طلوع قيام عليه حکومت اسلامي
فاتح بهرامي
هفته اخير لحظاتي بود از روند تعيين سرنوشت رژيم اسلامي. مردمي مصمم و جنبشي وسيع، علني و رو در رو، حکومت اسلامي سرمايه را به مصاف طلبيد. "انتخابات" نه فقط بر سر رژيم خراب شد، که هراسي عظيم در دل حاکمان اسلامي نشانده شد. اين هفته، هفته آزاديخواهان، هفته مردم سرنگوني طلب، هفته حزب کمونيست کارگري، و هفته پيشروي جنبش انقلابي عليه جمهوري اسلامي بود، و البته هفته عزاي خامنه اي و رفسنجاني و خاتمي و ديگر اوباشان دو جناح رژيم هم بود. کسي براي توصيه هاي ملوکانه "ماندن در خانه" و "خوردن باقلي پلو" در روز "انتخابات" سر بر نگرداند. مردم در روز مضحکه انتخابات و قبل و بعد از آن به خيابانها ريختند، پوسترهاي نمايندگان رژيم را پاره کردند، ستادهاي تبليغاتي شان را به آتش کشيدند و خودشان را فراري دادند، استانداري، فرمانداري، دادگستري، و بانک ها را به آتش کشيدند، با نيروي سرکوبگر درگير شدند، دست به اسلحه بردند، سرهنگ منفور دخيل در جنايات رژيم را به گروگان گرفتند و گوشمالي دادند، اطلاعيه هاي حزب و پوسترها و پيامهاي رهبران حزب کمونيست کارگري را وسيعا پخش کردند، و عليه خامنه اي و جمهوري اسلامي شعار دادند... اين هفته با گذشته متفاوت بود، طلوع قيام عليه حکومت اسلامي را شفافتر در چشم انداز قرار داد.
اين خصلت يک جنبش انقلابي است که دائما راهش را به جلو باز ميکند. از زماني که جنبش سرنگوني عروج کرد، توهم زدائي، راديکالتر و چپ تر شدن، و چوبدستي ها را به کنار نهادن و مستقيم تر در مقابل حکومت اسلامي ايستادن دائما در سير پيشروي اين جنبش قابل مشاهده است. حاصل اين روند تاکنوني فقط به کنار زدن نقشه ها و ترفندهاي عصا گذاشتن زير بغل جمهوري اسلامي محدود نيست، فقط بي اعتبار شدن پديده هائي مانند گنجي و آغاجاري و شيرين عبادي و "نافرماني مدني" و "رفراندوم" نبوده است، بلکه بي اثر شدن ارعاب جمهوري اسلامي و معکوس شدن تاثير آن روي مبارزه مردم، محبوب تر شدن حزب کمونيست کارگري در جامعه و تغيير توازن قوا بنفع مردم و مبارزه آنها در مقابل جمهوري اسلامي و به فعل در آمدن زمينه تعرض مستقيم مردم به حکومت هم بوده است.
حضور قدرتمند حزب کمونيست کارگري در صحنه سياست ايران بويژه در سالهاي اخير قطعا نقش تعيين کننده اي در ايجاد شرايط حاضر داشته است. اما نکته مهم و قابل توجه اينست که محبوبيت حزب کمونيست کارگري و توجه هر چه بيشتر به آن فقط به اميد و آرزوي مردم به اين حزب محدود نيست. وقتي ما از حزب بعنوان نماينده اميال و خواستهاي آزاديخواهانه و برابري طلبانه مردم و نماينده "نه" همه جانبه آنان به جمهوري اسلامي حرف ميزنيم، منظور فقط محبوبيت در قلب و ذهن مردم نيست، بلکه مهم اينست که اين محبوبيت مادي شده است، به حرکت تبديل شده است و در جنبش و پراتيک مردم انعکاس دارد. نمونه ها فراوانند. در فستيوال آدم برفيها، در ٨ مارس ها و اول مه ها، در دفاع از کارگران خاتون آباد، در اجتماعات چند هزار نفري مردم در شهرهاي کردستان، در حمايت و حفاظت از حضور رهبران کمونيست در سنندج و مريوان، در تکثير و توزيع گسترده پوستر منصور حکمت و رهبران حزب در شهرهاي مختلف، در توزيع گسترده پيامها و اطلاعيه هاي حزب و سازمان جوانان کمونيست در دانشگاه و مدرسه و محله و کارخانه، در کوبيده شدن شعار آزادي و برابري بر فرق اعتراضات خرداد و تير گذشته، در مجمع عمومي هاي پتروشيمي و ديگر اجتماعات کارگران، در بلند کردن پرچم دفاع از کارگران پتروشيمي در ١٦ آذر امسال، در حک شدن شعارهاي زنده باد منصور حکمت و زنده باد حزب کمونيست کارگري بر ديوارهاي شهرها و ... اين تاثير و نفوذ عظيم کمونيسم کارگري بر جنبش آزاديخواهانه مردم و پراتيک آنها براي رهائي از جمهوري اسلامي زمينه را براي پيشروي جنبش سوسياليستي مهيا ميکند و پيروزي آنرا تضمين ميکند. پس از "انتخابات" و اتفاقات هفته اخير، جمهوري اسلامي در وضعيت داغان تر و ضعيف تري قرار دارد. طبقه کارگر نقش اساسي در تسريع پيروزي و رهائي مردم دارد. دوره برپا کردن اعتصابات سياسي و دوره عرض اندام رهبران مبارزات کارگري و فعالين و رهبران جنبش هاي آزاديخواهانه مردم است، وجود حزب کمونيست کارگري و قدرت جنبش کمونيسم کارگري در ايران شرايط اين عرض اندام و بسيج کردن نيروي جنبش سرنگوني در دفاع و حمايت از اعتصابات سراسري و گسترده کارگري را تضمين ميکند. کارگران بايد سريعا متشکل شوند و نقششان را ايفا کنند.