به مناسبت فرارسيدن روز جهاني اعتراض به خشونت عليه زنان

انترناسيونال: سنگسار يکي از شنيع ترين اشکال خشونت عليه زنان است. فعاليتهاي شما به عنوان مسئول کميته بين المللي عليه سنگسار در چه مرحله است؟ چقدر توانسته ايد در جلوگيري از اين جنايت شنيع عليه زنان موفق شويد؟ و چه برنامه هايي در پيش داريد؟

مينا احدي: فعاليتهاي ما توانسته است به نحو گسترده اي، اولا اين پديده وحشتناک را در دنيا مطرح کرده و ثانيا توجه ها و اعتراضات وسيعي را بر عليه آن دامن بزند. متاسفانه ما در دنيايي زندگي ميکنيم که براي سازمان دادن يک مبارزه موثر بر عليه اين وحشيگري آشکار، يعني سنگسار انسانها بدليل سکس و رابطه جنسي خارج از ازدواج نيز بايد به جنگ مجموعه اي از فضا سازيها و موانع ميرفتيم. ما بايد در مجموعه فعاليتهايمان عينکي را که روي چشم جوامع اروپايي و مردم در غرب زده اند را پاک ميکرديم. يعني اينکه بايد ميگفتيم که سنگسار فرهنگ مردم آن مناطق نيست و سنگسار و يا هر نوع خشونت بر عليه زنان در کشورهاي اسلام زده نيز بايد با انزجار و اعتراض فوري روبرو شود. تئوري راسيستي نسبيت فرهنگي و چسباندن مارک "اسلامي" بر پيشاني برخي از جوامع، و منافع غرب در علني نشدن اين جنايات و ميدان ندادن به کشيده شدن خبر اين فجايع به سطح رسانه ها همه و همه موانعي بودند که بايد کنار زده ميشد تا توجه ها جلب شود و مبارزه اي وسيع سازمان يابد. خوشبختانه ما توانستيم در همه اين جبهه ها بجنگيم و امروز بايد بگويم که مفتخرم اعلام کنم که بشريت مترقي مانع از آن شده که در دو سال گذشته کسي را سنگسار کنند.

ما توانسته ايم شبکه بين المللي حاضر و آماده سازمان دهيم که بهر مورد سنگسار فورا عکس العمل نشان ميدهد و جان تعداد زيادي را تا کنون نجات داده است.

برنامه هاي ما براي آينده معطوف به اين امر مهم است که بايد قانون وحشيانه قصاص و سنگسار در همه کشورهاي اسلام زده رسما لغو شود. بايد کاري کرد که هيچ فرد و يا باند و يا حکومتي جرات نکند زنان و مردان را تا سينه در خاک فرو کرده و سنگسار کند. ما خواهان به رسميت شناخته شدن يک روز، روز ١١ ژوئيه، بعنوان روز جهاني عليه سنگسار هستيم. و ما ميخواهيم هر ساله در اين روز، در همه جا يک دقيقه سکوت شود. در اداي احترام به همه قربانيان اين جنايت وحشيانه و در عطف توجه عموم به مقابله فعال با اين پديده قرون وسطايي.

انترناسيونال: يک وجه مهم تلاش اسلاميون براي راه انداختن دادگهاي شريعت در کانادا گسترش دادن خشونت عليه زنان است. فعاليتهاي گسترده شما عليه استقرار دادگاه شريعت با استقبال وسيعي مواجه شده است. تا چه حد توانسته ايد در اين مبارزه موفق شويد؟ برنامه هاي بعديتان چيست؟

هما ارجمند: دقيقا همين طور است. اين نتيجه گيري نه صرفا بخاطر شناخت و تجربه اي است که از اسلام و قوانين ضد زن آن داريم، اينکه هر جا جنبش اسلام سياسي در موضع قدرت باشد چه جنايتي در حق زنان و کلاَ آزادي و انسانيت ميکند. بلکه اين نتيجه گيري در عين حال به خود تجربه عملي ما در همين کانادا مبتني است. در کشوري که سکولار است و ترقي خواهي و دفاع از حقوق زنان دست بالا را دارد. چرا که همين حالا در کاميونيتي هايي که جريانات اسلامي در مراکز مهم اين کشور حول مساجد و مدارس بوجود آورده اند، همان تفاقاتي ميافتد که در کشورهاي اسلام زده با زور حکومت، دستگاههاي سرکوب و دسته هاي اوباش اسلامي اعمال ميشود. چند همسري، مدارس اسلامي که در آن دختر و پسر از هم جدا هستند، حجاب اجباري و حجاب کودکان، محروميت کودکان از ارتباط با ديگران و برخورداري از همان تفريحات و امکاناتي که يک کودک کانادايي از آن بهره ميبرد، آزارهاي جسمي و جنسي به زنان، ازدواج هاي اجباري، انتقال جوانان و دختران "ياغي" توسط بزرگان خانواده به کشورهاي خود، محروم کردن زنان از حق طلاق و يا حق سرپرستي کودکان و .. امور متداولي است. کار دادگاههاي اسلامي در صورت تشکيل در اين ميان چه خواهد بود؟ غير از اين که به همه اين ستم کشيها و خشونتها جنبه قانوني داده و حتي شرايط را براي گسترش آن فراهم کند؟ هنوز چنين موسساتي بوجود نيامده سنت اسلامي و احکام آن در اين کاميونيتي ها جاري است. در نظر بگيريد چه وضعي پيش خواهد آمد اگر همان حداقل امکاني که براي زنان اين کاميونيتي ها در برخورداري از قوانين و موسساتي که جهت دفاع از حقوق زنان در خود کانادا موجود است بسته شود و اين وحوش اسلامي با ايجاد اين دادگاهها اعتبار قانوني نيز پيدا کنند.

اما چه بايد کرد؟ خيلي روشن است. بايد همان کارهايي را که کمپين ما در اين يک سال گذشته انجام داده است با نيرو و عزم بيشتري پيش برد. مقابل حرکتي که براي ايجاد اين دادگاهها در جريان است بايد با تمام قوا ايستاد. بايد جامعه را از نقشه هاي شومي که اسلام سياسي در اينجا در سر ميپروراند تا خشونت عليه زنان و کودکان را گسترش دهد و به يک امر عادي بدل سازد مطلع ساخت و قدرتمند و با نيروي وسيعتر در مقابلشان ايستاد. همچنين دولت را بخاطر مماشات با اين جريانات و در اصل برسميت شناسي تبعيض عليه زناني که از خاورميانه و کشورهاي عربي مهاجرت کرده اند افشا کرد و مجبورش کرد تا مانع ايجاد اين دادگاهها گردد. در يک کلام وظيفه همه انسانهاي آزاديخواه، مترقي و طرفدار حقوق زنان است که جنبش جدايي مذهب از دولت را با تمام نيرو تقويت کنند.