آيا پافشاري کمونيستها در حال حاضر و با وجود اين خفقان در ايران بر روي مذهب زدائي درست است؟ فکر نميکنيم که فقط براي کمونيست دشمن درست ميکنيم؟ آيا از تعصب اين مردم بر روي مذهبشان خبر نداريم؟ آيا اساس اوليه کمونيسم مذهب زدائي است؟ مگر کمونيست به کارگر و سرمايه ربطي ندارد؟ پس پافشاري روي مذهب چيست؟ مگر ما در يک دنياي بهتر آزادي مذهب و بي مذهبي نداريم؟ حال اگر بي مذهبي جزء اصلي از ارکان کمونيسم است، اگر حزب بقدرت برسد و حکومت را بدست بگيرد با مذهبي ها چکار ميکند؟ اگر قرار است به مذهبي ها احترام بگذاريم پس چرا روي مذهب پافشاري ميکنيم.
حميد تقوائي: دوست عزيز اين جمهوري اسلامي است که روي مذهب پافشاري ميکند، تا به آنجا که يک جامعه ٧٠ مليوني را زير پا له کرده است. و دقيقا بهمين دليل، يعني بدليل نقش مذهب در سرکوب و اختناق حاکم است که ما کمونيستها بر مذهب زدائي از حکومت و از جامعه تاکيد ميکنيم. دقت کنيد از حکومت و از جامعه و نه بعنوان امر خصوصي مردم. ما مذهب را بعنوان امر خصوصي مردم برسميت ميشناسيم و همانطور که اشاره کرده ايد در برنامه يک دنياي بهتر آزادي داشتن هر نوع مذهب را در کنار بي مذهبي برسميت شناخته ايم. اما مذهب در جامعه و در حکومت ديگر نامش اعتقادات شخصي نيست، اسلام سياسي و ابزار کشتار و ترور و سرکوب زن و مرد و جوان و کارگر ومعلم و دانشجو و ابزار حفظ استثمار و پايه هاي مالکيت و استثمار و سودآوري سرمايه داري است. ما کمونيستها با سلطه سرمايه ميجنگيم، اما اين مبارزه در خلا به پيش نميرود. در ايران جمهوري اسلامي درهم شکستن سلطه سرمايه قبل از هر چيز يعني جارو کردن مذهب از حکومت و جامعه. اين ما نيستيم که بايد نگران تعصبات مذهبي مردم باشيم، اين جمهوري اسلامي است که بايد فکري بحال نفرت عمومي مردم از مذهب بکند. من مطمئنم حتي متعصب ترين افراد مذهبي در ايران، که تعدادشان بسيار کمتر از دوران ماقبل جمهوري اسلامي است و هر روز هم از تعدادشان کاسته ميشود، با جمع کردن مذهب از دولت و آموزش و پرورش و قوانين و مقررات و خلاصه تمام ابعاد زندگي اجتماعي که جمهوري اسلامي به مذهب آلوده کرده است با جدايي مذهب از دولت موافق هستند. حکومت مذهبي حتي با آزادي مذهب بعنوان امر خصوصي مغاير و متناقص است. اين را بهائي ها و يهوديها و ارامنه و حتي سني هاي ساکن ايران خوب ميدانند. آزادي مذهب بعنوان امر خصوصي در جامعه اي ممکن است که مذهب رسمي نداشته باشد و مذهب افراد را در هيچ امر و فعاليت اجتماعي مطلقا دخالت ندهد. و امروز در ايران شرط رسيدن به چنين جامعه اي مبارزه قاطع و همه جانبه با اسلام سياسي و مذهب حکومتي و اجتماعي است.
ما کمونيستها مذهب نداريم، با مذهب بعنوان امر خصوصي نيز موافق نيستيم. عقيده به خدا و باورهاي مذهبي با آزادي و رشد و شکوفايي فرد مغاير است، اگر چنين نبود مذهب سياسي و حکومتي نميتوانست اين چنين جامعه اي را به انقياد بکشد. اما راه مقابله ما با اعتقادات مذهبي بحث و اقناع است. و جمهوري اسلامي باندازه کافي دليل و مدرک براي قانع کردن افراد به بيخدايي در اختيار ما قرار داده است. زماني که ما بقدرت برسيم هر نوع محدوديت و قيد و شرط در مورد آزادي عقيده و بيان را لغو خواهيم کرد. اين در مورد هر نوع عقيده و مرامي از جمله مذهب نيز صادق است. افراد نه تنها در انتخاب هر نوع مذهبي آزادند، بلکه حق دارند مذهب خود را تبليغ کنند. هر چه مذهب روشن تر و صريح تر و آزادانه تر خود را بيان کند، نقد و رد آن بهمان درجه سهل تر خواهد بود.