از انترناسيونال ۴۱،  سه شنبه  ۲۳  تير  ۱۳۸۳ -  ۱۳ ژوئيه ۲۰۰۴
-------------------------------------------------------------------------------

 

ستون اول

فاتح بهرامي

پس از ١٨ تير

جمهوري اسلامي امسال ١٨ تير را با هزينه اي گزاف از سر گذراند. لشکر امام زمان به فرماندهي سردار طلائي به خيابانها روانه شده بود تا حرکت موج عظيمي که در جامعه ايران حکومت اسلامي را تهديد ميکند و "آقا" را در آستانه ١٨ تير زهره ترک کرده بود، سد کند. عليرغم اينکه اجتماعات و بروز روحيه اعتراضي مردم جو رعب و وحشت چند هفته قبل از ١٨ تير را شکسته بود اما جمهوري اسلامي توانست از تکرار اتفاقات ٢٠ خرداد تا ١٨ تير سال گذشته جلوگيري کند. اما واقعيت اينست که شکست جمهوري اسلامي امسال سنگين تر از سال قبل بود. باين دليل ساده که رژيم مجبور ميشود براي جلوگيري از حضور اعتراضي مردم در خيابانها ابعاد بيسابقه اي از ميليتاريزه کردن فضاي جامعه و شديدترين تدابير امنيتي و نظامي را بکار بگيرد. مجبور ميشود علنا و رسما اعتراف کند که نفرت مردم از حکومت بحدي است که نميتواند براي رد شدن از پيچ ١٨ تير بجز آماده باش کامل نيروي سرکوب براي مقابله نظامي با اين موج کار ديگري بکند. مجبور ميشود وحشت خود را از مردم سرنگوني طلب آشکارا به نمايش بگذارد.

اما مگر اين حکومت ميتواند هر روز خيابانها را با گله حزب الله و نيروي انتظامي قرق کند؟ و اگر بکند آيا راه فرار دارد؟ قطعا نه. رژيمي که براي هر روز ماندنش مجبور است پول هنگفت خرج کند، مزدور بار کند و در خيابانها خالي کند که دو سانت روسري زنان عقبتر نرود يا کسي در خانه خود موزيک گوش ندهد، کارش از اين حرفها گذشته است. اين رژيم با مردمي طرف است که براي قرباني بيشتر ندادن، براي گرسنه نماندن، براي آزاد بودن و آزاد زيستن، براي حفظ حرمت و شخصيت خود، براي تحقير نشدن و مورد تبعيض قرار نگرفتن، براي نابود نشدن، و در يک کلام براي زندگي انساني کردن و رها شدن از ضد انساني ترين شرايط تحميل شده به خود هيچ راهي بجز به گور سپردن حکومت اسلامي ندارند. حرکت و تلاش و اعتراض روزمره توده مردم کارگر و زحمتکش و زن و جوان از يکطرف و اعمال توحش و خشونت گله آخوند و سرمايه دار و نيروي سرکوب حکومت آنها از طرف ديگر بر سر همين است که مردم ميگويند "نه" و حکومت اسلامي بايد برود، و حکومت براي بقا جان ميکند و مقاومت ميکند. اين جنگي است بين مردم و حکومت اسلامي که تا سرنگوني رژيم ادامه دارد و ميرود که به سرانجام برسد. راه فرار براي جمهوري اسلامي وجود ندارد.

تجربه ١٨ تير و مبارزه هر روزه مردم و وضعيت و توازن قوائي که اکنون در جامعه وجود دارد يکبار ديگر يک مساله اساسي را برجسته کرده است. از يک طرف اين حکومت خودبخود از سر راه مردم کنار نميرود، بايد آنرا بزير کشيد. از طرف ديگر هم تنفر و انزجار مردم از جمهوري اسلامي به حد نهائي رسيده و هم اعتراض و مبارزه عليه آن در اشکال مختلف و در ابعاد گسترده وجود دارد و دائما در حال گسترش است. پس چرا هنوز اين رژيم سر کار است، کدام کمبود باعث شده که اين حکومت منفور هنوز سر پا بايستد؟ جواب قدر قدرتي رژيم نيست، دليلش توان سرکوب يا توان حکومت کردن نيست. دليلش متشکل نبودن و بهم پيوسته نبودن مبارزات جاري در جامعه است. کل اين حکومت با تمام جناحها و نيروي سرکوبش براي بقا و زنده ماندن متحد هستند. بزير کشيدن اين حکومت نيز از طريق قدرت مردم و از طريق يک انقلاب پيروزمند نيازمند به ميدان آمدن نيروي متحد طبقه کارگر و يکپارچه شدن مبارزات اقشار مردم است. يک هفته اعتصاب کارگري در مراکز کليدي براي انداختن اين رژيم کافي است، رژيم را فلج ميکند و تمام جامعه را بحرکت در مياورد. تشکل و اتحاد جوانان و دانشجويان و زنان عليرغم مبارزات هر روزه و نقش جدي در پيشروي جنبش سرنگوني هنوز داري ضعف جدي است. مبارزات جاري مردم نياز به سازمان و سازماندهي دارد. جوانان و "بچه هاي محل" بايد در هر محله متشکل شوند و با محلات و مناطق ديگر متحد شوند. دانشجويان بايد تشکل هاي سراسري خود را ايجاد کنند. جنبش آزادي زن بايد سازمان بيابد تا نيروي عظيم زنان در مبارزه عليه رژيم موثرتر به ميدان بيايد. طبقه کارگر به تشکل سراسري و فرا کارخانه اي نياز دارد، جنبش مجمع عمومي نياز حياتي و فوري طبقه کارگر است. عرض اندام رهبران مبارزات کارگري و مبارزات زنان و جوانان در سطح جامعه، هم براي همبسته کردن مبارزات جاري و هم براي کمک به سازماندهي گسترده اين مبارزات اهميت جدي دارد. برپائي جنبش حمايت از مبارزات همديگر نقش اساسي در پيروزي هر مبارزه و سراسري شدن مبارزات مردم دارد، هيچ مبارزه و اعتراض جامعه را نبايد بدون حمايت گذاشت، اشکال متنوع پشتيباني از اعتراضات را بايد بکار گرفت تا هم توان سرکوب حکومت را سلب کرد و هم قدرت مبارزات را افزايش داد.

پس از ١٨ تير بايد در جهت متحد شدن و متشکل شدن قدمهاي جدي و فوري برداشت. حزب کمونيست کارگري، حزب طبقه کارگر و تمام مردم آزاديخواه، قدرتمند در صحنه سياست ايران براي سرنگوني جمهوري اسلامي و برقراري جمهوري سوسياليستي و برپائي يک جامعه آزاد و برابر و مرفه مبارزه ميکند، بايد وسيعا به اين حزب پيوست. و بايد تشکلهاي توده اي کارگران، زنان و جوانان را براي سازماندهي مبارزات جاري بوجود آورد. براي ضربه نهائي به حکومت جانيان اسلامي بايد متحد و متشکل شد و سنگرها را ايجاد کرد.