از انترناسيونال ۲۶،  سه شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۳ -  ۱۸ مه ۲۰۰۴
-------------------------------------------------------------------------------

 

در حاشيه رويدادها

سياوش مدرسي

siamodarresi@yahoo.de

جنگ تروريست ها

جنگ تروريست ها شنيع و دهشتناک است. يک دارودسته تروريستي مي تواند بر يک دولت حاکم باشد و زرادخانه سرکوب دولتي را در اختيار داشته باشد و يا اپوزيسيون باشد و به چاقو، ساطور، قمه و يا سلاح گرم مجهز باشد، هدف هردو يکي است. اهداف نظامي هر دو طرف در محو حيات طرف مقابل به کثيفترين شکل ممکن و از همه مهمتر باز توليد روزمره ارعاب، وحشت، خوف، ترس و مرگ خلاصه مي شود، انسان و زندگي سيبل حمله است مهم نيست چه کسي باشد؟ چه کاره باشد؟ کودک باشد يا مسن؟ تنها بايد يک مولفه داشته باشد. زاده منطقه، کشور، شهر و يا روستايي باشد که طرف مقابل در آن نفوذ و يا قدرت دارد. در منطق تروريست ها نسبت به "دشمن" همه چيز روا است، سربريدن، سنگسار، تحقير، شکنجه، خراب کردن خانه بر سر زن و مرد و کودک، منفجر کردن اتوبوس حامل کودکان، انهدام خود و مراکز کار و زيست و تفريح مردمي که جرمشان اين است که زاده جاي ديگري هستند، يا در محلي زندگي ميکنند که "دشمن" در آن قدرت و سيطره دارد.

امروز عراق و فلسطين و اسرائيل صحنه چنين نبرد کثيفي است. هيچ کدام از طرفين اين جنگ هيچ معياري بجز نابودي و ارعاب به شنيعترين شکل آن ندارند.

آنچه که امروز در وسايل ارتباط جمعي ارائه مي شود تنها گوشه اي از اين حقيقت تلخ است. براي مثال در جريان جنگ قومي رواند ٨٠٠ هزار کودک و بزرگسال تنها طي صد روز قتل عام و نابود شدند.

هيچ کدام از طرفين اين کشمکشها محق نيستند، نه دولت آمريکا حامي دمکراسي و حقوق انسان است نه دولت اسرائيل، نه حماس و دارودسته مقتدي صدر حامي مستضعفين و نجات عراق است نه بقاياي بجا مانده حزب بعث در عراق و نه حکومت اسلامي در ايران.

اما عروج و ميدانداري اين باندهاي کثيف تنها به دليل ضعف جنبش سوسياليستي و جنبش انسان خواهي و انسان پروري است. آنچه که بر سر ميليونها انسان در کره زمين مي آورند تنها و تنها اين حقيقت ساده را بيان مي کند که سالها پيش منصور حکمت اعلام کرد: "دنيا بدون فراخوان سوسياليسم، بدون اميد سوسياليسم و بدون خطر سوسياليسم، به چه منجلابي بدل مي شود"

بولدزر و عمليات انتحاري

رسانه ها اعلام کردند که از زمان آغاز انتفاضه دوم در فلسطين بيش از ١١ هزار نفر از نوار غزه اخراج و به ليست چند ميليوني آوارگان افزوده شده اند، خانه و کاشانه آنها تخريب و اجازه بازگشت به نوار غزه را ندارند. واقعيت اين است که براي دولت اسرائيل بولدزر يکي از کاراترين سلاح هاي جنگي است، هليکوپترهاي آپاچي، توپخانه، شکاري هاي جنگي و سربازان تا دندان مسلح بيرحمانه ميزنند، ميکشند تا زمينه را براي حضور "پرشکوه" بولدزرهاي تخريب آماده کنند. وظيفه اصلي بولدزرها خيلي ساده اين است که اماکن فلسطيني ها را تخريب مي کنند تا بر زمين هاي بجامانده از آن "آبادي هاي يهودي نشين" سبز شوند و دولت اسرائيل گامي ديگر به احياي روياي "سرزمين داود" نزديکتر شود.

دولت دست راستي و تروريستي اسرائيل به تروريسم کور و عمليات انتحاري حماس و جهاد اسلامي و حزب الله نيازمند است، نيازمندتر از آب و نان شب، آنها بايد اکتيو در صحنه حضور داشته باشند تا بهانه ادامه جنگ بقصد "بازپس گيري" سرزمين موعود از "دشمنان" فراهم شود، تا زمينه چانه زني بر سر حدود و ثغور کشور پهنتر اسرائيل مهيا شود، تا سرزمين ها بيشتري به اشغال دربيايند و "آبادي هاي يهودي نشين" بيشتري ساخته شوند.

در مقابل، دارودسته هاي اسلامي تروريستي نيز که تنها در جنگ و مرگباري ميتوانند بقا داشته باشند نيز به شارون نيازمند هستند. آمار و ارقام رسانه هاي غربي نشان ميدهند که هرگاه که بحث صلح پيش آمده، راست ارتجاعي در هردو سو تضعيف شده اند.

اين تنها جنبش سکولاريستي در هردو سوي اين منازعه است که ميتواند با چيرگي بر شارونيزم و اسلام سياسي زمينه هاي پايان اين فاجعه انساني را فراهم کند.