لطفا براى اعضاى دفتر سياسى بفرست

به! رفيق حميد تقوايى

از! صالح سردارى

جهت ثبت

ضرورت يک توضيح

شما در نامه اى به رفيق محمد فتاحى کانالى را که اسناد دفتر سياسى را دريافت کرده سوال کرده و توضيح خواسته ايد. يکى از اين کانال ها من بوده ام. جريان از اين قرار بود که بخاطر همسايگى رفيق محمد به من مراجعه کرد و گفت که کامپيوترش خراب شده و اسناد را دريافت نکرده، و از آنجائيکه فرض من اين بوده که اين اسناد در اختيار تمام کميته مرکزى و مشاورين قرار گرفته، سه مطلب را از کامپيوتر من روى ديسکتى گذاشت، که اين ٣ مطلب يکى مطلب شما بود که خودت براى همه ک. م ومشاورين فرستاده بودى که در نامه اى گفته بودى که اين اشتباه بوده است. دومين نوشته مطلب رفيق محمد آسنگران بود که قبلا در اسناد شماره ٧ پخش شده بود و مطلب سوم نوشته رفيق على جوادى بود. در اين رابطه توضيح چند نکته را ضرورى مى دانم.

١- من موافق رعايت ضبط و ربط هستم و خود را به آن متعهد ميدانم. اما رفيق حميد اين اولين مورد نبوده است که رعايت نشده، و رفقاى ديگرى طبق همان فرض که من هم داشته ام، نوشته اعضاى دفتر سياسى را قبل از ارسال از طرف شما در اختيار ک. م و مشاورين قرار داده اند.

براى نمونه

در اسناد شماره ١٠٧ بتاريخ ٢٣ آگوست نوشته کورش توسط محمد ٓسنگران نقد شده در حاليکه شما اين سند را در ٢٨ آگوست براى ک.م و مشاورين فرستاده ايد.

٢- مورد ديگر در سمينار تشکيلات خارج کشور در ٓلمان که توسط کورش مدرسى برگزار گرديد، دو عضو مشاور کميته مرکزى و يک کادر ديگر حزب در حاليکه موضوع سمينار هيچ ربطى به بحث شورا نداشت به اظهار نظر در مورد اهميت مطرح کردن بحث شورا پرداختند. اين در حالى بود که بحث هاى مربوط به شورا مکتوب نشده بودند و فقط در دفتر سياسى روى آنها بحث شده بود. مى خواهم بگويم که مورد محمد فتاحى اولين مورد نبوده است.

موفق باشيد. ١٠ ٓگوست ٢٠٠٣

توضيحى بر توضيح رفيق صالح:

١- من نوشته خودم را اشتباها براى ک م ( و نه ک م و مشاورين) فرستاده بودم و همين را هم فورا به همه اطلاع دادم و خواستم که آنرا ناديده بگيرند.

٢- ممکن است اين اولين مورد نبوده ولى اولين موردى است که من متوجه شده ام. در سمينار آلمان هم نبودم و مسئوليتى در قبال آن ندارم.

٣- در هر حال بعد از توضيحات آخر محمد فتاحى در مورد دسترسى به اسناد به او نوشتم که اين توضيحات قابل قبول است و انتقادى از اين نظر به او وارد نيست. رونوشت را هم براى د س فرستادم.

حميد تقوائى ١٠ اوت ٢٠٠٣