حميد عزيز!

گرچه کفايت مذاکرات اعلام شده است اما نوشته رفقا باز ادامه دارد و منهم بنابراين خواهش ميکنم اين يادداشت را براى بقيه رفقاى دفتر سياسى بفرستيد.

ارادت: ايرج

پاسخى کوتاه به رفيق اصغر کريمى

ايرج فرزاد

١٧ سپتامبر ٢٠٠٣

در برابر بدهکار کردن کسانى مثل من به شورا، من رفيق اصغر را به جايگاه و اهميت شورا در برنامه يک دنياى بهتر رجوع ميدهم. آزادى و برابرى و رفاه و حکومت کارگرى زير تيتر "بنيانهاى اجتماعى و فکرى کمونيسم کارگرى" و بعنوان اهداف استراتژيک ما براى لغو کارمزدى، امحا طبقات و ايجاد جامعه کمونيستى آمده است و شورا يکى از سو تيترهاى بخش "انقلاب و اصلاحات" در کنار مساله کرد، لغو مجازات اعدام، و ... آمده است. من قائل به تفکيک بخش "حداقل" و "حداکثر" برنامه حزب نيستم، اما وقتى قرار است بر مبانى هويتى خود انگشت بگذاريم، بايد معلوم شود که تاکيدها بر چه فاکتورهائى است. نه طبق مسائل پيشاروى سوسياليسم ايران در دوران مارکسيسم انقلابى عليه پوپوليسم و سوسياليسم خلقى( که دست بر قضا رهبر آن دوران هم نادر بود) و نه قرار دادن مباحث فعلى بر مبناى مرزبنديهاى ما با حزب ائتلاف گرايشها در دوران حزب کمونيست ايران، بلکه بايد بر اساس "تفاوتهاى ما"، "دولت در دوره هاى انقلابى"، " نقد سوسياليستى تجربه شکست انقلاب اکتبر" و مباحث کمونيسم کارگرى نادر و بويژه و مهمتر از همه بر مبناى بحثهاى او بعد از کنگره دوم حزب کمونيست کارگرى، به جايگاه شورا پرداخت.

به رفيق اصغر برخورده است که من نوشته بودم اين بحثها دارند يواشکى بحث حزب و قدرت سياسى نادر را منتفى اعلام ميکنند. رديف کردن بدهکاريها به شورا و منتفى اعلام کردن مبارزه حزب براى کسب قدرت سياسى، نشان داد که آن يک نگرانى جدى من و ديگر رفقا بوده است. لطفا به اين جمله از نوشته رفيق اصغر توجه کنيد و آنرا با بحثهاى حزب و قدرت سياسى نادر مقايسه کنيد: " رفقا بايد توجه داشته باشند که سرنگونى جمهورى اسلامى الزاما به معنى کسب قدرت سياسى توسط حزب نيست"

در رابطه با بحث فعلى حول و حوش شورا من حرف بيشترى از آنچه که نادر در بحث سلبى و اثباتى کرده است ندارم و همراه با او تکرار ميکنم که ارائه اين تصوير از حزب کمونيست کارگرى( اساسا از سوى رفقاى طرفدار قرار رفقا حميد و على) که گويا استراتژى آن براى کسب قدرت سياسى ناروشن است، براى ما سم است. خواهش ميکنم به بحث سلبى اثباتى نادر که اکنون در سايت بنياد منصور حکمت هست، گوش کنيد. من آثار منصور حکمت را نه تنها براى کسب قدرت سياسى درايران و برپائى سوسياليسم، بلکه براى يک انترناسيونال کمونيستى کافى ميدانم و هيچ درافزوده اى را بر آنها لازم نميدانم.

در رابطه با قرار اصلاح شده رفقا حميد و على هم بگويم، که منهم موافق نيستم اين قرار در دستور قرار گيرد.