"نان و آزادي براي همه"
پرچم سوسياليسم در دانشگاه
ديروز، هفدهم آذر، اي ميلي از آدرس javidiran@payandehiran.org ، که يک سايت سلطنت طلب افراطي است، دريافت کردم که شديدا از به چپ چرخيدن جنبش دانشجوئي ابراز نگراني کرده بود. نويسنده با اشاره به عکسهائي از ١٦ آذر سال قبل و امسال که ضميمه اين اي ميل بود ميگويد "بيشتر پوسترها در اين روز ايده هاي کمونيستي و چپي را منعکس ميکنند" و نتيجه ميگيرد که "بايد تضمين کنيم که جنبش دانشجوئي قبل از پيشروي به چپ نچرخد". اما مشکل اين جناب "جاويد ايران پاينده ايران" اينست که چنين تضميني وجود ندارد. چرخش به چپ جنبش دانشجوئي مدتهاست صورت گرفته و کار چنداني هم از دست ايشان و ديگر هم مسلکان سلطنت طلب، ملي-مذهبي، و دو خردادي ايشان ساخته نيست. حق دارند نگران باشند. هر کس حتي اگر نظاره گر عميق و مطلعي هم نباشد با يک نگاه به عکسهاي تجمعات دانشجوئي در اين روز، با نگاهي به پلاکاردها و پوسترهائي که در اين روز بلند شد و مطالعه گزارشهاي رسانه اي خود رژيم، نظير گزارش استيصال خاتمي در مقابل دانشجويان معترض، متوجه ميشود که با يک جنبش دانشجوئي چپ و راديکال مواجه است. شعار "نان و آزادي براي همه" پرچم اصلي اعتراض دانشجويان در اين روز بود که بر متن يک پرچم بزرگ سرخ رنگ، به همان اندازه و شکل شعار آزادي و برابري در سال گذشته، به نمايش گذاشته شده بود. شعار آزادي و برابري، خواست آزادي زندانيان سياسي، پوستر "در راه مبارزه جز زنجيرهايمان چيزي براي از دست دادن نداريم"، اعلام همبستگي با کارگران و معلمان و پرستاران، شعار "آزادي زنان آزادي همگان است"، و تصوير يک زن در زندان حجاب از جمله پلاکاردها و پوسترهاي ديگري بود که در تصاوير ارسال شده از ١٦ آذر قابل مشاهده است. اين براي خيل نيروهاي اپوزيسيون راست، دوخرداديها و مشروطه چيها و سطنت طلبها و کليه نيروهائي که از انقلاب بيشتر از رژيم اسلامي هراس دارند، شديدا نگران کننده است چون شديدا بوي انقلاب و سوسياليسم ميدهد.
وقتي مضحکه هخا به راه افتاد با شعار "سوسياليسم بپا خيز براي رفع تبعيض" و "سوسياليسم دواي درد مردم" پاسخ گرفت، و شعار "نان و آزادي براي همه" در روز شانزده آذر نمود ديگري بود از اين "سوسياليسم بپا خاسته". هخا مضحکه اي بيش نبود اما حتي نمايندگان "معقول تر" راست، کساني که امروز به صرافت طرح رفراندوم و زنده کردن دو خرداد افتاده اند، در برابر راديکاليسم عميق جنبش دانشجوئي و جنبش انقلابي سرنگوني طلبانه مردم بطور کلي، آچمز و بي آلترناتيو شده اند. در مقايسه با پرچم سرخ "نان و آزادي براي همه" طرح رفراندوم براي تغيير قانون اساسي بيشتر به اقدامي از سر استيصال، و به خاکريزي شبيه است که به عبث ميکوشند در برابر نفوذ و گسترش چپ در جامعه بر پا کنند و نميتوانند. امروز طرح بي پايه رفراندوم همان ميزان ميتواند جدي گرفته شود که طرح هخا براي آزاد کردن ايران با ٤٠٠ هواپيما. در مقابل اين دست و پا زدنهاي راست، ١٦ آذر امسال يکبار ديگر نشان داد که چپ عميق و استوار به پيش ميرود. آزادي زنداني سياسي، آزادي زن، نان و آزادي براي همه، اينها پرچم کمونيسم کارگري از آغاز فعاليتش بوده است و امروز به يمن مبارزات پيگير حزب کمونيست کارگري پرچم جنبش دانشجوئي است.
ما بارها در تحليلهايمان در دو ساله اخير، و مشخصا از ١٨ تير ٨٢ اين حقيقت را نشان داده ايم که جامعه به چپ چرخيده و جنبش سرنگوني بيشتر و بيشتر رنگ حزب ما را به خود ميگيرد. خيلي ها اين را به حساب آژيتاسيون و تعريف از خود ما گذاشتند، به انحاي مختلف از برسميت شناختن اين واقعيت طفره رفتند، و حتي رفقاي سابق خود ما ناگهان خواب نما شدند که "چپ بحرانزده است و اپوزيسيون راست دست بالا را پيدا کرده است"! امروز اين دوستان جوابشان را از خود قطب راست جامعه ميگيرند، از امثال جناب "جاويد ايران پاينده ايران" که مجبور شده است از چرخش به چپ جنبش دانشجوئي صحبت کند و در مورد هژموني کمونيستها هشدار بدهد. امروز ديگر نه از دفتر تحکيم وحدت در جنبش دانشجوئي خبري هست و نه از سطنت طلبان و نيروهاي رنگارنگ ملي-مذهبي ديگر. امروز حتي خاتمي ناگزير ميشود با همان زبان آخوندي خودش نفوذ و حضور وسيع اپوزيسيون چپ و کمونيسم کارگري بعنوان يک نيروي مدعي قدرت سياسي را برسميت بشناسد و بخيال خودش جوانان را از کمونيستها برحذر بدارد. امروز ديگر همه دارند صداي انقلاب ما را ميشنوند!
اين يک دستاورد ارزشمند است که آسان بدست نيامده است. اين چرخش به چپ خودبخود و تصادفي صورت نگرفته است. بدون وجود حزب کمونيست کارگري اين درجه از نفوذ و حضور چپ در جامعه حتي قابل تصور هم نبود. اين حزب ما بود که جامعه را از دو خرداد و خاتمي عبور داد، کنفرانس برلين را به تريبون افشاگري از کل نظام اسلامي تبديل کرد، طرح رفراندوم و فدراليسم قومي را افشا کرد، در برابر سناريوي شيرين عبادي ايستاد، اعتراض و "نه" مردم ايران به اعدام و سنگسار و کل حکومت اسلامي را نمايندگي کرد و نهايتا توانست جنبش دانشجوئي و کل جنبش سرنگوني طلبانه مردم را راديکاليزه کند و به چپ سوق بدهد. هنوز مصافهاي تعيين کننده تري در راهست و سنگرهاي بيشتري بايد فتح شود اما پيروزي امروز را بايد تثبيت کرد و به پشتوانه پيشرويهاي آينده تبديل نمود. اين پيروزي چپ جامعه و پيروزي حزب ماست. مشخصا در چند هفته اخير در شرايطي که کل جبهه راست، درهم ريخته و مستاصل، مشغول نمايش کمدي-تراژيک هخا و دميدن در طرح ورشکسته رفراندوم و فدراليسم و ناسيوناليسم عرب و کرد و بلوچ بود، و برخي هم مقهور و مرعوب اين جنجال شده بودند، ما پرچم انقلاب و سوسياليسم را بر افراشتيم، و جامعه با "سوسياليسم بپا خيز" و با پرچم سرخ "نان آزادي براي همه" به ما جواب مثبت داد. ١٦ آذر امسال شاهد غير قابل انکاري است بر نه تنها حقانيت حزب و تحليلها و سياستها و اهداف حزب ما، بلکه نشانه روشني است از درجه تاثير گذاري و دخالتگري حزب ما در شکل دادن به تحولات سياسي در جامعه. بدون کمپين فشرده اي که کل حزب و بويژه تلويزيون انترناسيونال در چند هفته اخير به پيش برد، ١٦ آذر رنگ سرخ بخود نميگرفت و پرچم سوسياليستي نان و آزادي براي همه را بر نمي افراشت. حزب کمونيست کارگري و جنبش دانشجوئي دست در دست هم ١٦ آذر سرخ را ساختند. ما توانستيم ١٦ آذر را بعنوان روز سرخ آزادي و برابري تثبيت کنيم. و اين حقيقتي است که هيچکس، حتي عاليجناباني از سنخ خاتمي و يا "جاويد ايران پاينده ايران"، قادر به انکار آن نيست.