رفيق ايرج، رفقاى عزيز دفتر سياسى

رفيق ايرج در نامه دومش توضيحاتى در مورد نوشته قبلى داده و در ضمن از اينکه من تقابل روشنفکر و پراتيسين را از نوشته او نتيجه گرفته بودم اظهار تعجب کرده است.

رفيق ايرج عزيز من نه در حسن نيت تو کوچکترين شکى دارم و نه در حسن سابقه ات. به نظر من نبايد در بحث و پلميک اين نوع برداشتها و دلخور شدنها اصولا جايى داشته باشد. من هم ميتوانم بگويم رفيق ايرج مگر مرا نميشناسد که فکر ميکند دارم برايش پيشينه ميسازم؟ ميتوانم بگويم چرا براى من پيشينه "پيشينه سازى" ميسازيد؟ اين شيوه بحث راه بجائى نميبرد.

رفيق ايرج عزيز ما در پلميک نظرات و مواضع را نقد ميکنيم و نه افراد را و اگر بخواهيم کارمان اصولى باشد بايد بدون در نظر گرفتن اينکه صاحب نظر چه کسى هست حرفمان را بزنيم. من در برخورد به نوشته تو همين کار را کردم. اين نوشته با هر امضايى ميبود باز هم نظر من همان بود که نوشته ام. بنابر اين فکر نکن قصد من زير سئوال بردن سابقه تو و يا شخصيت تو بوده است. اين نه در برخورد به تو و نه هيچ رفيق حزبى ديگرى هيچوقت شيوه من نبوده است. مگر مرا نميشناسى ؟!

رفقا! متاسفانه جو پر تنشى بر بالاى حزب حکمفرماست و اين بحث کردن را بسيار مشکل کرده است. اميدوارم در پلنوم با روحيه بهتر و ريلکس ترى ظاهر شويم.

حميد تقوائى

٢٧ فوريه ٢٠٠٣