در باره آرايش رهبرى در حزب کمونيست کارگرى

على جوادى

- دوره اخير به جهات مختلف در حيات حزب تعيين کننده است. اين دوره حزب را با واقعيتهايى روبرو ساخت که همه از وجوه و ابعاد تکان دهنده آن آگاهيم و لازم به تکرار آن نيست. واقعيتهايى که ميتوانند در تعيين سرنوشت آتى حزب نقش مهمى ايفاء کنند. بنظرم اگر بتوان ويژگى اى را براى اين دوره برشمرد، بايد گفت که: اين دوره و معضلاتى که با آن مواجه شديم بطور روشنى خطوط انشقاق و زلزله (fault lines) احتمالى آتى را در حزب نشان داد. اينکه حزب کمونيست کارگرى عليرغم تمام دستاوردهاى تاکنونى اش ممکن است در آينده، در "غياب نادر"، دچار چه مشکلات ناگوار و دستخوش چه دست اندازهايى شود. اين دوران خطوط "زلزله" در حزب را روشن نمود. حزب کمونيست کارگرى بايد براى از ميان بردن شرايط وقوع چنين "زلزله اى" برنامه ريزى کند، آماده شود و از وقوع آن جلوگيرى کند.

چه بايد کرد؟ چند نکته:

- حزب کمونيست کارگرى حزب يک ترند و گرايش معين کمونيستى است. داراى تفاوتها و ويژگى هاى معينى با کمونيسم تاکنونى است. اين ترند چهارچوب معين و قابل تعينى دارد. تاکيدات و سايه روشنهاى ويژه اى دارد که نميتوان آنرا در مجموعه تاکنونى مارکسيسم موجود يافت. بطور خلاصه ميتوان گفت "حکمتيسم" کمونيسم دوران پسا جنگ سرد است. کمونيسم دوران "دهکده جهانى" است. استراتژى پيروزى کمونيسم در شرايط تسلط سرمايه در اقصى نقاط جهان است. (در اين زمينه بايد بيشتر گفت و نوشت و بحث کرد) اين ترند بايد در صفوف اين جنبش ترويج شود، آموزش داده شود. کل اين جنبش بايد نسبت به مختصات اين ترند و در واقع نقطه قدرت خود و شرط پيروزى جنبش کمونيسم کارگرى خود آگاه شود. حزب کمونيست کارگرى تنها با پرچم حکمتيسم ميتواند پيروز شود.

- حزب کمونيست کارگرى اکنون تماما حزب حکمتيسم نيست. اگر چه سياست هاى اعلام شده، نظرات و برنامه "يک دنياى بهتر" حکمتيسم اساسا بر فعاليتهاى حزب کمونيست کارگرى ناظر است. اما برخى از تاکيدات، باورها، اشتياق، دور انديشى ها، مشغله ها و مهمتر شرايط باز توليد و گسترش حکمتيسم در حزب کمونيست کارگرى روتين نيست. ناخوانايى ها عمدتا از جنس مقاومت آن سنت کمونيستى است که سالها در حاشيه تحولات جامعه بوده است. ناتوانايى ها ناشى از ناتوانى سنتى است که در حاشيه جامعه قرار داشته است. سنتى که با شرايط پيروزى کمونيسم در دوران معاصر آشنا نيست. حزب کمونيست کارگرى، ستون فقراتش بايد متکى به حکمتيسم و متشکل از حکمتيستها شود!

- درجا زدن سياسى حزب در دوران کنونى، عدم بهره بردارى از اين شرايط به نفع پيشرفت جنبش خود، در شرايطى که دوم خرداد عملا شکست خورد، در حاليکه ما نقش مهمى در شکست اين جريان داشتيم، در شرايطى که احکام پايه اى ما در ارتباط با تحولات جارى و چشم انداز اين تحولات عملا اثبات شد، بنظرم نشانگر فاصله حزب از حکمتيسم است. اين ضعف هر چند که قابل جبران است، اما در عين حال به نوبه خود تکان دهنده و هشدار دهنده نيز هست.

- تغيير آرايش در رهبرى حزب بايد منتج به تغيير شرايط کنونى شود. اما مختصات ايدئولوژيک و سياسى حزب کمونيست کارگرى و تاريخ تاکنونى اين جنبش چنان است که گرايشى غير از حکمتيسم در اين حزب امکان پيشبردن حزب به جلو را ندارد. تا زمانيکه حکمتيسم بر اين حزب ناظر است، تا زمانيکه منصور حکمت در اين حزب مبارزه ميکند، گرايش ديگرى قادر به شکل گرفتن و انسجام و يا ايجاد فراکسيون مطرح و تعين يافته اى در حزب کمونيست کارگرى نخواهد بود. فراکسيون ديگرى قادر به ايجاد شکل دهى رهبرى و انسجام خود در اين حزب نخواهد شد. از طرف ديگر در شرايط فعلى و در لحظه حاضر فرد و يا مجموعه اى از افراد قادر به ايفاى نقش منصور حکمت نيستند. به اين اعتبار بى دليل نيست که ما شاهد فقدان وجود کانديداهايى براى ليدرى در حزب کمونيست کارگرى هستيم.

- تامين بهترين امکانات براى تسهيل شرايط فعاليت منصور حکمت يکى از مهمترين وظايف حزب در اين دوران است. بايد منصور حکمت را از دغدغه هاى زندگى روزمره شخصى و اقتصادى خلاص کرد. حزب کمونيست کارگرى بايد تمام تلاش خود را در اين راستا انجام دهد. پلنوم اخير حزب بايد اين مسئله را براى هميشه حل کند.

- تجربه دوران اخير آرايش در بالاى حزب : ليدر و کابينه اش، هئيت دبيران، و تفويض اختيار هدايت ماشين حزبى به هيئت دبيران از يکطرف و دفتر سياسى با سوخت ساز ناقص اش در طرف ديگر بايد مورد ارزيابى و تجديد نظر قرار گيرد. آرايش بالاى حزب در اين دوره بايد با مختصات کنونى حزب و شرايط لازم براى تامين رهبرى کمونيستى در دوره هاى آتى منطبق گردد.

- تجديد نظر در طرح "ليدر - دفتر سياسى" بر خلاف تصور برخى از رفقا "عقب نشينى" نيست. تطبيق آرايش سازمانى حزب با واقعيت موجود و پاسخگويى به نيازمنديهاى مبرم حزب در اين دوره و دوره آتى است. طرح منصور حکمت پاسخى مشکل گشا در ارتباط با معضل رهبرى در حزب است. ايجاد "هيئت دائم دفتر سياسى" نقطه ويژه اين طرح است که ميتواند مسئله تمرکز در حزب را حل کند.

- پلنوم اخير حزب ميتواند حزب را دو باره در مسير و شرايطى قرار دهد که کنگره سوم حزب ايجاد کرد. بايد به پيش رفت.

٢٧ اوت ٢٠٠١