ستون اول
فاتح بهرامي
پيش پرده هاي قيام،
اقدامات بعدي
به خيابان آمدن بيش از پنجاه هزار نفر و پائين کشيدن مجسمه يک مزدور رژيم در مريوان، حمله به استانداري و فرمانداري و فراري دادن نيروي سرکوبگر توسط جمعيت بيست هزار نفري در دماوند اتفاقاتي است که در روزهاي قيام براي بزير کشيدن يک حکومت اتفاق ميافتد. اينها، اعتصاب معلمان در سرتاسر ايران و اعتراضات توده اي در ايذه و اصفهان و سميرم و جاهاي ديگر پيش پرده هاي قيام عليه جمهوري اسلامي است. فاصله زيادي تا قيام سراسري مردم کارگر و زحمتکش براي پائين کشيدن حکومت اسلامي باقي نمانده است. تا روزهائي که توده مردم به به پادگانها حمله ميکنند، کارگران شيرهاي نفت را ببندند و چرخهاي توليد کارخانه ها را متوقف کنند، و در زندانها را باز کنند فاصله کوتاهي است. پيام مردم در سه هفته اخير گوياست. سمت و سوي شتاب حرکت جنبش انقلابي و توده اي مردم براي سرنگوني رژيم اسلامي صريحا پيشروي انقلاب را داد ميزند. اما پوسته سازماني موجود براي اين جنبش عظيم، براي اين عزم راسخ ميليوني و سراسري، و براي تبديل شدن به نيروي متحد قيام کننده اي که سريعا بر رژيم بشر ستيز اسلامي چيره شود، تنگ است. بايد اقدامات فوري صورت بگيرد. بايد آرايش مناسب بخود بگيريم.
اولا وسيعا و در سطح اجتماعي بايد دور حزب رهبر انقلاب، حزب طبقه کارگر، حزب نماينده اميال و آرزوهاي انساني توده مردم آزاديخواه و برابري طلب، حزب کمونيست کارگري، حلقه زد. هرچه قدرت حزب و نفوذ اجتماعي آن بيشتر شود فاصله تا سرنگوني جمهوري اسلامي کوتاهتر خواهد شد. ثانيا، کارگران، معلمان، زنان، جوانان، و آزاديخواهان جامعه بايد متحد و متشکل شوند و به هر حرکت و اعتراض يکديگر ياري برسانند. اعتراض و اعتصاب و تحرک هيچ بخشي از جامعه نبايد تنها بماند و به ديگري مربوط نباشد. اعتصاب کارگري، اعتصاب معلمان، تحرک و اعتراض زنان و جوانان و هر حرکت آزاديخواهانه توده مردم بايد با حمايت وسيع و علني بخشهاي ديگر مواجه شود تا جمهوري اسلامي امکان سرکوب و به عقب راندن مردم را نداشته باشد، تا قدرت اتحاد مردم و اراده آنان اعمال شود و روحيه مبارزاتي و اميد به پيروزي را تقويت کند، و تا با هر گام پيشروي مردم دو گام رژيم اسلامي را بتوان بعقب راند. اين روند تا حدي شروع شده است، حمايت دانشجويان از کارگران پتروشيمي، حمايت کارگران بخشهاي مختلف از کارگران خاتون آباد، و حمايت وسيع مردم از بازماندگان فاجعه زلزله بم از نمونه هاي مهم هستند که نتايج مثبتي در بر داشته است. اين روند بايد همه گير شود و به يک امر روتين در اعتراضات عليه جمهوري اسلامي بدل شود، عملي شدن آن هم منوط به توجه جدي فعالين و رهبران کمونيست و سوسياليست در جنبشهاي اعتراضي جاري است.
و مهمتر از همه اينکه شيشه عمر جمهوري اسلامي در دست طبقه کارگر است. طبقه کارگر بايد بفوريت بر ضعف کنوني اش يعني عدم تشکل و پراکندگي چيره شود. دخالت موثر طبقه کارگر در صحنه سياست و يکسره کردن کار رژيم اسلامي منوط به اعمال قدرت طبقاتي کارگران است و اين متشکل شدن کارگران را بيش از هر زمان ضروريتر کرده است. متحد کردن کارگران، برپائي مجامع عمومي کارگري در کارخانه ها و مرتبط کردن اين مجامع با همديگر، و تلاش جدي براي گسترش شبکه ها و سازمانهاي حزبي در محل کار و زندگي کارگران جزو فوري ترين وظايف کارگران کمونيست و سوسياليست براي آماده کردن طبقه در روياروئي با جمهوري اسلامي و تغيير وضعيت فعلي کارگران و کل جامعه است.
سرعت تحولات و پيشروي انقلاب مساله آماده شدن براي روياروئي نهائي با حکومت اسلامي را در دستور گذاشته است. بايد آمادگي براي روبرو شدن با اين وضعيت را کسب کرد. جمهوري اسلامي در اوج ناتواني و تشتت دروني اش تلاش ميکند مردم را خسته کند، بايد نفسش را گرفت و بزيرش کشيد.