چند جمله در مورد مباحث اخير

رفقاى عزيز در مورد آخرين جلسه دفتر سياسى و نامه هائى که بعد از آن در سطح دفتر سياسى رد و بدل شده است بسيار کوتاه نظرم را مينويسم. ميگويم کوتاه چون شخصا رغبتى براى وارد يک بحث سياسى جدى شدن در اين فضائى که در دفتر سياسى وجود دارد را ندارم. فقط اعلام موضعى است براى ثبت در اسناد.

من قبلا در مورد علنيت بحثها و بيربطى آن به آرايش بالاى حزب نوشته ام اما اينکه اين بحث به طرح ليدرى ربط دادن و بدتر از آن اين تصوير را دادن که مخالفين طرح ليدرى طرفداران شفافيت و صراحت و علنيت و موافقين طرح ليدرى محالف علنيت و شفافيت و صراحت مباحث هستند را نادرست، غير واقعى ميدانم.

٢) جلسه دفتر سياسى و نامه هاى على و مصطفىدر مورد نامه هاى مصطفى صابر و على جوادى و ارزيابى که از جلسه دفتر سياسى داشتند. من با بحث ايرج که آنرا به محفليسم ربط ميدهد موافق نيستم و آنرا نادرست ميدانم و فکر ميکنم همانطور که بسيارى از رفقا گفتند اين کاملا مشروع و طبيعى است که رفيقى که در جلسه اى شرکت نداشته از رفقاى ديگر تصويرى از جلسه بگيرد. با اين مسئله از نظر حقوق هيچ مشکلى ندارم و هيچ انتقادى به على و مصطفى و رفقائى که ارزيابى خودشان را به اين دو رفيق داده اند ندارم. اما با تصوير سياه و منفى و رنگ شخصى که به مباحث جلسه داده شده به شدت مخالفم و بر اين مبنا حکم و هشدار دادن آنهم به عده اى که طرفدار طرح معينى هستند و دادن اين تصوير که اگر حزب با مشکلى روبرو شود مسئوليت آن پاى اين عده و برخوردهايشان است را غير اصولى ميدانم. براى صادر کردن چنين حکمى على بايد به فاکتهاى بيشترى از شنيده هاى حاشيه جلسات (که صحت و سقم آن هنوز مورد بحث است) اتکا ميکرد، من هم در نگرانى على شريکم اما همين نگرانى دقت، هوشيارى بيشترى را از على ميطلبد، قاعدتا نبايد با شنيدن نظر چند رفيق چنين احکام سنگينى را به سوى تعدادى از رفقاى دفتر سياسى پرتاب کرد. هر نوع شخصى کردن اين مباحث جز اينکه فضا را براى بحث سياسى و اصولى نامناسب کند تاثير ديگرى نخواهد داشت. اما در مورد گفته هائى که به رفقا مصطفى و على منتقل شده هم چند کلمه بگويم، نميشود از شفافيت و صراحت صحبت کرد اما انتقادات از جلسه يک مرجع را به خود مرجع نگفت و حول آن فضا درست کرد. اين هم از نظر حقوقى و بخصوص از نظر سياسى نادرست و غير اصولى است. در کنار همه مسائل و ارزيابى هائى که رفقا از جلسه داشته اند فضائى که به على جوادى منتقل شده اين بوده که اين جلسه و بطور مشخص بحث رفقاى موافق طرح ليدرى عليه چند نفر و منجمله على جوادى بوده است که به هيچ عنوان اينطور نبوده است، بطور واقعى اين مدت ما بحثهاى تند و صريحى را با هم داشتيم و اين به نظر من دقيقا پروسه اى است که همه ميگفتيم، رفقا همه ما داريم از زير سايه منصور حکمت بيرون مى آئيم و بعنوان خودمان بحث ميکنيم، استدلال مى آوريم و مورد انتقاد و قضاوت قرار ميگيريم اينرا بايد به رسميت بشناسيم و اين به هيچ عنوان نشانه شخصى شدن مباحث نيست همانطور که در مباحث سياسى دوره قبل اينکار را نکرديم و کسى آنرا شخصى تلقى نکرد.

در مورد برخورد رفقا آذر ماجدى، حميد تقوائى و مينا احدى به نامه ايرج فرزاد مجموعه نکاتى که رحمان و مجيد حسينى نوشته را قبول دارم و بيشتر در مورد آن صحبت نميکنم.رفقاى عزيز هيچ طرحى خاتمه دهنده به چنين مباحث و فضائى نيست اين ما هستيم که ميتوانيم فضاى سياسى بالاى حزب و بالطبع حزب را بيمورد و زودرس قطبى، پر تنش و پر شکاف کنيم يانه، اين ما هستيم که ميتوانيم مستقل از آرايش رهبرى حزب را پيش ببريم و رهبرى کنيم يا مانع پيشروى آن بشويم اين تهيج نيست ما ميتوانيم سازندگان يکدوره پر افتخار از حيات حزب کمونيست کارگرى باشيم يا بر باد دهندگان تاريخ تا کنونى آن.

قربان همگى آذر مدرسى

٢٨ فوريه ٢٠٠٣