رفقاى دفتر سياسى با سلام صالح سردارى

با توجه به اينکه جلسه دفتر سياسى در دو روز آينده برگزارمى شود لازم مى دانم کوتاه نکاتى را در باره سير جلسه قبلى دفتر سياسى وتعين دستور جلسه روزشنبه ١٩ اکتبر، بنويسم زيرا بعضى از رفقا فکر مى کنند که دستور جلسه تعين شده در جلسه قبلى قرار بود در مورد قطعنامه و بيانيه باشد. نکاتى در باره نامه کورش و انتقادات رفقا حول اين نامه را مطرح کنم.

در جلسه فبلى تصميم گرفتيم که مباحثات اصلى مورد اختلاف يعنى بحث کورش در پلنوم را به جلسه آينده يعنى همين که ٣ روز ديگر تشکيل مى شود اختصاص دهيم. و اصل دستور جلسه دفتر سياسى اين موضوع باشد. همچنين در آن جلسه قرار شد رفيق حميد تقوايى ظرف يک هفته قطعنامه و بيانيه را بنويسد و از طريق انترنت برايش راى گيرى شود درهمان حال گفتيم اگر حتى يک نفر براى تصويب خواستار جلسه شد در دستور جلسه دفتر سياسى گذاشته شود. مى خواهم بگويم اصل دستور جلسه دفتر سياسى در باره مباحثات بود نه در مورد قطعنامه و بيانيه. بعد از نوشتن اسناد توسط رفيق حميد معلوم شد که لازم است جلسه دفتر سياسى اينها را به دستور خود اضافه کند. که رفيق کورش خواستار حذف بحث قطعنامه و بيانيه شده است. که بنظر من اين غلط است و کورش در نامه بعدى اش متوجه اشتباه خود شده است. اشکال ديگر کار کورش اين است که براى پيشبرد بحث هايش قبل از تعين تکليف در دفتر سياسى مى خواهد آن را به سمينار مرکزى ببرد که من ايراد قانونى به آن ندارم. فکر مى کنم کورش يا هر رفيق ديگرى در اين شرايط بهتر است اين بحث را در دفتر سياسى مطرح کند و در صورتيکه جواب نگرفت به ارگانهايى نظير سمينار و يا هر مجمع ديگرى براى پيشبرد نظراتش متکى شود.

در مورد بيانيه و قطعنامه من در جلسه دفتر سياسى ضمن موافقت با دادن بيانيه قطعنامه تنها کسى بودم گفتم که اين جواب مسئله ما نيست. همچنين در نامه ام در ٢٧ سپتامبر در جواب به رفيق حميد نوشته ام که مشکل ما قطعنامه و بيانيه نيست. مشکل به سرانجام نرسيدن بحث هايى است که قاعدتا مى بايستى بيانيه و قطعنامه از آن بيرون مى آيد. در نتيجه بايد به اين مسئله جواب داد.

اما تا به تا حال رفقايى به اين نامه کورش برخورد کرده اند و حکم هايى صادر کرده اند که از نظر من واقعى نيستند. در عين اينکه گقته اند که وارد مضمون نمى شوند و فقط روش را نقد مى کنند اما با استقاده از ابزار روش به مضمون بحث ها برخورد کرده اند.

رفيق على جوادى دو مورد در صفحه اول بند ١ نامه اش از جانب اکثريت رهبرى حزب صحبت مى کند و تصويرى مى دهد ( رفيق تقوايى نيز دو مورد از اکثر رفقاى دفتر سياسى نام مى برد) انگار هرچى را از اول تا به حال کورش طرح کرده است از جانب رهبرى حزب رد شده اند. اين غير واقعى است. حقيقت ندارد. بهتر بود رفيق على و رفقاى ديگر، با اشاره اى به جلسات و تاريخ و ميزان راى گيرى ها اين را مستند مى کردند. به قول بعضى از رفقا ما براى ثبت در تاريخ به اين ادعاها نياز دلريم. من هم مى توانم ادعا کنم در هيچ جلسه حزبى مباحث منتقدين کورش اکثريت را با خود نداشته اند. در نتيجه اشاره به اين مسئله به خودى خود نمى تواند حقانيتى براى کسى در بر داشته باشد.

بعضى از رفقا از جمله رفقا حميد و مينا براى اينکه کورش اجازه داشته باشد بحث هايش را در سمينارى طرح کند برايش شروطى گذاشته اند که در حزب ما بى سابقه است. ممکن است رفقا همانطوريکه اشاره کرده اند بخواهند سابقه بحث و نظرات گوناگون و سير تا کنونى بحث را به مخاطبين بدهند اين اشکالى ندارد. اگر رفيق کورش اينکار را نکرد اين ديگر به عهده اين رفقاست که هر طورى که خود صلاح مى بينند نوشته ها، سابقه بحث و سير تا کنونى و.....را در همان جلسه و يا سمينارهاى ديگرى که خود فراخوان مى دهند مطرح کنند. اما گفتن اينکه اگر سمينار مرکزى ميگذارى بايد کل پروسه ونوشته هاى تا کنونى و......را هم به بحث بگذارى و يا در اختيار مستمعين بگذارى نادرست مى باشد. من در صورت تمايل دفتر سياسى موافق قرار گرفتن شرکت کنندگان سمينار در جريان کل مباحثات هستم. اما شروط قائل شدن براى برگزارى سمينار را نادرست مى دانم. اين ديگر براى حزب کمونيست کارگرى بايد خيلى بديهى باشد که مباحثات سياسى اش را نه تنها از اعضاى کميته مرکزى بلکه از مردم نيز مخفى نخواهد کرد. اين رفقا فراموش مى کنند کورش بحث هايش را در همان جمعى که قرار است به سمينار بيايند درست يا غلط (پلنوم)طرح کرده است. درنتيجه اگر رفقا اصرار دارند راست بودن بحث هاى کورش را نشان دهند کسانى که در پلنوم بودند خودشان بحث هاى اوليه کورش را شنيده اند.و قضاوت خود را خواهند کرد.

تصوير ديگرى که رفقا مى دهند اين است که انگار از اول اين مباحثات تا آخر اين بحث ها يک طرفش کورش بوده و طرف ديگر رفقايى که منتقدين کورش هستند. اين هم تصوير غلطى است. با مراجعه به نوشته ها و جلسات ضبط شده مى توان نشان داد که اين هم واقعيت ندارد. درست است که بحث ها را کورش طرح کرده، اما نبايد فراموش کرد که اعضاى دفتر سياسى و در پلنوم اعضاى کميته مرکزى و در نوشته هاى تا کنونى در دو طرف قضيه قرار گرفته اند.

مسئله اى ديگر رفيق مينا احدى براى اثبات حقانيت نظراتش ليستى از مباحثات حتى قبل از پلنوم را ريز مى کند و بدون يک استدلال طرف مقابل را به راست روى و..... متهم مى کند. شخصا مشکلى ندارم ميشود به همه ان ليست مراجعه کرد خوشبختانه اسناد ان موجودند.و مى توان به قضاوت نشست.

رفقا آيا لازم است براى دفاع از بحث هايمان به همه پرونده هاى گذشته مراجعه کنيم؟ هرچند مواردى را که مينا به آنها اشاره کرده به شهادت اسناد و مصوبات، کمکى به مينا براى اثبات ادعايش نمى کند و در جهت عکس آن مى باشد.

رفيق مينا در بخشى ديگر از نامه اش نوشته بخاطر حفظ وحدت و انسجام، تا حال لطف کرده "صعه صدر" و روش "اقناع گرانه" را در حق به مخالفين خود اتخاذ کرده و کسى را که در کرنر گير کرده بود بخشيده، پشيمان است و مى گويد منبعد روش ديگرى را اتخاذ خواهد کرد. من در جلسه دفتر سياسى تا آنجايى که وقت داشته باشم نظر خودم را در همه اين موارد مى گويم. اما اگر بحث در مورد حفظ وحدت و انسجام حزبى است با يک نگاه به بحث هاى پلنوم در مورد ليدر، بحث اوضاع سياسى، و جلسات دفتر سياسى نشان مى دهد که کسانى که مورد نقد رفيق مينا قرار دارند به اين مسئله حساس بوده اند. نه رفيق مينا و احيانا کسانى که مثل او فکر مى کنند.

صالح سردارى ١٦ اکتبر ٢٠٠٢