توضيحى کوتاه!

پاسخ به "تصحيح دو تصوير" کورش مدرسى

على جوادى

اين يادداشت کوتاه پاسخى به نوشته رفيق کورش مدرسى تحت عنوان "تصحيح دو تصوير" براى ثبت در اسناد دفتر سياسى است. بطور خلاصه و در يک جمله بايد بگويم که من اتهامى به رفيق کورش نزده ام. به روش طرح چند مبحث از جانب او انتقاد کرده ام و ملاحظاتى را پيرامون آنها مطرح کرده ام.

١- نام بردن از مقوله "حکومت حزب کمونيست کارگرى" را در هفتگى نادرست ميدانستم. هنوز هم ميدانم. همان زمان هم با فاتح بهرامى سردبير هفتگى اين انتقاد را در ميان گذاشتم. متاسفانه به عللى که رفقا در جريان هستند در دو جلسه دفتر سياسى حاضر نبودم وگرنه پيش از دستور حتما در باره آن صحبت ميکردم. من عدم پاسخگويى کورش به نامه انتقادى حميد را نيز مبنى بر قبول اين نکته از جانب کورش قلمداد کردم. اين اشتباه من بود. "سکوت علامت رضا نيست"! بايد پيگيرى بيشترى ميکردم. اما اصولا اين روش ارائه و طرح مباحث پايه اى و مهم تئوريک از جانب کورش را نادرست ميدانم.

کورش گله ميکند که من ميگويم: "کورش بحث هايش را ميخواهد به حزب بيندازد." من چنين برداشت و تصويرى ندارم و چنين تعبيرى از ملاحظاتم را هم نادرست ميدانم. از نظر من کورش اقدام غير تشکيلاتى اى نکرده است. بحثش را نوشته و هفتگى هم چاپ کرده است. اما ملاحظه من تشکيلاتى نيست. سياسى است. اين مفهوم پايه اى نمى بايست بدون بحثى همه جانبه و تاييد رهبرى حزب از طرف کورش به نشريه ارائه و از جانب سردبير در نشريه منعکس شوند. مباحث کنونى نشان ميدهد که اين بحثى عميق و پايه اى است. من انتظار چنين تصوير سازى از بحثم توسط کورش را نداشتم.

٢- کورش درست ميگويد مقولاتى همچون "مجلس موسسان"، "دولت موقت" و يا "حکومت ائتلافى" از جانب کورش در هيچ ارگان بيرونى منعکس نشده اند. منظور من هم اين نبود. اما من طرح اين چنينى آنها در پلنوم گسترده حزب بدون اين که در دفتر سياسى پيرامون آنها کوچکترين بحثى شده باشد را براى حزب اشتباه ميدانم و در مباحثات درونى دفتر سياسى همان زمان هم مطرح کردم. اگر کسى بحثى در مورد "دولت ائتلافى" و يا "مجلس موسسان" دارد راهش اين است که قرار و قطعنامه بياورد و آن را در دفتر سياسى و کميته مرکزى و يا کنگره بر حسب اهميت و جايگاه آن مورد بحث قرار دهد. بحث "دولت موقت"، "حکومت ائتلافى" و يا "مجلس موسسان" در زمره بحثهاى برنامه اى هستند و فقط در کنگره ميتوان راجع به آنها تصميم گرفت.

٣- من قصد باز کردن بحثى پيرامون "دولت موقت"، "حکومت ائتلافى" و يا "مجلس موسسان" را ندارم اما با توجه به توضيحات رفيق کورش مبنى بر لزوم پيگيرى اينگونه مقولات دوست دارم نظر کورش را در اين موارد در فرصت مناسب بدانم.

٤- من انتقاد کورش به مصطفى را ناوارد ميدانم. مصطفى دارد به "اعتقاد" و نگرش کورش در برخورد به جامعه که از نقطه نظر او ديدگاهش به جامعه از "منظر احزاب سياسى ديگر نظير کومه له" است، انتقاد ميکند. (من وارد مضمن اين انتقاد نميشوم.) مصطفى نميگويد که يک طرف بحث "کومه له اى" است. مصطفى به کورش انتقاد دارد و نه به يک طرف بحث و نه به بخشى از حزب. اما کورش ميگويد: "کومه له اى کردن بخشى از حزب چيز ديگرى" است. اين تصوير و برداشت غلط است. بعلاوه مصطفى به هيچ وجه نگفته است که رفقاى عزيز ما که زمانى از رهبران و کادرهاى اصلى کومه له بودند و اکنون در رهبرى حزب کمونيست کارگرى هستند خود در "خون دل خوردن هاى نادر" در تغيير و تحولات خود کومه له شريک نبودند. بنظر من انتقادى به مصطفى وارد نيست.

اما از نقطه نظر من حزب کمونيست کارگرى نه ادامه کومه له کمونيست است و نه ادامه اتحاد مبارزان کمونيست و نه محصول جدايى چپ و راست در حزب کمونيست ايران. حزب کمونيست کارگرى محصول شرايط عينى تغيير يافته جهان سرمايه دارى و فروپاشى بلوک شرق و پاسخ کمونيسم و کارگر به اوضاع حاضر است.