از انترناسيونال ۴۰،  جمعه  ۱۹  تير  ۱۳۸۳ -  ۹ ژوئيه ۲۰۰۴
-------------------------------------------------------------------------------

 

روزهاي آخر "هنجار" اسلامي

سهيلا شريفي

حمله مجدد رژيم به زنان و جوانان در آستانه ١٨ تير اتفاق تازه اي نيست. اين اتفاق ديگر تبديل به يکي از روتينهاي سالانه در ايران شده است. تابستان فرا مي رسد، ١٨ تير در راه است و حکومت اسلامي بايد بخاطر وحشت از مردم چنگ و دندان نشان دهد. از نظر جلادان اسلامي بايد مردم را ترساند و جامعه را ميليتاريزه کرد و جو سرکوب و وحشت راه انداخت تا مردم جرات نکنند براي ابراز وجود عليه حکومت اسلامي کاري بکنند. و طبق معمول هر سال سرکوب را با حمله به زنان شروع مي کنند. مامورين انتظامي و نهي از منکر در خيابانها جولان مي دهند و به هر بهانه اي به مردم رهگذر حمله مي کنند، جلوي خودروها را ميگيرند و هر نوع تجمع چند نفره جوانان را به هم مي ريزند. زنان و دختراني که مچ پايشان پيداست و يا آرايش کرده اند را گرفته و مورد اذيت و آزار قرار مي دهند، آنها را شلاق مي زنند، به آنها بي حرمتي و اهانت مي کنند و پدر و مادرها و خانواده هايشان را جريمه مي کنند. اينها هيچکدام تازه و مختص به امسال نيست. اشکال شکنجه هر سال عوض مي شود و شيوه هاي وحشيانه تري بکار ميگيرند. زماني روسريها را با پونس به پيشاني زنان مي چسپاندند، به ساق پاهاي لخت تيغ مي کشيدند و به صورتهاي آرايش کرده اسيد مي پاشيدند. امروز پاي زنان و دختراني را که بدحجابي مي کنند، در ظرفهاي پر از سوسک مي گذارند و آنها را شلاق مي زنند.

چيزي که امسال بيش از معمول جلب توجه مي کند شرکت فعالانه زنان مجلس هفتم در تبليغات هيستريک و ضد زن رژيم است. آنها چادرهايشان را به کمر بسته و پيشاپيش صف گله هاي حزب الله گلو پاره مي کنند و فرمان حمله مي دهند. فياض بخش به انتشار عکس زنان در روزنامه ها اعتراض مي کند، آجرلو از شمار بالاي دانشجويان زن برآشفته ميشود و اخيرا فاطمه آليا يکي ديگر از اين خانمهاي چاقچور پوش مجلس هفتم بر اهميت مبارزه با بد حجابي تاکيد کرده و ادعا مي کند که اکثريت مردم ايران متدين هستند و مي خواهند زنان با حجاب در معابر عمومي ظاهر شوند. ميگويند فقط اقليت کوچکي (سي چهل نفر!) هستند که هنجار شکني مي کنند و با رفت و آمد در معابر به بد حجابي دامن مي زنند. ايشان تهديد کردند که آئين نامه مبارزه با بدحجابي بزودي تدوين خواهد شد و نيروهاي انتظامي از اين هم بدتر به جان مردم خواهند افتاد.

مدتهاست که حتي تندروترين و احمق ترين سران رژيم هم ديگر ادعا نمي کنند که اکثريت مردم ايران مسلمان هستند و از قوانين اسلامي حاکم بر جامعه پيروي مي کنند. مدتهاست که ديگر نه تنها کسي مدعي نيست که مخالفين و سرنگوني طلبان فقط يک اقليت هستند، بلکه صبح تا شب از رشد چشمگير جنبش اعتراضي مردم و سرپيچي آنها از قوانين اسلامي و نفرت روزافزون مردم نسبت به قوانين ضد زن جمهوري اسلامي مي نالند.

از آن گذشته، براي هرکسي که اندک آشنائي با تحولات سياسي دو دهه گذشته ايران داشته باشد، مانند روز روشن است که جمهوري اسلامي حتي يکروز هم در جامعه ايران تبديل به هنجار نشده است، هيچوقت از طرف خيل عظيم مردم ايران پذيرفته نشده، حتي يکروز هم قوانين اسلامي با ميل و اراده آزاد مردم پيش نرفته است. اين رژيم براي سرپا ماندن و تحميل سياستهايش هرروز خون ريخته، شلاق زده، شکنجه و اعدام کرده است. هر روز و هر ساعت عمر ننگين اين رژيم مملو بوده است از سرکوب و اختناق و کشتن و حلق آويز کردن. ميلياردها خرج نگهداري و آموزش نيروهاي سرکوبگر آن شده است که بتوانند هر لحظه مردم را روي خط نگه دارند. با وجود اين در هر قدم مذبوحانه شکست خورده اند و به عقب رانده شده اند. اگر هنجار بزعم خانم آليا بمعني قوانين حاکم بر جامعه ايران است اکثريت مردم ايران با افتخار حاضرند خود را هنجارشکن بنامند و به راه خود تا سرنگوني اين رژيم ادامه دهند. اما اگر هنجار راه و روش زندگي عمومي مردم در يک جامعه است، اگر هنجارها بمعني طرق پذيرفته شده توسط اکثريت عظيم يک جامعه باشند، آنوقت مهمترين ناهنجاري واقعي در جامعه ايران را بايد اسلام و حکومت اسلامي دانست. "هنجار" اسلامي را مردم هر روز عليرغم هر نوع ارعاب زير پا ميگذارند. ارعاب در جامعه ايران ديگر تاثير معکوس دارد. کسي را عليرغم اينهمه توحش اسلامي نميتوانند بترسانند، وحشتشان از عزم مردم براي جارو کردن حکومتشان بجا است. "هنجار" اسلامي، قوانين اسلامي حاکم بر جامعه، روزهاي آخر حيات ننگينش را ميگذراند. اين حکومت سراپا جنايت و توحش اسلامي راه پس و پيش ندارد.