انترناسيونال شماره ١٠٣

١١ شهريور ١٣٨٤، ٢ سپتامبر ٢٠٠٥

"براي نابودي تروريسم اسلامي بايد دست به ريشه برد"

گفتگو با علي جوادي

در باره پلاتفرم دفتر سياسي عليه تروريسم اسلامي

در شماره قبلي، پلاتفرم دفتر سياسي عله تروريسم اسلامي چاپ شده است. گفتگوي زير براي توضيح جوانب مختلف اين پلاتفرم ترتيب داده شده است.

محسن ابراهيمي: حزب کمونيست کارگري در باره مبارزه با اسلام سياسي علي العموم و مبارزه با تروريسم اسلامي مشخصا مواضع قاطع و روشني دارد. با توجه به اين، اعلام يک پلاتفرم سياسي در شرايط حاضر چه ضرورتي دارد؟

علي جوادي: حزب کمونيست کارگري مواضع روشن و قاطعي پيرامون اسلام سياسي و تروريسم اسلامي دارد. در اين مورد کمبودي نداريم. اما تدوين يک پلاتفرم جامع عليه تروريسم اسلامي و سازمان دادن يک مبارزه هدفمند و چند بعدي عليه اين نيروي آدمکش مدتهاست که احساس ميشد. منصور حکمت در سلسله مقالاتش پيرامون جنگ جهاني تروريستها به اين ضرورت اشاره روشني داشت. متاسفانه سرطان مجالش نداد. از طرف ديگر گسترش عمليات تروريسم اسلامي در سطح جهان ضرورت راه اندازي يک جنبش فعال عليه تروريسم اسلامي را به طور ويژه اي تشديد کرده است. هدف حزب کمونيست کارگري شکل دادن به مبارزه اي همه جانبه عليه اين جنبش ارتجاعي است.

محسن ابراهيمي: در پلاتفرم روي اين تاکيد ميشود که براي نابودي تروريسم اسلامي بايد دست به ريشه برد. منظور از دست به ريشه بردن در اين رابطه چيست؟

علي جوادي: تروريسم کار گروههاي مجزا و منفرد اسلامي نيست. روش قدرت گيري جنبش اسلام سياسي است. اسلام سياسي آن جنبش ارتجاعي است که تروريسم اسلامي بر مبناي آن معنا و تحرک پيدا ميکند. اين جنبش بدون کشتن و ترور و بمب گذاري راه ديگري براي قدرت گيري و پيشروي ندارد. از اينرو براي ريشه کن کردن تروريسم اسلامي بايد به سراغ جنبش اسلام سياسي رفت. بايد مباني رشد و گسترش و زمينه هاي عيني و اجتماعي اين جنبش ارتجاعي را مورد تعرض قرار داد. بايد ريشه اين جنبش ارتجاعي را خشکاند.

براي نابودي تروريسم اسلامي دولتي بايد دولتهاي تروريست اسلامي را سرنگون کرد. براي نابودي تروريسم غير دولتي بايد زمينه هاي عيني و اجتماعي که اين جنبش خود را بر آن استوار کرده است، از ميان برداشت. بايد عوامل مساعد به رشد و گسترش اين جنبش را شناخت و از ميان برد.

محسن ابراهيمي: پلاتفرم ميگويد که تروريسم اسلامي يک رکن استراتژيک اسلام سياسي است. آيا نميتوان اسلام سياسي را بدون تروريسم تصور کرد؟ آيا تروريسم يک جزء جدانشدني از اسلام سياسي دوران جديد است؟

علي جوادي: اسلام سياسي جنبشي براي "تنوير افکار" نيست. الزاما "فقهي و اسکولاستيک" نيست. نيرويي فقط براي حقنه کردن مذهب و اسلام به جامعه و مردم نيست. يک نيروي مدعي کسب قدرت است. دعواي اسلام سياسي سهم بري از قدرت سياسي و تصرف قدرت است. از اينرو با بخشهاي ديگر سرمايه بر سر قدرت به جنگ برخاسته است. تروريسم و آدمکشي کور راه پيشروي و سهم بري اين جنبش از قدرت است. اگر انقلاب و جنبشهاي آزاديخواهانه راه پيشروي بشريت متمدن است، ترور و آدمکشي هم راه پيشروي اسلام سياسي است. يک جنبش ارتجاعي، با اهدافي ارتجاعي، با روشهاي تروريستي براي قدرت گيري. اين کليت اسلام سياسي است. تروريسم را از اسلام سياسي بگيريد، اين جنبش دو روز هم در مقابل آزاديخواهي و سکولاريسم و سوسياليسم دوام نخواهد آورد. بسرعت ميتوان نابودش کرد.

محسن ابراهيمي: پلاتفرم از نقش سياستهاي آمريکا در دامن زدن به تروريسم اسلامي صحبت ميکند و مشخصا مقابله با سياستهاي تجاوزگرانه و قلدري نظامي آمريکا را يک رکن تعيين کننده براي نابودي تروريسم اسلامي تلقي ميکند. اين دو باهم چه ارتباطي دارند؟

علي جوادي: اگر تروريسم اسلامي يک قطب تروريسم جهاني است. قطب ديگر تروريسم جهاني را ماشين نظامي و کل دستگاه ميليتاريسم آمريکا و ناتو تشکيل ميدهد. راه دوري نبايد رفت. لازم به استدلال پيچيده اي نيست، جنگ آمريکا در افغانستان و عراق خود نمونه هاي برجسته تروريسم دولتي است. به همان اندازه دهشتناک و مخرب و ضد انساني و کشنده است. کارنامه اين قطب تروريستي نيز چيزي جز بمباران و آدمکشي نيست. از طرف ديگر عملکرد اين قطب تروريستي نه تنها موجب نابودي و يا تخفيف تروريسم اسلامي نشده است بلکه بر عکس باعث رشد و گسترش آن شده است. امروز بغداد کعبه تروريسم اسلامي است. در هر گوشه جهان شاهد عمليات تروريسم اسلامي هستيم. در واقع تروريسم دولتي آمريکا و ناتو روي ديگر سکه تروريسم اسلامي است. ادعاهاي هيات حاکمه آمريکا و دستگاه تبليغاتي غرب مبني بر نابودي تروريسم اسلامي پوچ است. سياست آمريکا مبني بر "جنگ گسترده عليه تروريسم" عملا منجر به گسترش عمليات تروريسم اسلامي در سطح جهان شده است. با تروريسم دولتي نميتوان به جنگ تروريسم اسلامي رفت. تنها با مبارزه براي آزادي و برابري و رفاه و مدنيت است که ميتوان تروريسم را از ميان برداشت.

محسن ابراهيمي: جايگاه جمهوري اسلامي در اشاعه تروريسم اسلامي و در همين رابطه جايگاه سرنگوني جمهوري اسلامي در نابودي تروريسم اسلامي يک بحث محوري پلاتفرم است. در مورد هر دو جنبه اين بحث توضيح دهيد و مشخصا در اين مورد بيشتر صحبت کنيد که سرنگوني رژيم اسلامي چرا و چگونه در نابودي تروريسم اسلامي نقش خواهد داشت؟

علي جوادي: امروز رژيم اسلامي در ايران پايگاه اصلي و نقطه اتکاء تروريسم اسلامي در سطح خاورميانه است. سرنگوني رژيم اسلامي، ايران را از پايگاه تروريسم اسلامي در جامعه اي به اهميت استراتژيک ايران در خاورميانه به يک پايگاه و رهبر مبارزه عليه اسلام سياسي و تروريسم اسلامي در سطح جهان تبديل خواهد کرد. تشعشعات حرکت سرنگوني رژيم اسلامي بدون ترديد خاورميانه را در بر خواهد گرفت. تمام روندهاي سياسي موجود در سطح منطقه را تحت تاثير حرکت خود قرار خواهد داد. از طرف ديگر سرنگوني رژيم اسلامي افق کسب قدرت سياسي توسط اسلاميستها را در ساير کشورهاي خاورميانه به شدت تيره و تار ميکند. اگر قدرت و توان رژيم اسلامي از پشت حرکت اسلام سياسي برداشته شود، اين جنبش به سرعت افول خواهد کرد.

محسن ابراهيمي: دفاع از مباني سکولاريسم در خود کشورهاي غرب يک وجه ديگر مبارزه با تروريسم اسلامي تلقي ميشود. دفاع از سکولاريسم در غرب چگونه و به چه معنا ميتواند به ريشه کن کردن تروريسم اسلامي کمک کند؟

علي جوادي: بدون دفاع قاطع و پيگير از سکولاريسم نميتوان از مبارزه اي همه جانبه عليه اسلام سياسي و تروريسم اسلامي نام برد. دولتها و نيروهاي بورژوازي غرب مدتهاست که پرچم مبارزه عليه مذهب و دخالت مذهب در دولت را زمين گذاشته اند. نه تنها بر خلاف دوران رنسانس و انقلاب فرانسه پرچمدار مبارزه عليه مذهب و دخالت مذهب در دولت نيستند، بلکه در تلاشند تا مذهب را از هر سوراخي وارد سيستم حکومتي کنند. به نقش اسارت آور و تحميق کننده مذهب واقفند. در دوران نظم نوين جهاني و پس از جنگ سرد، مذهب به يکي از مباني و ماتريال شکل دهنده دولتها و نظام حکومتي تبديل شده است.

براي مقابله با تروريسم اسلامي و اسلام سياسي بايد قاطعانه در مقابل اين روندهاي سياسي ايستاد. اسلام سياسي در متن چنين شرايطي در غرب سرباز گيري ميکند. به اين جنبش ارتجاعي پر و بال ميدهد. اسلام سياسي از اين شرايط تغذيه ميکند. هر درجه گسترش نقش و نفوذ مذهب در دولت و جامعه زمينه اي براي گسترش تحرک اسلامي است.

محسن ابراهيمي: و به عنوان آخرين سئوال، مسئله فلسطين و اوضاع عراق به زمينه اي براي نيرو گيري تروريسم اسلامي تبديل شده است. راه حل مورد نظر پلاتفرم دفتر سياسي براي رها کردن مردم فلسطين و عراق از شرايط دهشتناک کنوني و کوتاه کردن تروريسم اسلامي از اين دو منبع نيروگيري چيست؟

علي جوادي: تروريسم اسلامي ربطي به مشقات و مصائب مردم فلسطين ندارد. اما از وجود اين زخم بر پيکر مردم فلسطين تغذيه ميکند. يک رکن نابودي تروريسم اسلامي ايجاد دولت مستقل فلسطيني است. اين دولت بايد از حقوق مساوي مانند تمام دولتهاي جهان برخوردار باشد. براي تحقق چنين امري بايد دولتهاي مدافع اسرائيل را تحت فشار قرار داد. چپ و سکولاريسم بايد نيروهاي دست راستي را چه در اسرائيل و چه در فلسطين از صحنه کنار بزنند.

در عراق مساله پيچيده تر است. بايد دست نيروهاي قوم گرا و اسلاميست و نيروهاي اشغالگر نظامي را از سر مردم کوتاه کرد. نيروهاي اشغالگر نظامي بايد از عراق خارج شوند. بايد نيروهاي مسلح قومگرا و اسلاميست را خلع سلاح کرد. اين تنها آغاز راهي است که مردم ميتوانند روي خوشي و سعادت را ببينند.