از انترناسيونال ۲۵،  جمعه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۸۳ -  ۱۴ مه ۲۰۰۴
-------------------------------------------------------------------------------

 

ستون اول

حميد تقوائي

آزادي دستگيرشدگان اول مه

و درسهاي يک پيروزي

آزادي دستگير شدگان اول مه سقز را به همه کارگران تبريک ميگويم.

اين يک پيروزي شور انگيز براي همه فعاليني بود که طي ده روز گذشته کمپين وسيعي را براي آزادي اين عزيزان به پيش بردند، کارزار گسترده اي که حزب ما و سازمانها و نهادهاي متعدد ديگري درگير آن بودند و اتحاديه هاي کارگري و نهادهاي مترقي و انساندوست از گوشه و کنار جهان را در حمايت از زندانيان سقز بميدان آوردند. در داخل ايران نيز کمپين با تومارنويسي کارگران و مردم معترض در شهرهاي کردستان و تهران و ديگر شهرهاي ايران، و فعال شدن خانواده زندانيان و مشخصا نوشتن نامه هاي اعتراضي همسران آنها به پيش ميرفت و رژيم را تحت فشار قرار ميداد. مجوعه اين فشارها بالاخره رژيم را بزانو در آورد و به آزادي بي قيد و شرط دستگير شدگان اول مه منجر گرديد.

اين پيروزي از يکسو بيانگر توازن قواي جديد ميان جنبش کارگري و رژيم و از سوي ديگر نشاندهنده موفقيت شيوه هاي علني و اجتماعي مقابله جنبش کارگري با جمهوري اسلامي است.

اجازه بدهيد نگاه گذرائي به سير شکل گيري اين کمپين بياندازيم: تعدادي از سخنرانان و شرکت کنندگان در مراسم اول مه در سقز دستگير ميشوند. بلافاصله اسامي و عکسهاي دستگير شدگان از جانب فعالين جنبش کارگري و خانواده هاي دستگير شدگان اعلام ميشود و يک کارزار گسترده و مستمر از سقز و سنندج و تهران تا لس آنجلس و لندن و هلسينکي بطور علني و در برابر چشمان جامعه آغاز ميشود. مدياي اصلي و حلقه رابط در اين ميان، بويژه پل خبري اطلاعاتي ميان داخل و خارج، سايتهاي اينترنتي است. فعالين تشکيلات خارج کشور حزب و ساير نهادها و سازمانهاي درگير در اين کمپين اتحاديه هاي کارگري و نهادهاي بين المللي کارگري و احزاب و نيروهاي مترقي و انساندوست را به حمايت از دستگير شدگان اول مه سقز فرا ميخوانند و ده ها نامه اعتراضي و اعلام همبستگي با زندانيان از سوي اين نيروها و سازمانها منتشر ميشود. در کشورهاي مختلف فعالين تشکيلات خارج کشور حزب در برابر سفارتخانه ها و کنسولگري هاي جمهوري اسلامي پيکت اعتراضي سازمان ميدهند و افکار عمومي را به مساله بازداشت شدگان اول مه در ايران جلب ميکنند. گروههاي مختلف کارگران در سقز و سنندج و تهران و شهرهاي ديگر ايران تومار منتشر ميکنند و خواستار آزادي بازداشت شدگان اول مه ميشوند. کميته ها و نهادهايي با ابتکارات فردي فعالين نظير "کميته دفاع از آزادي فعالين اول مه در ايران" و "کمپين گل رز" براي آزادي زندانيان اول مه سازمان داه ميشود. همسران بازداشت شدگان نامه سرگشاده اعتراضي مينويسند و نامه شان در سايتها و نشريات مختلف منتشر ميشود. در اين ميان يک روش سنتي که با بقيه فعاليتها در اين کمپين خواناتي ندارد، بکار گرفته ميشود و خوشبختانه فورا تصحيح ميشود. زندانيان دست به اعتصاب غذا ميزنند اما بعد از سه روز خود به توصيه خانواده ها و مردم و جامعه، درخواستي که اصغر کريمي رئيس هيات دبيران حزب ما نيز در يک نامه سرگشاده به دوستان زنداني مطرح ميکند، به اعتصاب خاتمه ميدهند. حرکتي که ميتواند پايان دهنده به سنت غلط اعتصاب غذا در جنبش کارگري و کلا در جنبش انقلابي عليه جمهوري اسلامي باشد.

در اين کمپين علني و وسيع نه تنها امنيت کسي بخطر نمي افتد، نه تنها رژيم قادر به ارعاب و دستگيري کسي نيست، بلکه نفس علنيت و شناخته شده بودن بازداشتيان اول مه بهترين تضمين براي بيخطر و مستاصل کردن رژيم و پليس سياسي اش، هم در برابر دستگيرشدگان و هم فعالين کمپين براي آزادي آنان، هردوست. اين وجه علني و اجتماعي کمپين در پيروزي آن هم خود را نشان ميدهد. در روز آزادي تمام شهر را شور و شعف فرا ميگيرد، مردم علنا درخيابانها شادي خود را نشان ميدهند و به يکديگر تبريک ميگويند و مانند روزهاي انقلاب ٥٧ با دسته گل به استقبال آزاد شدگان ميروند.

اين تصوير عمومي يک کارزار وسيع اجتماعي، علني و مدرن است که توانست در ظرف ده روز رژيم جمهوري اسلامي را به عقب براند و به پيروزي برسد. با اين حرکت جنبش کارگري گام بلندي در جهت سازماندهي يک کمپين علني و اجتماعي و بسيج افکار عمومي و همه فعالين و نهادهاي کارگري و مترقي و انساندوست در سطح ايران و جهان بجلو برداشت. اين شيوه موثر مبارزه را بايد مدل قرار داد و در عرصه هاي مختلف جنبش کارگري و در سطح وسيعتري کل جنبش انقلابي عليه جمهوري اسلامي به کار گرفت. اين شيوه ايست که در کارزار کارگران براي دريافت دستمزدهاي عقب افتاده، در اعتراض عليه اخراجها، در تعقيب قاتلين و مسئولين کشتار کارگران خاتون آباد و بسياري از عرصه هاي ديگر جنبش کارگري ميتواند و بايد به کار گرفته شود. در اعتراضات اقشار ديگر جامعه نيز اين شيوه بايد عموميت پيدا کند: در جنبش آزادي زن و مشخصا در مبارزه عليه حجاب و سنگسار و آپارتايد جنسي، در مبارزه جوانان عليه جوان ستيزي رژيم و مشکلات و موانعي که در برابر برخورداري جوانان از يک زندگي شاد و مدرن قرار داده است، در مبارزه معلمان براي افزايش حقوق، و در اعتراض به موارد مشخص سنگسار، صدور و اجراي حکم اعدام، اعدام هاي خياباني، اجراي احکام شنيع قصاص اسلامي، توقيف روزنامه ها، اعتراض به برنامه هاي فوق ارتجاعي راديو و تلويزيون رژيم و کلا در مقابل هر اقدام و تصميم ضد انساني جنايتکاران حاکم. به همه اين مناسبتها و در تمامي اين عرصه ها ده ها نهاد و کميته و کمپين و فعالين و رهبران عملي ميتوانند شکل بگيرند و قدم بميدان بگذارند و رژيم جمهوري اسلامي را از هر سو تحت فشار و محاصره قرار بدهند. انقلاب آتي ايران تنها ميتواند به اين شيوه همه گير شود، اوج بگيرد و پيروز شود. بگذار در دنيائي که تروريستهاي اسلامي و غربي به بريدن سر يکديگر مشغولند، کارگران و مردم ايران نويد دهنده جنبش و انقلابي انساني و متمدن و مدرن باشند.