين ميليون يهودي فقط به صرف يهودي بودن کشته شدند. در کورهاي آدم سوزي ريخته شدند بخاطر آنتي سميتيسمي که در جامعه و در غرب وجود داشت. و الان بر مبناي آن کشتار، عده ديگري دارند عده ديگري را کشتار مي کنند و دارند از آن مايه مي گيرند. از قتل عام يهوديان در آلمان دارند مايه مي گيرند و قتل عام فلسطيني ها را توجيه مي کنند. و اسلام سياسي دارد از قتل عام فلسطيني ها مايه مي گيرد و بچه هاي اسرائيلي را با بمب به هوا مي فرستد. اين واقعيت وارونه و تحريف شده حقايق پايه اي دنيا، تاريخ و انسانيت است.
ديگر هرگز! براي ما چه معنايي بايد مي يافت؟ ديگر هرگز يعني اينکه بايد جلوي کشتارها را مي گرفتيم، بايد جلوي کشتارها قد علم مي کرديم. کشتار و سرکوب و نسل کشي را بايد متوقف کنيم. هر منافع نژادي، ميهني، ملي و ناسيوناليستي بايد به کنار برود و فقط يک منفعت در مقابل چشمان ما قرار داشته باشد و آن هم انسانيت است. انسانيت! و انسانيت فقط در جامعه اي که منافع اقتصادي يک طبقه معين بر منافع عمومي سايه نياندازد، در جامعه اي که طبقات در آن وجود ندارد مي تواند معني پيدا کند. در جامعه اي که منفعت اقتصادي يک طبقه منافع تمام جامعه را تحت الشعاع خود قرار نمي دهد. زمان جنگ جهاني دوم همين نظام بر جهان حکم مي راند. با پايان جنگ کوره هاي آدم سوزي کشف شد، گفتيم ديگر هرگز و اعلام کرديم ديگر هرگز و از آن موقع تا حالا، در اين شصت سال چند ميليون انسان بخاطر منافع اقتصادي يک طبقه معين در اين دنيا کشته شدند. بخاطر منافع ناسيوناليستي يک بخش و منافع مذهبي يک بخش ديگر. بخاطر اينکه مذهب و ناسيوناليسم سايه انداخته است و چهره واقعي و انساني را به يک چهره کريه مبدل کرده است.
آن تاريخ را بايد بخاطر داشت. آن تاريخ را نبايد فراموش کرد. آشويتس را بايد بخاطر داشت! کوره هاي آدم سوزي را بايد بخاطر داشت! هالوکاست را بايد بخاطر داشت. کشتار يهوديان، کشتار کمونيستها، همجنس گرايان، کشتار انسانهايي که به آن کوره ها، به اتاقهاي گاز فرستاده شدند را بايد بخاطر داشت. بايد از آنها حرف زد، بايد راهشان را گرامي داشت ولي بايد اين کشتارهايي را که هر روز و هر روز اتفاق مي افتد را متوقف کرد: کشتار يک ميليون نفر در اندونزي، آن کودتايي که کمونيستها را در اندونزي تکه تکه کرد، کودتاي نظامي پينوشه، رواندا و آن يک ميليون نفر نسل کشي. و کشتار در يوگسلاوي که بخاطر منافع ملي و ناسيوناليسم يک جامعه اي را که مردم آن در کنار هم و باهم زندگي مي کردند، بجان هم انداختند و به يک گورستان بزرگ تبديل کردند. و بالاخره همين جمهوري اسلامي و کشتارهايي که کرده است. بايد همه اينها را متوقف کرد. بايد کشتارها را متوقف کرد و وقتي مي توانيم بگوييم اين کشتارها متوقف خواهد شد که در جامعه اي زندگي کنيم، و در دنيايي زندگي کنيم که طبقه اي در آن وجود ندارد، که منافع اقتصادي يک طبقه مقدم بر منافع انساني قرار نمي گيرد و اساس انسان است و حرکت از سعادت و خوشبختي انسان، رفاه انسان، شکوفايي انسان، آزادي انسان تنها نقطه محرکه دنيا و جامعه است. وقتي به چنين جامعه اي برسيم مي توانيم مطمئن باشيم که ديگر نه کشتار و نسل کشي روآندا، نه حکومت نظامي پينوشه و جمهوري اسلامي و صد و پنجاه هزار کشتارش اتفاق نخواهند افتاد و ديگر شاهد کشتار نوزاداني که بخاطر نبودن آب آشاميدني يا واکسن هاي ساده هر روز در اين دنياي بزرگ دارند چشم از جهان فرو مي بندند، نخواهيم بود. يک دنياي آزاد، يک دنياي برابر، يک دنياي انساني. دنيايي که اساسش انسان است. سالگرد آزادي آشويتس ما را به اين وا مي دارد که يک بار ديگر فکر کنيم و تعصبات را کنار بگذاريم. تعصبات ضد عرب، ضد يهودي، ضد غربي و ضد شرقي، ضد سياه و بعنوان يک انسان فکر کنيم و بعنوان يک انسان به رفاه، به سعادت و به خوشبختي و به برابري و به آزادي انسانها فکر کنيم. و به اينکه اساس سوسياليسم انسان است. بياد قربانيان هالوکاست نازيسم و فاشيسم، به ياد قربانيان کوره هاي آدم سوزي، به ياد قربانيان آشويتس دنيايي بسازيم که ديگر از سرکوب و کشتار و قتل عام و نسل کشي در آن اثر و نشاني نباشد. ديگر هرگز!
اين متن بر مبناي يک گفتار تلويزيوني در تلويزيون انترناسيونال به تاريخ جمعه ٢٩ ژانويه ٢٠٠٥ تنظيم شده است.