رئيس جان سلام، لطف کنيد اين مطلب من را براى رفقاى کميته مرکزى و مشاورين بفرستيد.

مرسى

بهرام مدرسى

در مورد قرار درباره شورها

متن قرار چنين است:

از آنجا که :

١- با اوجگيرى جنبش سرنگونى عليه رژيم اسلامى سازماندهى توده اى مردم به يک امر روز و عاجل تبديل شده است،

٢- ضرورى است که از هم اکنون تصوير و افق روشنى از نظام آلترناتيو حکومتى ما يعنى جمهورى سوسياليستى به جامعه داده شود،

از اينرو:

تبليغ شوراها هم بمثابه تشکل مبارزاتى توده مردم و هم بعنوان ارکان جمهورى سوسياليستى و تلاش براى تشکليل اين ارگانها در محور سياست سازماندهى توده اى ما قرار ميگيرد. بدين منظور مشخصا بايد شعار "زنده باد شوراها" و "پيش بسوى تشکيل شوراها" را طرح و تبليغ کرد.

١- در رابطه با بند اول و قسمت اول نيتجه گيرى: قرار است که شوراها ارگان سازماندهى توده اى مردم براى مبارزه عليه جمهورى اسلامى باشند؟ اين تصوير از شوراها به نظر من اشتباه است. شوراها ارگان اعمال اراده مردم هستند. در توازن قواى معينى که رژيم امکان حکومت کردن نداشته باشد ويا عملا ساقط شده باشد ميتوان به سراغ سازمان دادن آن رفت. تبديل شوراها به ابزار مباره عليه رژيم اسلامى، در شرايطى که رژيم هنوز امکان سرکوب دارد. در شرايطى که مردم هنوز امکان اينرا ندارند که حتى تجمعات خود را علنا اعلام و برگزار کنند، خطاى محض است. شوراهاى مخفى نميتوانند وجود داشته باشند. اگر شورا قرار است محل تجمع و تصميم گيرى مردم باشد، بايد امکان اين تجمع و تصميم گيرى بوجود آمده باشد. اين، يا شرايط دوفاکتويى است که در آن رژيم عملا امکان حکومت ندارد ولى هنوز سرپا است، که در اين صورت مدافعان اين شعار بايد اينرا امروز نشان دهند. يا اينکه رژيم سرنگون شده باشد و مردم و ما بخواهيم خلا قدرت را به درستى با تشکيل شوراها پر کنيم. که کسى حتما امروز نميتواند نشان دهد که رژيم اسلامى سرنگون شده است.

بنابراين: ابزار سازماندهى مبارزات مردم براى سرنگونى نميتواند شوراها باشد. اينجا انتقاد رفقايى که معتقدند طرح اين شعار امروز عملا کارى را که حزب بايد بکند را به دامن مردم مى اندازد درست است و به طبع آنهم رفقايى هم که معتقند رفتن پاى سازماندهى شوراها امروز بعنوان ابزار مبارزاتى مردم براى سرنگونى رژيم، عملا آلترناتيو حزب را کم رنگ ميکند هم حق دارند.

جواب بعضى از رفقا که خوب ما بايد به طرف آن برويم هم نميتواند قانع کننده باشد. چه کسى قرار است اين امر را امروز تدارک ببيند؟ پديده اى بجز خود حزب؟ پس چرا در قرار گفته شده است که : "تبليغ شوراها هم بمثابه تشکل مبارزاتى توده مردم و هم بعنوان ارکان جمهورى سوسياليستى و تلاش براى تشکليل اين ارگانها در محور سياست سازماندهى توده اى ما قرار ميگيرد."

امروز بخصوص که هنوز رژيم اسلامى سرکار است، محور سازماندهى حتى توده اى ما براى مبارزه عليه رژيم دقيقا از کانال حزب ميگذرد. اشاره رفقا به سياست تسخير محلات تاکيدى بر اين امر است. اين سياست را نميتوان در دفاع از شعار تشکيل شوراها امروز! تاييد کرد. تاييد اين شعار يعنى اين حزب و سازمانهاى مرتبتش هستند که مردم را امروز در شرايط مخفى و با وجود رژيم اسلامى که هنوز قدرت سرکوب دارد، سازمان ميدهند. تشکل هاى مختلفى که ما فراخوان به تشکيل آن داده ايم (تشکل هايى که در درجه اول فعالين حزب در محل پاى اجراى آن ميروند) را نميتوان جاى شوراهاى توده اى گذاشت.

تبليغ و ترويج در مورد درستى شورا على العموم جواب انتقاد اين رفقا در مورد شرايط امروز و ملزومات آن نيست.

٢- دررابطه با بند دوم و قسمت دوم نتيجه گيرى: تصوير و افق روشن از آلترناتيو حکومتى ما، از نظر من تنها شوراها نيستند. همانطور که بعضى از رفقا تاکيد کردند اين شوراها ميتوانند به جاى ديگرى کشانده شوند. شوراها شکل حکومتى است که ما ميخواهيم. محتواى حکومتى که ما خواهان آن هستيم اما فقط به شوراها خلاصه نميشود. بلکه بيشتر به برنامه يک دنياى بهتر ميچسبد! منشورهاى مختلفى که ما خواهان تصويب آنها بعنوان قانون آن مملکت هستيم در برنامه يک دنياى بهتر آمده اند و امروز بخصوص بيشتر از شوراها ميتواند تصويرى واقعى از آلترناتيو حکومتى ما به دست بدهد.

بنابراين اگر مسئله دادن تصوير روشن است، چرا قرار تاکيد بر تبليغ بيشتر برنامه يک دنياى بهتر نميکند؟

اين قرار از نظر من رنگ امروز را بر خود دارد، اما نه به اين معنى که جدا شرايط تشکيل شوراها فراهم هستند و يا اينکه شوراها ميتوانند ابزار سازماندهى مبارزه مردم عليه رژيم اسلامى باشند. بيشتر به اين جهت که به قول يکى از رفقا دارد جواب انتقادى را که از بيرون به ما ميشود را ميدهد. جوابى که به نظر من هم متاسفانه ما را عقب ميبرد.

من هم مخالف اين قرار هستم.

بهرام مدرسى

٢٢ آگوست ٢٠٠٣