احکام ثانويه شيرين عبادي و حقوق جهانشمول انسان
محسن ابراهيمي
ebrahimi1@yahoo.com
در روز ٩ مه ٢٠٠٤، شيرين عبادي در دانشگاه تورنتو در جلسه اي تحت عنوان "حقوق جهانشمول انسان" شرکت کرد. شيرين عبادي هنگام گرفتن جايزه صلح نوبل اعلام کرده بود "اسلام هيچ تناقضي با حقوق بشر ندارد." در اين جلسه، وقتي در مقابل سئوالاتي حاکي از تناقض اسلام و حقوق بشر قرار گرفت صريحا نشان داد که در ميان تناقض اسلام و حقوق بشر جانب اسلام را ميگيرد.
احکام ثانويه شيرين عبادي!
قبلا مردم ايران به برکت رهبر حکومت اسلامي با عبارت احکام ثانويه آشنا شده اند. مثلا خوردن ماهي اوزون بورون که در اسلام حرام است با حکم ثانويه خميني يک شبه حلال شد که هم تکليف مسلمين خاويار خور و هم تکليف تجار خاويار و اوزون بورون را راحت کرد.
خانم عبادي در جلسه تورنتو نشان داد که احکام ثانويه فقط در عالم تجارت نيست که بدرد ميخورد. اين احکام در عالم حقوق بشر هم مشکل گشاست! از شيرين عبادي سئوال شد که شما ميگوييد اسلام با حقوق بشر تناقض ندارد، اما آيه هاي قران سراپا نقض حقوق زن است، و اگر زن بخشي از بشر است چگونه اين آيه ها را توجيه ميکنيد؟ جواب ايشان خيلي ساده بود: اين تفسير معيني از اسلام است که حقوق بشر را زير پا ميگذارد. هر جايي که احکام اوليه اسلام مشکل آفرين باشد ميتوان با احکام ثانويه اين مشکل را حل کرد مثلا، در اسلام بايد از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب روزه گرفت. در قطب شمال شش ماه روز است و شش ماه شب. در اينصورت تکليف مسلمين در قطب شمال چه ميشود؟ اگر شش ماه روزه بگيرند ميميرند و اگر روزه نگيرند که احکام اسلام را زير پا گذاشته اند. جواب؟ ميتوان با احکام ثانويه به کمک اين مسلمين شتافت. ٢٤ ساعت را به سه تا ٨ ساعت تقسيم کرد و فقط يک بخش آنرا روزه گرفت! ميبينيد که اسلام براي "حقوق بشر" راه دارد.
مسلمين قطب شمال بايد از شيرين عبادي متشکر باشند که براي گرسنه ماندنشان راهي اسلامي پيدا کرده است اما هنوز سئوال سر جايش است. روزه در قطب شمال چه ربطي به مشکل زنان ايران دارد که به طور سيستماتيک و همه روزه طبق احکام قران آزار ميبينند؟
حق اسلامي والدين، حق انساني کودکان!
تحميل حجاب بر سر کودکان دختر يکي از نمونه هاي بارز و گسترده و جهاني لگد مال کردن حقوق انسان توسط جنبش اسلامي در جهان معاصر است. از شيرين عبادي سئوال شد نظرتان در مورد منع حجاب کودکان دختر در مدارس فرانسه چيست؟ جواب مدافع حقوق کودک اين بود که اين به نفع کودکان نيست. چرا؟ چون پدران و مادران مسلمان "بنيادگرا" که اصلا نميخواهند دختران جوانشان به مدرسه بروند با اين بهانه مانع تحصيل دخترانشان ميشوند. بهتر است به کودکان دختر امکان داده شود که وقتي بزرگ شدند خودشان انتخاب کنند که حجاب بر سر کنند يا نه!
در نگاه اول اين يک جواب معقول و بسيار "دمکرات منشانه" است. هم حق اسلامي پدر و مادر را برسميت ميشناسد و هم "حق" انتخاب آزادانه" کودکان را. اما اولين سئوال اينست که مگر سنين کودکي جزو مهمترين و حساسترين و ظريفترين دوره زندگي انسان نيست؟ مگر کودکان دختر در اين سنين به طور طبيعي دوست ندارند زيباييهاي کودکانه شان را جلوه گر کنند؟ مايو بپوشند و همراه پسر بچه شنا کنند؟ در سرما لباس گرم و در گرما لباس آستين کوتاه بپوشند؟ از همه آن چيزهايي که يک کودک نياز دارد لذت ببرند؟ آزادانه غرق زندگي شاد کودکانه شوند؟ اگر کودکان اينچنين هستند چرا بايد وقتي اسلام والدين با دنياي کودکان در تناقض قرار ميگيرد در کنار والدين اسلامي قرار گرفت و نه در کنار کودکان؟ چرا نبايد در مقابل حقوق اسلامي پدر و مادر از حقوق انساني کودک حمايت کرد؟ چرا شيرين عبادي که حتي براي روزه مسلمين در قطب شمال هم کارتي به نام احکام ثانويه روي ميز ميزند وقتي حقوق واقعي کودکان با اسلام در تناقض قرار ميگيرد کارت احکام ثانويه اش تمام ميشود؟
من طرفدار دمکراسي هستم!
ترکيب مذهب و دولت شومترين پديده دنياي سياست است. دليل؟ جمهوري اسلامي ايران. از شيرين عبادي سئوال شد نظر شما در باره جدايي دين از دولت چيست؟ جواب: "من طرفدار دموکراسي هستم." و توضيح داد اگر ٧٠ درصد جامعه مسلمان هستند و نميخواهند اسلام از دولت جدا شود بايد به نظر اکثريت احترام گذاشت. اجازه بدهيد کمي در اين جواب تعمق کنيم.
حزب فاشيست در آلمان نازي توانسته بود اکثريت مردم را پشت سر خود بسيج کند. آيا خانم عبادي با همين منطق "من طرفدار دمکراسي هستم" ميتواند در قبال پاکسازي يهوديان در آلمان نازي شانه بالا بياندازد؟ آيا ميتواند با تز "من طرفدار دمکراسي هستم" به خميني مشروعيت بدهد وقتي در اول انقلاب توانست با حقه بازي سياسي اکثريت مردم را فريب دهد؟ آيا با اين تز نبايد به تمام جنايتکاراني که در تاريخ سياست توانسته اند سر مردم کلاه بگذارند احترام بگذارد؟
علاوه بر همه اينها، سئوال اين نبود که نظرتان در مورد دمکراسي چيست. سئوال اين بود که نظرتان در مورد جدايي دين از دولت چيست. اينکه شيرين عبادي به جاي جواب صريح به اين سئوال به صحراي کربلايي به نام دمکراسي ميزند دليل دارد. دليلش در اين نيست که متوجه نيست اسلام سراپا با حقوق بشر تناقض دارد. دليلش عميقا سياسي است. دليلش اينست که به نام فعال حقوق بشر برنده شده است تا جرياني را زنده کند که سران اصليش مدتهاست فاتحه اش را خوانده اند: جريان اصلاح حکومت اسلامي در مقابل جنبش سرنگوني جمهوري اسلامي. کسي که قرار است حکومت اسلامي را اصلاح کند بايد در مورد رکن ايدئولوژيک اين حکومت هم سفسطه کند. بايد طرفدار اصلاح پايه اسلامي حکومت هم باشد.
شيرين عبادي درست در لحظاتي جايزه صلح نوبل را برد که خاتمي و جريان اصلاح طلبش براي اصلاح و حفظ حکومت اسلامي شکست خورده بودند. هم براي سران دوم خرداد و هم براي غرب معلوم شده بود که يک مرد صاحب عمامه از درون خود حکومت نتوانسته است حکومت اسلامي را رنگ کند و به مردم بفروشد. نتوانسته است خطر جنبش عظميمي را که در راه است و ميخواهد کل اين عمارت پوسيده را در هم فروريزد خنثي کند و اين کشور هفتاد ميليوني را با اصلاحاتي در همين نظام سراپا فاسد اسلامي به بازار بي دغدغه اي براي سرمايه داري غرب و هم طبقه اي هاي ايرانيش تبديل کند. حالا که مردي از داخل خود حکومت از عهده اين پروژه سياسي بر نيامده است شايد زني از خارج حکومت از عهده اين وظيفه سياسي برآيد. جايزه صلح نوبل قرار بود زني خارج از حکومت را جايگزين مردي از داخل حکومت با نقش مشابه بکند. يک روزنامه ايتاليايي همان موقع با ظرافت خاصي گفت که اين جايزه اصلا نوبلي براي اسلام است.
آيا شيرين عبادي خواهد توانست چنين نقشي را بازي کند؟ جواب قطعي اين سئوال منفي است. به اين علت که شيرين عبادي قرار بود به خاطر زن بودن و خارج از حکومت بودن و فعال حقوق بشر بودن و فاصله با حکومت اسلامي داشتن به اميد نسلي تبديل شود که در مقابل جمهوري اسلامي در حال انفجار است. زني که جايزه حقوق بشر را در دست بگيرد اما خطاب به زناني که هر روز توسط احکام قران و اسلام آزار ميبينند بگويد که دين مبين اسلام ارشهاي زن را به خوبي مشخص کرده است و اگر زنان ايران مذهب را خوب بشناسند و قرآن را مطالعه کنند، به راحتي خوهند توانست اسلام واقعي را از خرافات جدا کنند (مصاحبه با ايرنا) نميتواند زنان را پشت سر خود داشته باشد. کسي که همان روز اول گرفتن جايزه صلح نوبل، از حکومت اسلامي دعوت کند که بياييد دست به دست هم بدهيم و حقوق بشر را مستقر کنيم نميتواند نسلي را کنار خود داشته باشد که صدها بار در تظاهرات خيابانيشان اعلام کرده اند آزادي انديشه با ريش و پشم نميشه. کسي که کانديد ميشود جاي خاتمي شکست خورده را بگيرد اما اولين حرفش اينست که اصلا جايزه اش بايد به خاتمي داده ميشد نميتواند چند سال ديگر سر مردم را به جاي خاتمي شيره بمالد.
کميته صلح نوبل، شيرين عبادي را سوار گاري اصلاح حکومت اسلامي کرده است که چرخهايش را مردم ضد حکومت اسلامي قبلا شکسته اند. با احکام ثانويه، حتي اگر صاحب اين احکام جايزه صلح نوبل را زير بغل داشته باشد نميتواند اين گاري را دوباره راه بياندازد.