قطعنامه و قرارهاى دفتر سياسى و بازمانده از کنگره ٤- سرى دوم

قطعنامه در مورد انشعاب راست از حزب

١) انشعابى که در اواخر اوت ٢٠٠٤ در حزب کمونيست کارگرى ايران صورت گرفت، انعکاس واقعيت هاى سياسى پايه اى و اساسى در جامعه ايران است. جامعه ايران براى حل بحران و بن بست جمهورى اسلامى در آستانه يک انقلاب قرار گرفته و عملا دارد بين آلترناتيو راست و چپ انتخاب ميکند. آلترناتيو راست ميکوشد تا از طريق کنار گذاشتن جمهورى اسلامى از بالا و يا با دخالت هرچه محدوتر مردم انقلابى و حل و فصل مساله قدرت از بالاى سر آنها، بحران انقلابى حاضر را مهار کند و نظام سرمايه دارى را از تهديد يک انقلاب اجتماعى عظيم برهاند. آلترناتيو چپ برعکس، ميکوشد تا جمهورى اسلامى را به نيروى انقلابى مردم سرنگون کند، بيشترين عرصه دخالت مستقيم توده هاى وسيع کارگران و مردم را فراهم آورد، سرنگونى جمهورى اسلامى را به يک انقلاب اجتماعى تمام عيار تبديل کند و با برقرارى جمهورى سوسياليستى پيروزى قاطع و همه جانبه بر جمهورى اسلامى و سرمايه دارى را تضمين کند. اين جدال اجتماعى بين چپ و راست در حزب کمونيست کارگرى منعکس شد و اکثريت قاطع حزب خط رسمى و تاکنونى حزب يعنى آلترناتيو چپ را انتخاب کرد.

٢- مباحث و اختلاف نظرات درون حزب پس از در گذشت منصور حکمت عمدتا بر سر همين انتخاب مقابل جامعه ايران يعنى بر سر استراتژى حزب براى تصرف قدرت سياسى و حل بحران جمهورى اسلامى صورت گرفت. اين اختلافات اساسا حول ديدگاهى بوجود آمد که بوسيله رفيق کورش مدرسى در حزب مطرح شد. در اين ديدگاه انقلاب به بهانه هاى مختلف از استراتژى تصرف قدرت سياسى حذف ميشود و بجاى آن ديپلماسى قدرت و تشکيل دولتهاى اتتلافى قرار ميگيرد. توهم به تصرف قدرت بدون انقلاب عملا به دست شستن از تغيير نظام اجتماعى و تحقق سوسياليسم منجر ميشود. ائتلاف وسازش طبقاتى و يا آوانتوريسم از نتايج گريز ناپذير اين نوع خيره شدن بقدرت و ناديده گرفتن انقلاب است.

٣- مواضع و تزهائى نظير حذف انقلاب از استراتژى تصرف قدرت، عدم امکان بقدرت رسيدن کمونيستها در مبارزات و جنبش انقلابى جارى عليه جمهورى اسلامى، طفره رفتن از سازماندهى انقلاب سوسياليستى و کلا دست شستن از انقلاب، توهم به سرنگون کردن رژيم با حمله به خانه سه نفر از مقامات حکومتى، جانشين کردن جمهورى سوسياليستى با حکومت حزب، طرح اين نظرات که قيام خشونت است و راه متمدنانه تصرف قدرت مجلس موسسان و رفراندوم است، طرح اينکه در شرايط حاضر مردم از سوسياليسم رم ميکنند و در صورت کسب قدرت حزب بايد از اعلام سوسياليسم خوددارى کند، و مواضع مشابهى که صريحا از جانب منشعبين در مباحثات درون حزبى مطرح شد آشکارا با کمونيسم کارگرى، برنامه و سياستهاى حزب و مصوبات کنگره هاى قبلى در تناقض کامل قرار دارد.

٤- بيانيه اى که در تاريخ ١١ اوت به امضاى ٢١ تن از منشعبين منتشر شد بيانيه اى بغايت راست و ضد کمونيستى است. اين بيانيه يک ادعانامه تماما جنگ سردى و مک کارتيستى عليه حزب و مملو از افترا، اهانت و ترور شخصيت است و اتهامات "کلاسيکى" که عليه حزب طرح ميکند ساخته و پرداخته دستگاه هاى تبليغى غرب در دوره جنگ سرد است. اتهامات و ادعاهاى اين بيانيه عليه حزب و شخصيتهاى حزبى تماما بى پايه و کذب محض است. با توجه به نکات فوق کنگره انشعاب اخير از حزب را يک انشعاب از راست ميداند، و اعلام ميکند حزبى که منشعبين تاسيس کرده اند اگر اين نظرات را مبناى سياستها و فعاليتهاى خود قرار بدهد، جائى در جنبش کمونيسم کارگرى نخواهد داشت. کنگره همچنين اعلام ميدارد که مبارزه همه جانبه نظرى که حول اين نظرات در درون حزب درگرفت و نقد آنها از جانب بخش وسيعى از رهبرى و کادرها اکنون حزب ما را به مراتب براى انجام وظيفه تاريخى اش يعنى قرار گرفتن در پيشاپيش جنبش کارگران، زنان و جوانان و توده هاى مردم و براى سرنگونى جمهورى اسلامى و برقرارى جمهورى سوسياليستى و تحقق آزادى و برابرى و رفاه آماده تر، منسجم تر و مصمم تر ساخته است.

٧ سپتامبر ٠٤

پيشنهاد دهندگان: حميد تقوائى - مصطفى صابر

تاييد کنندگان: دفتر سياسى

----------------

قرار در دفاع از حرمت و حريم خصوصى اعضاى حزب

دفاع از حرمت، شخصيت و حريم زندگى خصوصى افراد يکى از اصول پايه اى حزب کمونيست کارگرى است. از اينرو :

١- هيچ فرد و يا کميته حزبى حق کنکاش در زندگى خصوصى افراد را ندارد. در صورت تخطى از اين اصل و اعلام عمومى و علنى مسائل خصوصى زندگى افراد، فرد و يا کميته مربوطه با اقدام شديد انضباطى تشکيلاتى مواجه خواهد شد.

٢- هيچ کس حق ندارد در پوشش بحث سياسى به کسى يا مرجعى در حزب اتهام و افترا بزند. اگر اظهارات و نامه هايى به دست کميته اى برسد که حاوى اتهام به افراد است، اين اقدامات بايد فورأ انجام بشود:

- جلو نشر اين نامه ها و اظهارات با سرعت و قاطعيت گرفته شود.- به اتهام زننده رسمأ ابلاغ شود که يا موارد اتهام را با ذکر دليل باطلاع حزب برساند يا رسمأ نامه و اظهارات خود را پس بگيرد و از اشخاص مربوطه در پيشگاه حزب عذرخواهى کند.- نفس طرح اتهام، ولو با عذرخواهى بعدى، نقض اصول حزب است. و بايد مورد برخورد انضباطى قرار بگيرد.

پيشنهاد دهنده

على جوادى و آذر ماجدى

تاييد دفتر سياسى، حميد تقوائى

-------------------------------

قرار در مورد موازين طرح و بررسى شکايت

١- هر عضوى ميتواند از هر مسئول و يا عضوى به دليل زير پا گذاشتن ضوابط و مقرارت و پرنسيپهاى حزبى شکايت کند.

٢- مخالفت سياسى، هر قدر با لحن تلخ و سرد و خصومت آميز همراه باشد، تا وقتى سياسى است، هيچ پاسخ و اقدام تشکيلاتى را موجب نخواهد شد و نميتواند مبناى شکايتى باشد. اگر کسى بنويسد فلان کميته يا مقام حزب راست، چپ، رفرميست، ناسيوناليست و غيره است و بايد برکنار شود و غيره، کار خلافى انجام نداده است و اقدام تشکيلاتى ابدا موردى ندارد. اما اگر اين برخوردها شامل اتهام مشخصى مبنى بر نقض اصول سياسى و تشکيلاتى توسط کسى، عدم رعايت امانت سياسى و مالى و اخلاقى، ارتکاب جرم و نظير اينها باشد، برخورد جدى تشکيلاتى بايد صورت بگيرد.

٣- شکايت بايد بر اساس ضوابط و اصول و پرنسيپهاى حزبى تنظيم و تدوين شود.

٤- فرد و يا کميته اى که از آن شکايت شده است، بايد قبل از شروع بررسى شکايت، از کليه دلايل و شواهد شاکى اطلاع کامل داشته باشد.

٥- در صورت ارائه شکايت از فرد يا کميته اى به مجارى تشکيلاتى، کميته بالاتر بايد پس از شنيدن روايت طرفين و بررسى فاکتها و اسناد تصميم بگيرد.

٦- در طول مدت بررسى کسى يا کميته اى حق نشر اتهامات و يا تبليغات درونى و بيرونى پيرامون مسئله را ندارد.

٧- فرد شاکى در صورت عدم رضايت از حکم صادر شده ميتواند تقاضاى بررسى و بازبينى مجدد حکم از جانب کميته مافوق را بنمايد. حکم کميته مافوق قطعى و نهايى است.

٨- دبير کميته مرکزى و هيات دبيران بالاترين مرجع رسيدگى به شکايات ميباشند.

٩- کميته مرکزى مرجع دريافت و رسيدگى به شکايت از دبير کميته مرکزى و هيات دبيران و اعضاى دفتر سياسى است. کميته مرکزى کميسيونى براى بررسى اين گونه شکايات تشکيل ميدهد.

١٠- در هيچ مرحله اى از بررسى شکايتها، فرد و يا افرادى که از آنها شکايت شده و يا شاکى هستند نميتوانند در کميسيون بررسى شکايت قرار داشته باشند.

پيشنهاد دهنده

على جوادى - آذر ماجدى

تاييد دفتر سياسى، حميد تقوائى

٩ سپتامبر ٢٠٠٤

-------------

----------------------------

قرارهاى باقيمانده ازکنگره ٤

قطعنامه پيرامون تلاشهاى اتمى جمهورى اسلامى

تلاش جمهورى اسلامى ايران براى دستيابى به سلاحهاى کشتار اتمى باعث تشديد کشمکشها و مخاطرات اتمى در سطح جهان شده است. دستيابى رژيم اسلامى به سلاح اتمى يک نگرانى جدى مردم در سطح جهان است. رئوس سياست حزب کمونيست کارگرى در تقابل با اين وضعيت بر مبانى زير استوار است.

١- حزب کمونيست کارگرى خواهان پايان دادن به مسابقه خونبار تسليحاتى اتم و نابودى تمامى سلاحهاى کشتار دسته جمعى موجود در جهان است.

٢- حزب کمونيست کارگرى تلاشهاى رژيم اسلامى بمنظور دستيابى به سلاحهاى اتمى را شديدا محکوم ميکند. در کارنامه قطب اسلام سياسى ليست طويلى از نسل کشى و جنايات تکان دهنده از سربريدن و تروريسم روزمره و قتل عام انسانهاى بيگناه گرفته تا جهاد اسلامى و خون ريختن بلاتبعيض قرار دارد. اين اردوگاه اکنون به يک قطب فعال تروريسم بين المللى و يک پاى جنگ قدرت بورژوايى در خاورميانه تبديل شده است. تجهيز رژيم اسلامى به سلاحهاى اتمى، تروريسم اسلامى و جنبش کثيف اسلام سياسى را به جنبشى اتمى تبديل کرده که ميتواند خاورميانه را به ورطه نابودى بکشاند.

٣- حزب کمونيست کارگرى اعلام ميکند که اطمينان خاطر قطعى و جلوگيرى از عدم دستيابى رژيم اسلامى به سلاحهاى اتمى تنها با سرنگونى جمهورى اسلامى توسط توده هاى مردم ممکن است.

٤- حزب کمونيست کارگرى اعلام ميکند که سياست آمريکا و متحدينش مبنى بر خلع سلاح اتمى جمهورى اسلامى کوچکترين ربطى به صلح و مصون داشتن مردم از مخاطرات اتمى نداشته بر عکس تلاشى براى حفظ کنترل انحصارى بر سلاحهاى کشتار دسته جمعى و اتمى در سطح جهان است. آمريکا و متحدينيش تماما نيروهاى اتمى هستند. آمريکا تنها نيرويى است که سلاح اتمى عليه انسانها بکار برده و صدها هزار مردم بيگناه ناکازاکى و هيروشيما را در ظرف چند ثانيه تبديل به خاکستر کرده است. پرونده اين قطب جهانى تروريسم دولتى و قدر قدرتى امپرياليستى، عيان و غير قابل انکار جلوى چشم جهانيان است.

٥- حزب کمونيست کارگرى در عين حال که بطور همه جانبه براى سرنگونى رژيم اسلامى مبارزه ميکند، هرگونه حمله ماجراجويانه نظامى آمريکا و اسرائيل و متحدينشان را به تاسيسات هسته اى و يا تحريم اقتصادى ايران را که مصائب ناگوار بسيارى براى مردم بدنبال خواهد داشت، محکوم ميکند.

٦- حزب کمونيست کارگرى اعلام ميکند که در فرداى سرنگونى رژيم اسلامى و استقرار جمهورى سوسياليستى در ايران تضمين خواهد کرد که نظام آتى ايران نه تنها يک نيروى اتمى نبوده بلکه پرچمدار مبارزه براى نابودى سلاحهاى اتمى و کشتار دسته جمعى در سطح جهان خواهد بود.

٢٨ نوامبر ٢٠٠٣

پيشنهاد دهنده: على جوادى

---------------------------

قطعنامه

عليه فقر !

١- فقر و فلاکت، بيکارى و بى تامينى اقتصادى در ايران ابعاد بسيار گسترده و وحشتناکى بخود گرفته است. اکثريت عظيم مردم زير خط فقر (حتى با پايين ترين استانداردها) زندگى ميکنند. صدها هزار کودک در خيابانها گرسنه و سرگردانند. بيکارى ميليونى، گرسنگى، و دستمزدهاى حقير و ناچيز که بعضا ماهها نيز پرداخت نميشوند زندگى کارگران و مردم را به سياهى و تباهى کشانده است. تن دادن به چند کار در روز، ساعات طولانى اضافه کارى و گسترش تن فروشى و حتى فروش کليه براى تامين مايحتاج حداقل زندگى از نتايج اين فلاکت عمومى است. امروز مساله بقاء فيزيکى و تامين اقتصادى به يک معضل عظيم اجتماعى مردم است.

٢- مسبب بلافصل اين وضعيت و تمامى مصائب گريبانگير توده هاى مردم رژيم اسلامى حافظ نظام سرمايه دارى است. فقر و محروميت، تبعيض و نابرابرى، بيکارى و بى مسکنى، ناامنى اقتصادى و عدم تامين اجتماعى جملگى محصول اجتناب ناپذير نظام سرمايه دارى حاکم است. جمهورى اسلامى سرمايه يک زندگى مادون انسانى را به اکثريت عظيم مردم تحميل کرده است.

٣- پايان دادن به اين وضعيت و نابودى ريشه اى کليه مصائب گريبانگير توده هاى مردم منوط به سرنگونى انقلابى رژيم اسلامى و از ميان برداشتن کل مناسبات استثمارگرايانه سرمايه دارى است. بجاى توليد براى سود سرمايه، توليد براى رفع نيازمنديهاى متنوع و رفاه مردم بايد هدف فعاليتهاى روزمره اقتصادى جامعه را تشکيل دهد. هر کس به اعتبار انسان بودن بايد از کليه مواهب زندگى و محصولات تلاش همگان برخوردار شود. و اين هدف انقلاب اجتماعى طبقه کارگر و فلسفه وجودى جنبش کمونيسم کارگرى است.

٤- حزب کمونيست کارگرى در عين تلاش براى سازماندهى انقلاب اجتماعى عليه نظام سرمايه دارى موجود خواهان مبارزه اى وسيع و همه جانبه براى فقر زدايى از جامعه و مصون داشتن زندگى توده هاى مردم از فقر و تباهى است. مادام که مناسبات ضد انسانى سرمايه بر حيات انسان ها حاکميت دارد. مادام که نظام کار مزدى برقرار است حزب کمونيست کارگرى خواهان تحميل شرايطى است که مستلزم تامين آسايش و رفاه ممکن در مناسبات حاضر و تامين مناسبترين شرايط زندگى براى توده هاى مردم است. رئوس مهمترين مطالبات و اقدامات عاجلى که بايد متحقق شوند از اين قرارند:

الف : حداقل دستمزد رسمى بايد تضمين کننده يک زندگى مرفه و در خور شان انسان باشد. تعيين حداقل دستمزد توسط نمايندگان کارگران. بالا رفتن اتوماتيک حداقل دستمزد به تناسب تورم.

ب : بيمه بيکار مکفى براى همه افراد آماده به کار بالاى ١٦ سال. پرداخت بيمه بيکارى به کليه کسانيکه به علل جسمى توان اشتغال به کار را ندارند.

پ : پرداخت بيمه بازنشستگى مکفى براى کليه زنان و مردان ٥٥ سال به بالا.

ت : قرار گرفتن کليه کودکان و نوجوانان زير ١٦ سال که فاقد تامين معيشتى و رفاهى از طريق خانواده ميباشند تحت تکفل دولت.

ث : طب و خدمات بهداشتى رايگان، مناسب و در دسترس براى همگان. گسترش و سازماندهى امکانات پزشکى و درمانى به نحوى که دسترسى فورى به طبيب و دارو و درمان براى کليه ساکنين کشور آسان باشد.

ج : تامين و تضمين مسکن مناسب، بهداشتى و ايمن براى همگان. هزينه مسکن نبايد از ١٠٪ در آمد فرد يا خانواده بيشتر باشد و مابقى هزينه، در صورت لزوم بايد توسط سوبسيد دولتى تامين گردد.

چ : تامين شبکه حمل و نقل عمومى درون شهرى رايگان.

ح : آموزش عمومى رايگان (پيش دانشگاهى و دانشگاهى و تخصصى) و در دسترس براى همه متقاضيان. پرداخت کمک هزينه کافى به دانشجويان.

خ : ايجاد کليه تسهيلات شهرى (برق، آب، تلفن، مراکز آموزشى و پزشکى و فرهنگى و غيره) در کليه مناطق روستايى و از ميان بردن تفاوت رفاهى شهر و روستا.

حزب کمونيست کارگرى خواهان گسترش مبارزه اى همه جانبه عليه فقر و تحقق فورى مطالبات فوق است. اين مطالبات تنها گوشه اى از اقداماتى است که با سرنگونى رژيم اسلامى و استقرار جمهورى سوسياليستى به کامل ترين شکل در دستور قرار خواهند گرفت. جمهورى سوسياليستى نه تنها تحقق موازين فوق را بعنوان بخشى از ابتدايى ترين اقدامات رفاهى مردم تضمين ميکند، بلکه با اجرا گذاشتن کليت برنامه سوسياليستى خويش شرايط آزادى و برابرى و رفاه واقعى و کامل همه مردم را فراهم خواهد کرد.

٢٨ نوامبر ٢٠٠٣

پيشنهاد دهنده : على جوادى

-------------------------

سه قرار در مورد علنيت، ارتباط کميته مرکزى و دفتر سياسى و ارتباط اعضا و ارگانهاى رهبرى

رفيق حميد تقوايى همانطور که ميدانيد سه قرار زير در دستور کنگره چهارم قرار داشت و به دليل کمبود وقت فرصت بررسى و راى گيرى در مورد آنها پيش نيامد و بهمراه قرارهايى ديگر در اختيار کميته مرکزى و سپس دفتر سياسى گذارده شد تا آنها را بررسى و تصويب کند و دفتر سياسى هم آنها را در ليست تمام کارهاى انجام نشده قرار داد و اينها همچنان در نوبتند. به اين ترتيب قاعدتا اين قرار ها اتوماتيک در دستور کنگره ٥ قرار دارند و کنگره بايد در مورد آنها تصميم بگيرد.

با ارادت کاظم نيکخواه

٨ سپتامبر ٢٠٠٤

------------------

قرار ٤- کنگره بر لزوم علنى بودن تمام مباحث تئوريک و سياسى درون حزب تاکيد ميکند. بحثهاى کتبى بايد در اولين فرصت از طريق نشريات و بولتنهايى منتشر شوند و بحثهاى شفاهى در سمينارها و جلسات علنى برگزار شوند.

قرار ٥- اعضاى کميته مرکزى حق دارند به تمام اسناد و مباحث دفتر سياسى و ساير ارگانهاى درون کميته مرکزى دسترسى پيدا کنند. دفتر سياسى و ارگانهاى درون کميته مرکزى موظفند امکان دسترسى اعضاى کميته مرکزى به اسناد کتبى و صورت جلسات و نوارهاى بحثهاى شفاهى خود را فراهم کنند.

قرار ٦- اعضا و کادرهاى حزب بايد بتوانند نظرات خود را در اختيار ارگانهاى رهبرى حزب قرار دهند. مسئولين و دبيران اين ارگانها (کميته مرکزى، دفتر سياسى و ..) موظفند در اسرع وقت نامه ها و نظرات اعضا و کادرها را در اختيار کميته هاى تحت مسئوليت خود قرار دهند.

پيشنهاد دهنده: کاظم نيکخواه با تاييد: على فرهنگ، سهيلا شريفى، بهرام سروش