در حاشيه رويدادها
کاظم نيکخواه
"١٨ تير نزديک است تحريک نکنيد"
بنا به گزارشها شواري عالي امنيت ملي جمهوري اسلامي مطبوعات ايران را از انتشار مطالب پيرامون سالگرد هيجدهم تيرماه منع کرده است. شوراي عالي امنيت ملي دليل اين ممنوعيت را "جلوگيري از تحريک جامعه" عنوان کرده است. از سوي ديگر استاندار اصفهان نيز در جلسه "تامين استان" که براي بررسي اعتراضات گسترده ماههاي اخير در اين شهر تشکيل شده بود در رابطه با ١٨ تير گفت "ممکن است برخورد نيروي انتظامي با دانشجويان به اعتراضات دامنه داري همچون سال گذشته منجر شود" بنا به گزارشهاي ديگر، حکومت اسلامي در آستانه ١٨ تير به تقلا افتاده است تا راهي براي جلوگيري از به حرکت در آمدن جنبش ١٨ تير بيابد. شمار زيادي از دانشجوياني که سال گذشته دستگير شده بودند به محکوميتهاي سنگين محکوم شده اند و برخي از مقامات حاشيه حکومت هشدار داده اند که اين محکوميت ها بجاي ايجاد رعب در ميان دانشجويان ميتواند دانشجويان را بيشتر تحريک کند.
حاکمين اسلامي بخوبي ميدانند که کار از تحريک گذشته است. هيجده تير روز اعلام علني کيفر خواست مردم عليه توحش اسلامي است. مردم در ١٨ تير صراحتا اعلام کرده اند که خواهان سرنگوني جمهوري اسلامي و نه چيزي کمتر از آن هستند. حکومت اسلامي سال گذشته نيز تمام توان ارعاب و سرکوب و نيروهاي مسلح رنگارنگ خود را براي خفه کردن صداي ١٨ تير به خيابانها کشيد. اما از يک ماه قبل از ١٨ تير يعني از بيست خرداد، فرياد مرگ بر جمهوري اسلامي آنچنان طنيني در سراسر ايران يافت که هيچکس نتوانست آنرا انکار کند. خبرگزاريها تصاوير پلاکاردهاي بزرگ "آزادي و برابري" و حمايت از کارگران پتروشيمي را که بر سردر دانشگاه تهران برافراشته شده بود، بهمراه رپرتاژ تجمعات خشم آلود دهها هزار نفره با شعارهاي "آزادي انديشه" و "آزادي زندانيان سياسي" و "مرگ بر جمهوري اسلامي" به تمام جهان مخابره کردند. امسال باز هم سران حکومت اسلامي رو درروي اين سوال قرار گرفته اند که چه کنند که در ١٨ تير "مردم تحريک نشوند". اگر اين سوال را به يک کامپيوتر هم بدهند تنها جوابي که خواهند گرفت اينست: "گورتان را گم کنيد"
زلزله هم سياسي است
وحشت از زلزله در شهرهاي ايران و بويژه تهران که از تراکم جمعيتي بسيار بالايي برخوردار است، بسياري از مردم را فرا گرفته است. با وقوع زلزله اخير در هشتم ماه خرداد در شهرهاي شمالي و تهران، ديگر همه کس اين وحشت را با خود حمل ميکند. بسياري از مردم تهران از آن روز شبها بطور ثابت در پارکها ميخوابند. بحث در مورد زلزله توسط مقامات و دست اندرکاران حکومت زياد است اما هيچ اقدامي صورت نميگيرد. مردم خود به دنبال راه حل اند. به همه بدبختي ها و رنج ها و مشغله هاي روزمره، اکنون خطر زلزله قريب الوقوع نيز اضافه شده است. هر روز استاد و پروفسور و متخصص گمنامي، از کشفيات جديد در مورد زلزله چيزي ميگويد تا مردم را آرام کنند. اما هيچ چيز نميتواند مردمي را که فاجعه عظيم بم را هم ديده اند، آرامش دهد. در زلزله بم شهري با خاک يکسان شد و بين ٤٠ تا ٨٠ هزار نفر از مرد و زن و پير و جوان در زير خاک مدفون شدند. جهان به همراه مردم سراسر ايران به کمک بم شتافت اما حکومت و زالوها و آقازاده هاي کثيف و منفور حاشيه حکومت، بالا کشيدند و خوردند و چپاول کردند و از آن سيل کمک هاي بي دريغ مردم ايران و جهان چيز چنداني به مردم بلا زده بم نرسيد. گزارشهاي بسيار تکان دهنده اي از سرنوشت بازماندگان زلزله بم که هنوز در فقر و محروميت و آوارگي اي پر از درد بسر ميبرند هر روز منتشر ميشود. داستان غم انگيز زلزله بم به همه کس حتي به کودکان خردسال بمي نيز ثابت کرد که زلزله سياسي است. نشان داد که حکومتهايي مثل جمهوري اسلامي و سلف آريامهري آن که کارکردشان اساسا اينست که اکثريت عظيم جامعه را از ثروتهاي بيکران اين جامعه محروم کنند، براستي قاتلين مردم اند. براي نجات مردم از خطرات و تلفات زلزله بايد سرمايه هاي عظيمي براي تغيير زير بنايي جامعه فورا بکار افتد. اين ثروتها اکنون دارد نه براي نجات زندگي مردم بلکه براي سرکوب و در انقياد نگه داشتن و به فقر کشيدن مردم خرج دم و دستگاه سرکوب و تحميق و بوروکراسي و لفت و ليس مفت خواران رنگارنگ ميشود. براي خلاصي از شر زلزله نيز اولين گام و فوري ترين گام به زير کشيدن اين حکومت و بيرون کشيدن زمام امور از دست مفت خوران و چپاولگران است.
رونالد ريگان مرد
ريگان روز شنبه پنجم ماه ژوئن در سن ٩٣ سالگي از بيماري آلزايمر درگذشت. او چهلمين رئيس جمهوري آمريکا بود و از سال ١٩٨٠ تا ١٩٨٨ يعني دو دوره پي در پي در اين پست باقي ماند. رونالد ريگان به همراه همزادش مارگارت تاچر سردمدار يک جنگ اجتماعي و تهاجم راست و ضد کمونيستي در سطح جهان به ابتدايي ترين حقوق و دستاوردهاي کارگران و مردم بودند که اثرات نابود کننده آنرا هنوز هم در زندگي مردم در کشورهاي غربي و بويژه خود آمريکا و انگلستان ميتوان بوضوح مشاهده کرد. براي کارگران و مردم اين کشورها ريگانيسم و تاچريسم با قطع بيمه ها و تامينات اجتماعي و گراني و پايين رانده شدن استاندارد زندگي و ممنوعيت اعتصاب و يکه تازي افسار گسيخته صاحبان سرمايه ها مترادف است. ريگان از زمان روي کار آمدنش، سياست نظاميگري و تجاوزگري و جنگ طلبي دستگاه حاکمه آمريکا را که با شکست ويتنام به عقب رانده شده بود دوباره احيا کرد. او مبتکر پروژه عظيم موسوم به "جنگ ستارگان" بود که رقابتهاي نظامي را به اوج بي سابقه اي رساند. او را همچنين ميتوان پدر مجاهدين افغان و امثال بن لادن و بعد تر طالبانها ناميد که براي مقابله با حکومت شوروي خلقشان کرد و بجان مردم انداخت. محصول نکبت بار شاهکارهاي ريگان و تاچر را اکنون در افغانستان و عراق و گوشه و کنار دنيا ميتوان مشاهده کرد. او آمريکا را به عنوان تجسم ناب تجاوزگري و امپرياليسم قرن بيستم پيش چشم همه جهانيان گذارد. در مرگ او ميتوان تنها جمله معمر قذافي را تکرار کرد که گفت حيف شد که مرد و پيش از مرگش امکان محاکمه اش پيش نيامد. او اشاره اش به بمباران پايتخت ليبي به دستور ريگان بود. البته به جناب کلنل بايد اطمينان داد که روزي که در جهان امکان اجراي عدالت در مورد چهره ها وشخصيتهاي منفوري مثل ريگان و پينوشه و تاچر و بوش فراهم شود، بي ترديد پرونده نه چندان جالب امثال جناب قذافي در ليبي و دوستان اسلامي اش در ايران و عربستان و کل ديکتاتورهاي گوشه و کنار جهان نيز بطور جدي گشوده خواهد شد.