يک نکته درمورد نوشته رفيق مجيد

در اينجا قصد ندارم در موردا نوشته رفيق مجيد نظر بدهم اما لازمست حتما يک نکته را روشن کنم.

من در نوشته هايم منظور خود از مخالفت با قرار در سطح استراتژيک را توضيح داده ام. اعتقاد به اينکه قرار در اين شرايط حزب را تضعيف ميکند، عقب نشينى از بحث حزب و قدرت سياسى است، مساله اساسى توده اى شدن خود حزب است و نه شوراها و غيره که در نوشته هاى برخى رفقاى مخالف قرار هست را من يک مخالفت استراتژيک ( يعنى مستقل از شرايط تاکتيکى) ميدانم. و همين را هم به تفصيل و مستدل در نوشته هايم توضيح داده ام ( يعنى بر خلاف ادعاى رفيق مجيد دقيقا بر اساس توصيه ام به رفيق ثريا عمل کرده ام). منظور من نه زير پا گذاشتن برنامه و اصول اعتقادى حزب از جانب کسى است و نه حزب را به طرفداران و مخالفين منصور حکمت تقسيم کرده ام. يادم نمى آيد نام منصور حکمت را در نوشته هايم حول شورا حتى يکبار هم ذکر کرده باشم چه برسد به آنکه بخواهم از اتوريته او براى دفاع از قرار و يا پاسخگوئى به مخالفين کمک بگيرم.

ممکن است رفيق مجيد برداشت ديگرى از کلمه استراتژيک داشته باشد و مرا مجاز به کاربرد اين کلمه به معنائى که گفتم نداند، ولى معناى اين اصطلاح هر چه باشد از نوشته هاى من کاملا روشن است که منظور من از مخالفت استراتژيک چيست و چه نيست. نميشود هر کس استنباط خودش از مخالفت استراتژيک را بمن منسوب کند و بعد به نقدش بنشيند.